Friday, June 20, 2003

پس از هزار و چهار صد سال





مـــــن ايـــــــــرانــــــــيــــــم آرمـــــــــــانـــم رهــــائــــي
ازايـــــن ديــــــــن مــردم فـــــــريــــــب ريـــــــائـــــــــي



:: مــــزدک ::


« شــجـاع الــدیــن شــفــا » : پـس از هــزاروچــهــارصـــد ســـال


آن اســلامـی کـه بـا شـمـشـیــر « سـعـد وقـاص » بـه ایـــران آورده شــد ، نـمــیــتــوانـد اســلام واقـعـی قــرآن و مــحــمــد بـاشــــــد.



هــر پــیــامــبــری بــرای قــومـــی خــاص و هــمــزبــان فــرســـتـاده شـــده اســـــت
آئــــیــن هــیـــچ پــیــامــبــری نــمــیـتـوانــد آئــیـــنــی جــهــانــی بـاشـــــد.
بـیـســت و دو بـهـمـن اعــلان جــنـگی تــمـام عــیـار بـه ارزشــهــای دیـرپـای فــرهــنـگی و هــویـت مــلــی ایـرانــیـان بـــود.


پس از هزار و چهار صد سال


این کتاب تازهً من درست در هزار و چهار صدمین سال جنگ معروفی منتشر میشود که عربها آنرا " فتح الفتوح " خودشان خواندند ، و برای کشور ما سالی سرنوشت ساز بود که به صورتی بسیار تلخ به دوران شکوه و سرفرازی باستانی ما پایان داد در عین حال انتشار این کتاب در سالی صورت میگیرد که به احتمال بسیار میتوان در تاریخ معاصر ما سال سرنوشت ساز دیگری ، منتها این بار به صورتی مطلوبتر باشد ، از این هر دو نگاه آشنائی نزدیکتری با محتوای این کتاب برای هر ایرانی ، بخصوص برای نسل جوانی که به حکم تاریخ ایفای نقشی اساسی را در پی ریزی فردای کشور بر عهدهً دارد ، میتواند از هر جهت مفید باشد ، زیرا پاسخ خیلی از پرسشهای بی جواب ماندهً خود را نه تنها از جانب هموطنی آشنا بلکه از ورای بررسیهای جامع پژوهشگران جهان غرب نیز که غالبا" برای نخستین بار در این کتاب در دسترس فارسی زبانان گذاشته شده اند در آن خواهد یافت.
این واقعیت را نادیده نباید گرفت که در شرایط استثنائی چون شرایط کنونی کشور ما راه واقعی آینده تنها از مسیر تحولات کلاسیک مانند تغییر رژیم حکومتی از استبداد به دموکراسی یا تغییر سیستم اقتصادی از اقتصاد دولتی به اقتصاد آزاد نمی گذرد البته چنین تحولاتی نه تنها ضرورت ، بلکه اولویت دارند ولی به تنهائی کافی نیستند ، زیرا می باید با تحولات زیربنایی دراز مدت تری در ارتباط با هویت عمیقا" آسیب دیده فکری و فرهنگی جامعه ما نیز همراه باشند ، چیزی از نوع تلاش سازنده ای که دو قرن پیش توسط بیسمارک معمار آلمان نوین ، به هنگام نبرد فرهنگی Kultur Kampt صورت گرفت و آلمان نیرومند کنونی از آن سر بیرون آورد ، اگر آن نبرد عمدتا" مصروف بر این بود که سلطه هزار سالهً کلیسای کاتولیک را در آلمان تعدیل کند ، نبرد فرهنگی امروز و فردای ملت ما می باید عمدتا" در این راه صورت گیرد که به سلطه جوئی ناروای نظام چماقدار هزار و چهار صد ساله ای که با بهره گیری از نام دین بر کشور و ملت ما حکومت کرده و در همهً این مدت تقریبا" تمامی نشیب و فرازها و بحرانها و نابسامانیهای ملت ما از آن مایه گرفته اند پایان داده شود.
تآکید من بر اینکه حل این مشکل به همان اندازه ضروری است که حل مسائل اولویت داری چون تغییر ساختار سیاسی و اقتصادی جامعه ما ، بدین جهت است که آن خط قرمزی که در یازده سپتامبر دو سال پیش برای جهان غرب درنور دیده شد ، برای ملت ما در بیست و دو بهمن هزار و سیصد و پنجاه و هفت در نور دیده شده بود ، و به همان صورت که حملهً یازدهم سپتامبر اعلان جنگ تمام عیار یک ایدئولوژی به یک جهان بینی دیگر شناخته شد ، بیست و دوم بهمن نیز برای کشور و ملت ما تنها یک تغییر حکومت ، ولو به صورت انقلابی آن نبود ، اعلان جنگی تمام عیار به ارزشهای دیرپای تاریخی و فرهنگی و به هویت و موجودیت ملی ما بود ، به همین جهت ، همچنان که ابراز واکنش به ماجرای یازدهم سپتامبر سازمان مذهبی ، مبارزه ای جهانی علیه تروریسم کور مذهبی را ایجاب کرد ، پاسخگویی واقعی به ماجرای بیست و دوم بهمن نیز مبارزه ای بنیادی را ایجاب میکند که اگر بسیج لازم برای انجام آن ، بعلت شرایط حقیرانهً جهان سومی کشور ما بسیار بیشتر از بسیج آمریکای ابر قدرت و سلطه جو به درازا کشیده است ، در ضرورت و قاطعیت آن تغییری روی نداده است.
ملی پی ریزی چنین آتیه ای ، در درجهً اول مستلزم شناسایی هر چه بیشتر گذشته ای است که میباید زمینه ساز آینده باشد ، یعنی در مورد خاص ما مستلزم این است که ترازنامهً تاریخ هزار و چهار صد سالهً اسلامی ایران به صورتی یکپارچه و با واقع بینی و روشن نگری به حسابرسی گذاشته شود . نظیر همان کاری که جهان مسیحیت در بخش پیشرفته خودش در دو سه قرن گذشته که عصر روشنگری نام گرفته انجام داده است ، اگر این حسابرسی سراسری جهان مسیحیت توانسته است این بخش از جامعهً بشری را در کوتاه مدتی از بالاترین حد پیشرفتهای مادی و فرهنگی برخوردار کند ، تردید نمی باید داشت که حسابرسی مشابهی از جانب ما خواهد توانست ملت ما را نیز در جهان فردا در جایی که شایستهً آن است - و نه در موضع حقیرانه امروزی آن – بنشاند .
هدف من از نگارش کتاب 1200 صفحه ای « پس از هزار و چهار صد سال » دقیقا" همین بوده است که آگاهیهای لازم را برای چنین حسابرسی ، تا آنجا که در گنجایش چنین کتابی باشد و تا آنجا که برای خود من ممکن باشد ، در اختیار هموطنانم قرار بدهم ، و این درست همان چیزی است که بسیاری از خوانندگان کتاب پیشین من ، « تولدی دیگر » ، نیز خواستار آن شده اند خواندن کتاب تازه برای همهً این خوانندگان روشن خواهد کرد که بسیاری از واقعیتهای نقل شده در آن تاکنون برایشان ناشناخته بوده است ، زیرا کارگردانان اسلام هزار و چهار صد ساله ای که برای کشور ما آورده شد ، همواره کوشش بر ناشناخته ماندن آنها داشته اند ، و این واقعیتها غالبا" غیر از آنهائی هستند که بطور سنتی به آنها تلقین شده است .
در راه این تلاش روشنگر بخصوص از بررسیهای وسیع دانشمندان سرشناس دو قرن گذشته جهان بهره گرفته ام ، کا تا کنون غالبا" امکان راه یافتن به درون جهان در بسته اسلامی به آنها داده نشده است ، زیرا در این جهان در بسته همواره کوشش بر این بوده است که برداشتهای سنتی مورخان و مفسران و فقیهان درست به همان صورتی که در طول قرون مورد قبول و مورد استناد بوده اند ، مراجع انحصاری مراجعه و استناد باقی بمانند ، در صورتی که غالب این برداشتها حتا در مواردی که امضای دانشمندانی عالیقدر را دارند ، جانبگیرانه و همراه با پیشداوریهای همیشگی هستند ، یعنی در همهً احوال معطوف به تثبیت " حقایقی " میشوند که پیشاپیش مسلم و تردید ناپذیر شناخته شده اند. درست در جهت عکس بررسیهای امروزی جهان دانش ، چه در ارتباط با آئینهای مسیحی و یهودی خود ، جهان غرب و چه در ارتباط با آئینهای دیگر چون اسلام و زرتشتی و میترائی و مانوی و بودائی و برهمائی و غیر آنها ، که به روش علمی و انتقادی و بدون پیشداوری انجام میگیرند ، هر چند که در این مورد نیز این واقعیت همگی این بررسیها را شامل نمی شود .


گفتگوئی با « شجاع الدین شفا » - به مناسبت انتشار کتاب { پس از هزاروچهارصد سال }
:::::::::::::::::::::::::



ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم ، و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي )
مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.
« بــابـــک دوســــتـــدار »

:::::::::::::::::::::::::::::
((( خــــــــــبــرچـيــن)))

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home