تشیع « تروریسم مذهبی »
مـــــن ايـــــــــرانــــــــيــــــم آرمـــــــــــانـــم رهــــائــــي ازايـــــن ديــــــــن مــردم فـــــــريــــــب ريـــــــائـــــــــي :: مــــزدک :: |
مـــــذهــــــب شــیـــعـــــه در ایـــــــــران
ای شغل تو در خرقه همه شعبده بازی
زین تخم که کشتی ، چه کرامات برآمد
مذهب شیعه از اواسط قرن اوّل هجری ( بعداز قتل عثمان ) در ایران رواج داشته ، و بعنوان سنگری برای احیاء یک حکومت ملی ،
همواره پرچم مبارزاتی ایرانیان بود .
« تشیع » در زمان آل بویه ، و در حکومت های بعدی – بخصوص در زمان علاءالدین خوارزمشاه و در عصر ایلخانیان
( سلطان محمد خدابنده یا الجاتیو ) ، بخاطر ضرورت ها و ملاحضات سیاسی ، مورد توجه و ترویج فراوان بوده است .
مهمترین " راز بقاء " مذهب شیعه در ایران ، محرومیت ها و مظلومیت های تودهً مردم بود.
ملتی که حملات مرگبار و ویرانگری چون حملهً اعراب ، حملهً ترکان غزنوی ، حملهً سلجوقی ها ، حملهً مغول ها ، حملهً تیمور
و ده ها تجاوز و تاراج داخلی و خارجی را تحمل کرده بود.
این چنین ملتی ، که تکیه گاه اقتصادی و امنیت اجتماعی خود را از دست داده بود " تشیع " را ابتداء بعنوان سنگری برای ایجاد یک حکومت ملی غیر عرب ( در برابر مذهب سُنی خلفاء ) برگزید ، و سپس – وقتی که از استقرار حکومت ملی و دموکراتیک ، مایوس شد و با مظالم و استبداد و استثمار بیشتری روبرو گردید ، خاطرهً « مزدک » و « بابک » را از دست داد ، و چهرهً " حضرت علی " و " امام حسین " را به خاطر کشید و درد و رنجها و مصائب " خاندان علی " ، مظلومیت ها و رنجهای خود را یافت و با گرایش به این خاندان ( شیعه گری ) و یادآوری خاطرهً " شهدای کربلا " ،
محرومیت ها و مظلومیت های خود را فراموش کرد.......
و از اینجا " روضه " ها – بعنوان بهترین وسیلهً برای " خلع سلاح " روحی توده ها و " تکیه " ها – بعنوان بهترین " آرام گاه " خشم انقلابی روستائیان و رنجبران - مستقیم و غیر مستقیم – به خدمت حکومت های فئودال در آمدند........
و این چنین شد که در کنار انبوه کشورهای " ســُـنی مذهب " جامعهً ما ، بصورت تنها کشور " شیعه مذهب " دنیا ، باقی ماند
و " خانقاه " ها نیز " آرامگاه " خشم و خروش رنجبران و زحمتکشان گردید.
""""""""""""""""""""""""""""
« تروریسم مذهبی »
تبانی و توطئه پاسداران دین و دولت ، موجب شد تا بار دیگر اندیشمندان و متفکران پیشرو جامعه ، برای جلب توده ها و حرکت انقلابی زحمتکشان ، و نیز برای مصون ماندن از تعقیب و تهدید فقها و شیوخ صوفیه و حامیان حکومتی آنها ، از " لوا "ی تصوف و مذهب ، استفاده کنند و عقاید انقلابی و " الحادی " خود را در " لفافهً "ی کلمات و عبارات صوفیانه ابراز نمایند.
اگر " لفافهً تشیع " شکل کلی نهضت های توده ای بعداز حملهً اعراب بود ، " لفافهً تصوف " نیز ( بطور کلی ) شکل عقیدتی " اکثر " نهضت های انقلابی و الحادی بعداز حملهً مغول و تیمور به ایران میباشد.
ما را چو آفتاب مساوی است مرگ و زیست
گر شام مرده ایم ، سحر زنده گشته ایم
::::::::::::::::::::::::
واژه شناسی :
آته ئیسم = خدا ناگرائی – الحاد
تئولوژی = خدا شناسی
پان تئیسم = همه خدائی – وحدت وجود
برگی از کتاب « ملاحظاتی در تاريخ ایران - اسلام و اسلام راستين » پژوهش و نگارش " علی ميرفطروس "
"""""""""""""""""""""""
اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم ، و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.
« بــابـــک دوســــتـــدار »