انـديشههاى زهـر آلــود
تاريخ رشـد و گـسترش اســلام را نمی توان فـهـمـيـد مگـر اينکـه ابتـداء
خصلـت خـشـن، تــنـد، مــهــاجــم و مــتــجــاوز آنـرا بشنـاسيـم.
::. مـيـرفـطـروس .::
~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~
دو خصلت است كه حد و نهايتى ندارد، وقاحت و حماقت، وقاحت بى حد را آخوندها دارند و حماقت بى حد را پيروان ايشان!؟
کسروى علّت عقب ماندگى و تيره روزى ايرانيان و شرقيان را تشخيص داده بود و يک تنه و بى آنکه دستى از او حمايت کند و دستگاهی پشت سرش باشد به پيکار بر خاست و سرانجام نيز سر بر سر آرمان خود نهاد.
از نظر کسروى جامعه ايرانى با اندیشههای زهر آگینی که بر آن حاکم میباشد به حوض پرلجنى میماند که ما بخواهيم با ريختن عطر و گلاب بوى بد آنرا بزدائيم. پس نخست میبايست اين حوض را از لجن و آب آلودهاى که در آن است پاک کنيم، آنگاه هر عطر و گلابى که در آن بريزيم، بوى خود را خواهد داد.
چگونه میتوان به آينده جامعهاى اميد داشت که در آن پیروان فلان مذهب به دستور بنياد گذاران کيش خود حق شرکت در سرنوشت سیاسی آنرا ندارند، و خراباتيان و صوفيان هر آنچه را که در آنست هيچ در هيچ مىدانند،و شيعيان نيز زندگى در آنرا پلى به سوى رفتن به بهشت و نشستن در کنار حوض کوثر میپندارند؟!...با وجود بدآموزيهاىاينهمه شاعران بى عار و بيکار و گردن کلفت که قرنها ريزه خوار سفره قاتلان و آدمکشان بودهاند کدام ملت میتواند راه نيکبختى خود را بجويد؟!.
«مادريد - رسول پدرام»
متن کامل "شصتمین سالگرد کشته شدن کسروی"[+]
بیخــدا و کـافـرم؛ از اهـل ايـمان نـيـسـتـم
زادهً ايـرانزمـينـم؛ نــه! مـسـلـمـان نيـسـتـم
0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
Post a Comment
<< Home