یـــک نـــمـــونـــه
مـــــن ايـــــــــرانــــــــيــــــم آرمـــــــــــانـــم رهــــائــــي ازايـــــن ديــــــــن مــردم فـــــــريــــــب ريـــــــائـــــــــي :: مــــزدک :: |
« شــجـاع الــدیــن شــفــا » : پـس از هــزاروچــهــارصـــد ســـال
تــغــیــیــر اســـلام از یـک دیــن عــربــی بــه آئــیــنــی جـــهــانــــــی از راه شــــمــشــــیـــر بــــــــــــود
.
در قرآن دهها بار تحمیل یک آئین از راه اجبار نفی شده است .
پیامبر اسلام خود به کرات منکر معجزه آوری شده بود ، ولی ثقة الاسلامها و آیت الله ها بیش از چهار هزار معجزه به وی نسبت داده اند .
یـــک نـــمـــونـــه
برای اینکه درک روشنتری در این باره داشته باشید ، بیمورد نیست نمونه ای از این نوع دستکاریها را به صورت کوتاه شده ای از آنچه در کتاب خود من به تفصیل بیشتری آورده شده است ، برایتان نقل کنم : این نمونه مربوط به این واقعه معروف میشود که در سال ششم هجری محمد همراه با گروه بزرگی از مسلمانان مدینه برای انجام مراسم سنتی حج اعراب به مکه رفت ولی قریشیان که پرده دار کعبه بودند به بهانهً حفظ امنیت ورود آنان را به مکه مانع شدند و در نتیجه به دنبال گفتگو هایی که بین آنها صورت گرفت ، پیمانی به نام توافقنامه " حـُـد یبیه " میان طرفین به امضاء رسید که به موجب آن هر دو طرف متعهد میشدند تا مدت معینی از مخاصمه با یکدیگر خوداری کنند ، منتها امضای این پیمان برخی از مسلمانان را که به حُسن نیت قریش در اجرای آن اطمینانی نداشتند ، ناراضی کرد و در نتیجه آیاتی نازل شد که به مسلمانان اجازه میداد در صورت تخلف مشرکان از اجرای تعهداتشان با آنها مقاتله کنند تا وقتی که فتنه از میان برداشته شود.
این حکم " قاتلو هُم حتیَ لا تکون فتنه " که تنها در دو آیه از 6200 آیه قرآن آمده از نظر مبتدا و خبر خودش بسیار روشن است و ارتباط آن با مخاصمات مسلمانان با قریش در زمان محمد نیز به همین اندازه روشن است ، با وجود این می بینیم که 1400 سال بعداز آن ، آیت العظمی روح الله خمینی ، در مقام ولی فقیه جمهوری اسلامی ایران ، در مراسم رسمی سالروز تولد پیامبر اسلام موضوع را در جمع حظار بدین صورت مطرح میکنئ ( و به همان ترتیب نیز در روزنامه ها و رادیو – تلویزیونهای دولتی و خطبهً های نماز جمعه منعکس میشود ) که : " قرآن میفرماید ، قاتلوهُم حتی لا تکون فتنه ، یعنی همهً بشر را دعوت میکند به مـُـقاتله ... اینکه امروز ما میگوئیم جنگ جنگ تا پیروزی ، اینطور نیست که امری خلاف قرآن بگوئیم ، بلکه فقط یک ذره ای از آنچه را میگوئیم که قرآن گفته است . اگر ما امروز در جنگ با صدام پیروز هم بشویم ، فقط یک کمی فتنه را کم کرده ایم ، اگر در جای دیگری هم بعداز آن پیروز بشویم باز یک کمی پیروزی حاصل شده است ، اگر همهً دنیا را هم فرض کنیم که جنگ کنیم و پیروز بشویم باز فقط در دنیای عصر خودمان پیروزی درست کرده ایم ، در صورتی که قرآن این را نمیگوید ، میگوید جنگ تا رفع فتنه یعنی باید رفع فتنه از همهً عالم بشود . بنابراین درک غلطی است از قرآن که جنگ برای رفع فتنه به یک جائی میتواند تمام شود ، قرآن گفته است جنگ جنگ و بالاتر از این را هم گفته است خدای تبارک و تعالی از غایت توسعهً رحمت است که مردم را دعوت به مقاتله فرموده است " .
البته آیت الله به ابتکار شخصی خود چنین فتوائی را صادر نمیکرد ، زیرا مدتی پیش از آن در " جامع عباسی " شیخ بهائی نیز که منبع اصلی همهً توضیح المسائلهای چهار قرن اخیر است ، درست به همین صورت آمده بود که معنی آیه لا تکون فتنه این است که تا وقتی که یک نفر غیر مسلمان در روی زمین وجود دارد میباید جهاد ادامه یابد .... جالب است که این دو پهلوی قرآن و امکان بهر برداری از آن را به صورتهای مورد نظر ، خود علی ابن ابیطالب هم در نهج البلاغه صراحتا" متذکر شده است ، آنجا که در خطابه هفتاد و هفتم از جلد پنجم آن به نماینده اعزامی خود برای مذاکره صلح با خوارج تاکید میکند که : با آنها با استناد به قرآن مناظره مکن زیرا قرآن جمع اضداد است چیزی از آن را تو میگوئی و چیزی دیگر از آن را آنها میگویند ، در عوض از راه حدیث با آنان احتجاج کن تا دستت باز باشد.
گفتگوئی با « شجاع الدین شفا » - به مناسبت انتشار کتاب
{ پس از هزاروچهارصد سال }
:::::::::::::::::::::
ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم ، و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي )
مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.
« بــابـــک دوســــتـــدار »
::::::::::::::::::::::
((( خــــــــــبــرچـيــن)))
0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
Post a Comment
<< Home