همـراه ِ دوسـت
تاريخ رشـد و گـسترش اســلام را نمی توان فـهـمـيـد مگـر اينکـه ابتـداء
خصلـت خـشـن، تــنـد، مــهــاجــم و مــتــجــاوز آنـرا بشنـاسيـم.
مـيـرفـطـروس
~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~
«ما، نسلِ فرصتهای سوخته هستيم، در شوره زارِ ناآگاهی باليديم و در تنورهء يک انقلابِ آدمخوار، سوختيم ...»
- «ما بارگه داديم اين رفت ستم بر ما...».
با اين شعرِ «خاقانی» مرا در خانهاش پذيرا شد. گذشتِ زمان اگر چه وی را شکسته است، امـّا هنوز از «برفِ پيری» بر موهايش اثری نيست. می گويم: «جوان ماندی!». در جواب، اين شعرِ «شهريار» را می خواند:
- «خانهء ما از درون ابرست و بيرون آفتاب».
از «فرصتهای سوخته» سخن میگويد و از «حسرتهائی که برای کارهای نکرده و ناتمام بجاست». با اينحال، اميدِ او به آينده دلگرمکننده است:
- «... قدرت رژيم، در ضعف و پراکندگی ماست. بنابراين، هرگونه اِخلالی در امر همبستگیِ ملی ما، راهِ رهائی ايران را درازتر خواهد ساخت ... اصولاً سياست را «هنر تحقّق ممکنات» تعريف کرده اند، برای من -اينک- اعتقاد به آزادی، ميهن دوستی، عدالت اجتماعی، لائيسيته، حاکميت مردم، ترقیخواهی و توسعهء ملّی، اصل همبستگی با همهء افراد است ... جهان تغيير کرده است و ما هم آدمهای سيزده سال پيش نيستيم، آيا فکر نمیکنيد که بسياری از مخالفان سياسیِ ديروزمان نيز امروز تغيير کرده باشند؟ ...»
جستارهائی برگزِيده از " همـراه ِ دوسـت " (مقدمهء کتاب دیدگاهها - علی ميرفطروس)
متن کامل[+]
~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~
تـحـــريـم انتـخــابـات [+]
بـهـتــرين انتـخــاب
~!~***~!~***~!~***~!~***~!~***~!~