Wednesday, December 13, 2006

الجمهوریه العربیه الایرانیه


REFRESH ONCE PLEASE

~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~



جـمهوری خون و تازیانه و عزا

چرا روزگار ما چنین دژم گشته است؟! چرا ما دچار این همه تیره روزگاری گشته ایم؟!. چرا نمی توانیم بندهای فــرومایگی را از دست و پای خود بگشاییم و خود را از این روزگار بد هنجار برهانیم؟!
چرا نمی توانیم بپا خیزیم و میهن خود را از دست تبهکاری های این تازی پرستان ایران ستیز رهایی بخشیم؟!
چرا خو کرده ایم که همواره گناه ناتوانی ها و بزهکاری ها و فــرومایگی های خود را بگردن این و آن بیندازیم؟

هـومـر آبراميان
آیا از دید شما این « جمهوری آلوده به ننگ » برآمده از خواست و اراده ی ملت ایران است که دوست دارید جهانیان آن را« ایرانی » بدانند و بنامند؟؟؟
آیا کردو کار ننگین این « زشتخو اهرمن چهرگان » کاری به کار ایران و ملت ایران و فـرهنگ ایران دارد؟؟
آیا این فـرهنگ ایران است که حکم به سنگسار می دهد؟؟؟
آیا این (دولت) و (ملت) و (فـرهنگ) ایران است که دست و پا می برد و چشم ها را از چشم خانه بیرون می کشد، سرها را ببالای دار می فـرستد، و زندانیان سیاسی را شباهنگام به رگبار گلوله می بندد؟؟؟
آیا این « جمهوری ایرانی » است که بجای سپاه دانش و سپاه بهداشت که شادزیـوی و سربلندی را در گسترهء خاک ایران را می بردند « سپاه استشهادیون» براه می اندازد تا نغمه ی شادمانی را از روی زمین براندازند؟؟؟
آیا این جمهوری ایرانی است که دانشگاه ها را به گورستان دگرگون می کند؟؟؟
آیا این حکومت که ننگین ترین حکومت در تاریخ جهان است کاری به ایران و فـرهنگ ایران دارد؟؟؟
بشود که این ویرانهء عرب سرا یکبار دیگر ایران شود.
بشود که ما ایرانیان گناه فــرومایگی های خود را بگردن دیگران نیندازیم و بار خویشکاری های خود را بشناسیم و بردوش خود کشیم.
بشود که ما ایرانیان آگاهانه به بنیادهای فــرهنگی خود برگردیم و بجای زیرو زبر کردن زباله های دیگران برای پیدا کردن ساندویج های نیم خورده شان، بر سفرهء پر رنگ فـرهنگ ایران بنشینیم و جان های خسته مان را توانی دوباره ببخشیم. ایدون باد و ایدون تر باد.
[+]ادامــهء متن کامـل
پاینده ایران –[+]هومر آبرامیان

~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~


بی‌خــدا و کـافـرم؛ از اهـل ايـمان نـيـسـتـم
زادهً ايـران‌زمـينـم؛ نــه! مـسـلـمـان نيـسـتـم

~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~