Saturday, September 24, 2011


دکتر محمّد مصدّق، آسیب‌شناسی یک شکست
چاپ سوم


علی میـرفطـروس



برخلاف جامعه مدنى، در «جامعهء توده وار» از «رهبرى» تا «رهبُرى» راهى نیست. سرنوشت «جامعهء توده وار» را ـ همواره ـ «روشنفکران همیشه طلبکار» رقم مى زنند و… اینچنین است که افرادى در هیأت « منتقد» یا « مفتش هاى فرهنگى »، چنگ بر چهرهء حقیقت، و تیغ بر دیدگان دانایى مى کشند و در این میانه کسى نیست که بپرسد: «آقایان! لطفاً کارنامه هاى تان!»…

بعد از ۲۸ مرداد ۳۲ و شکست یا ناکامی حزب توده در استقرارِ «ایرانستان»ِ وابسته به شوروی، زرّادخانه‌های حزب توده، در یک کارزار تبلیغاتی عظیم و گسترده، باعث انسداد سیاسی و فکریِ جامعه‌ی روشنفکری ایران شد، بطوریکه همه، بجای فکر کردن، «نقل قول» می‌کردند. در واقع از این زمان، ما با «تعطیل تاریخ» روبرو شده‌ایم!
ملت هاى آزاد جهان، با یک برداشت ملّی از تاریخ خود، خویشتن را آزاد ساخته اند. بنابراین: رهائى از قید « روایت انحصارى تاریخ »، سرآغاز آزادى و رهائى ملى است…

بیشتر تحقیقات تاریخى ما با نوعى « تقیهء اسلامى » همراه بوده اند. از طرف دیگر: نوعى تنـّزه طلبى و تاریخ حزبى یا تعلّقات ایدئولوژیک (چه دینى و چه لنینى) تاریخ و تحقیقات تاریخى ما را دچار ابهام و آشفتگى هاى فراوان کرده اند. ما باید خود را از اسارت مصالح ایدئولوژیک آزاد کنیم و از واقعیت هاى تاریخى و سیاسى همانگونه
که هستند سخن بگوئیم حتى اگر طرح این واقعیت ها، تلخ و با « مصالح ایدئولوژیک » مان، مخالف باشد. اساساً عمل یا بیان این «باید» ها است که به روشنفکری، معنا و هویـّت مى دهد… بقول فرزانه اى: « زندگی، کوتاه است ولی حقیقت، دورتر می رود و بیشتر عمر می کند. بگذار تا حقیقت را بگویم».

*****
دکتر محمّد مصدّق، آسیب‌شناسی یک شکست [+]
چاپ سوم:۲۰۱۱
باویرایش جدید و اضافات + چند عکس منتشر نشده، در ۵۸۰ صفحه، نشر فرهنگ، کانادا


Labels: ,

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home