دکتر محمّد مصدّق، آسیبشناسی یک شکست
چاپ سوم
علی میـرفطـروس
برخلاف جامعه مدنى، در «جامعهء توده وار» از «رهبرى» تا «رهبُرى» راهى نیست. سرنوشت «جامعهء توده وار» را ـ همواره ـ «روشنفکران همیشه طلبکار» رقم مى زنند و… اینچنین است که افرادى در هیأت « منتقد» یا « مفتش هاى فرهنگى »، چنگ بر چهرهء حقیقت، و تیغ بر دیدگان دانایى مى کشند و در این میانه کسى نیست که بپرسد: «آقایان! لطفاً کارنامه هاى تان!»…بعد از ۲۸ مرداد ۳۲ و شکست یا ناکامی حزب توده در استقرارِ «
ایرانستان»ِ وابسته به شوروی، زرّادخانههای حزب توده، در یک کارزار تبلیغاتی عظیم و گسترده، باعث انسداد سیاسی و فکریِ جامعهی روشنفکری ایران شد، بطوریکه همه، بجای فکر کردن، «
نقل قول» میکردند. در واقع از این زمان، ما با «
تعطیل تاریخ» روبرو شدهایم!
ملت هاى آزاد جهان، با یک برداشت ملّی از تاریخ خود، خویشتن را آزاد ساخته اند. بنابراین:
رهائى از قید « روایت انحصارى تاریخ »، سرآغاز آزادى و رهائى ملى است… بیشتر تحقیقات تاریخى ما با نوعى «
تقیهء اسلامى » همراه بوده اند. از طرف دیگر: نوعى تنـّزه طلبى و تاریخ حزبى یا تعلّقات ایدئولوژیک
(چه دینى و چه لنینى) تاریخ و تحقیقات تاریخى ما را دچار ابهام و آشفتگى هاى فراوان کرده اند. ما باید خود را از اسارت مصالح ایدئولوژیک آزاد کنیم و از واقعیت هاى تاریخى و سیاسى همانگونه
که هستند سخن بگوئیم حتى اگر طرح این واقعیت ها، تلخ و با « مصالح ایدئولوژیک » مان، مخالف باشد. اساساً عمل یا بیان این «باید» ها است که به روشنفکری، معنا و هویـّت مى دهد… بقول فرزانه اى:
« زندگی، کوتاه است ولی حقیقت، دورتر می رود و بیشتر عمر می کند. بگذار تا حقیقت را بگویم».*****
دکتر محمّد مصدّق، آسیبشناسی یک شکست [+]
چاپ سوم:۲۰۱۱
باویرایش جدید و اضافات + چند عکس منتشر نشده، در ۵۸۰ صفحه، نشر فرهنگ، کاناداLabels: دکتر محمّد مصدّق، آسیبشناسی یک شکست - چاپ سوم, علی میـرفطـروس