Monday, November 14, 2005

میهن مشترک فرهنگی


تاريخ رشـد و گـسترش اســلام را نمی توان فـهـمـيـد مگـر اينکـه ابتـداء
خصلـت خـشـن، تــنـد، مــهــاجــم و مــتــجــاوز آنـرا بشنـاسيـم.
::. مـيـرفـطـروس .::


~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~


گفتگوی نشریهء «نی» با دکتر علی میرفطروس

میهن واقعی و مشترک ما، یک میهن فرهنگی است!

... در طول همة این قرن ها و حملات و هجوم ها، زبان فارسی در ُپشت شعر فارسی، سنگر گرفت و از این سنگر و سایه بان، توانست بسیاری از ارزش های زبانی، فرهنگی، فلسفی، هنری، عرفانی ما را حفظ نماید.

- «بنیادگرائی» اساساً یک مسئلة «ایدئولوژیک» است (حالا فرق نمی کند این «ايدئولوژی»، دینی باشد یا لنینی و غیره). خصیصة هر «ایدئولوژی» اینست که امکان اندیشیدن و فکر کردن را از انسان سلب می کند، یعنی بجای انسان، این، «ایدئولوژی» است که فکر می کند و تحلیل می کند و تصمیم می گیرد.

ما باید خود را از این سُنّت خون و خشونت و از این آئین های مرگ و عزا و شهادت رها سازیم و با الهام از فرهنگ شاد نیاکان باستانی ما آیندة بهتری را برای ملّت های خود بسازیم.
ادامــهً متن کامل گفتگو [+]

~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~

آريا برزن زاگرُِِسی در «کيهانگشت» از اين زاويه به مساًله نگاه می کنــد:

مضحکه ی جدال سنّت و تجدّّد

در ایرانزمین زمانی می توان به بالش و گسترش ایده ی دمکراسی و تجدّد و آزادی، امیدوار بود که « پرنسیپ قداست جان و زندگی در متعیّن کردن مُعضل اسلام و آخوند » به همّت تمام دوستداران و آرزومندان آزادی و میهندوستان دلسوز به طور مشترک و هدفمند، واقعیّت پذیر شود.
ادامــهً مطلب[+]

~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~


بی‌خــدا و کـافـرم؛ از اهـل ايـمان نـيـسـتـم
زادهً ايـران‌زمـينـم؛ نــه! مـسـلـمـان نيـسـتـم


~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home