Thursday, June 19, 2003

ســـؤاســـتـــفـــادهً دکـــانـــداران دیـــن





مـــــن ايـــــــــرانــــــــيــــــم آرمـــــــــــانـــم رهــــائــــي
ازايـــــن ديــــــــن مــردم فـــــــريــــــب ريـــــــائـــــــــي



:: مــــزدک ::


« شــجـاع الــدیــن شــفــا » : پـس از هــزاروچــهــارصـــد ســـال


امـــــام زمــانـــی کـــه ســاخــتـه و پــرداخـــتــه دکــانــداران دیــن اســت چــه مــشــخــصــاتــی دارد ؟
امام زمان و غیبت او افسانه ای است که دکانداران دین برای سلطه گری خود ساخته و پرداخته اند .


• مـُـلایان شیعه با استناد به یک وکالت نامهً مجعول از صاحب زمان خود را جانشین او معرفی کردند و اختیار جان و مال شیعیان را در دست گرفتند.
• از یک میلیارد و دویست میلیون مسلمان ، تنها شش در صد که شیعه اثنی عشری است به وجود امام زمان اعتقاد دارد .


ســـؤاســـتـــفـــادهً دکـــانـــداران دیـــن


نحوهً بر خورد مکتب هزار سالهً آخوند از کـُـلینی تا خمینی با این اسطوره صاحب الزمان به همان اندازه که وقیحانه و شرم آور است بیانگر این واقعیت است که دکانداران دین در طول قرون تا چه اندازه معتقدات مذهبی مردمی غالبا" پاکدل و نیک اندیش را در خدمت منافع خصوصی حقیرانه خویش بکار گرفته اند و در این سودای فریب تا چه حد با مقدس ترین موازین همان مذهبی که ادعای بیضه داری آن را داشته اند بازی کرده اند .
ماجرای این صاحب الزمان از دیدگاهی دیگر نیز نه تنها برای جهان تشیع بلکه برای همهً دنیای اسلامی مسالهً انگیز است ، زیرا بخش سـُـنی این جهان مسلمان که نود در صد آن را شامل میشود اصولا" وجود خارجی این امام زمان را قبول ندارد تا توقیع ( یعنی = فرمان و دستخط – امضاء ) او را قبول داشته باشد ، از جمع ده در صدی باقیمانده نیز که بخش شیعهً جهان اسلام را در بر میگیرد ، پیروان دو شعبه زیدی و اسماعیلی مذهب تشیع به نوبه خود امامی بنام امام دوازدهم به رسمیت نمی شناسند و برای او نه غیبتی صغری و نه غیبتی کبری قائلند ، مفهوم روشن این دو واقعیت این است که در جمع بیش از یک میلیارد نفری مسلمانان جهان ما ، تنها شش در صد اثنی عشری آن به وجود چنین امام زمانی باور دارند و نود و چهار در صد دیگر آن را افسانه ای ساخته و پرداخته حدیث پردازان شیعه میدانند ، چنین دو گانگی برداشتها خواه نا خواه این نتیجه گیری را مطرح میکند که اگر در این میان حق با اکثریت قریب به اتفاق مخالفان باشد ، در آن صورت فرضیهً وجود امامی به نام امام غائب اساسا" مشروعیتی ندارد تا ولایت فقیهی که صرفا" از توقیع منسوب بدو مایه میگیرد مشروعیتی داشته باشد و اگر بالعکس ، حق با بخش شش درصدی معتقد به وجود و غیبت چنین امامی باشد ، در آنصورت حقانیت خود آئین اسلام است که به پرسش گرفته میشود ، زیرا آئینی که پس از گذشت هزارو چهارصد سال بر استقرار آن در بخش بزرگی از جهان ، و با وجود صدها هزار فقیه و محدث و واعظ و مفتی و مجتهدی که در این مدت در خدمت خود داشته است ، همچنان در جمع پیروان خویش نود و چهار درصد گمراه داشته باشد ، الزاما" در ایفای رسالت خود که هدایت جهانیان به حقیقت و به رستگاری است بصورتی انکار ناپذیر شکست خورده است .


گفتگوئی با « شجاع الدین شفا » - به مناسبت انتشار کتاب { پس از هزاروچهارصد سال }
:::::::::::::::::::::::::



ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم ، و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي )
مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.
« بــابـــک دوســــتـــدار »
:::::::::::::::::::::::::::::


((( خــــــــــبــرچـيــن)))

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home