Wednesday, June 11, 2003





مـــــن ايـــــــــرانــــــــيــــــم آرمـــــــــــانـــم رهــــائــــي
ازايـــــن ديــــــــن مــردم فـــــــريــــــب ريـــــــائـــــــــي



:: مــــزدک ::


« شــجـاع الــدیــن شــفــا » : پـس از هــزاروچــهــارصـــد ســـال


بـــا مــوروثــی شــــدن خــلافـــــت و امـــامــت اســاس ایـــــدئــولـــوژیــک اســـلام مــحـمــد فــرو ریـخـــــت.
امام زمان و غیبت او افسانه ای است که دکانداران دین برای سلطه گری خود ساخته و پرداخته اند .


تــســــنـــُن و تـــشــــیـــــع


از دیدگاه خود قرآن تسـنـُن و تشیع هیچکدام مشروعیتی ندارند و به همین جهت با آنکه گفته شده است که هیچ تر و خشکی نیست که در قرآن نباشد
در این کتاب به هیچیک از این دو اشاره ای نشده است ، هرچند که بطور غیر مستقیم برای هر دو آنها حکم محکومیت صادر شده است ، زیرا در آیه های متعددی از قرآن میتوان خواند که : « آنهائی که دین را پراکنده کنند و در آن فرقه فرقه پدید آورند سر و کارشان در روز حساب با خداوند خواهد بود. » ( انعام – 112 ) – و « قامت شما امتی واحد است که من خدای آنم برای چه در کار دین میان این امت دوگانگی می افکنید ؟ » ( انبیاء – 92 )
در زمان خود محمد از چنین پراکندگی در دین نشانی نبود و قانون قرآنی « انما المؤمنین اخوه » ایجاب میکرد که مسلمانان نه از یکدیگر جدا باشند ،
نه به روی همدیگر شمشیر بکشند ولی این قانون بیفاصله پس از درگذشت محمد برهم خورد و از همان سقیفه بنی ساعده نزدیکترین کسان محمد آماده شمشیر کشی به روی یکدیگر شدند .
ریشهً اصلی تقسیم بندی تسنن و تشیع را نه در اختلاف نظرهای دینی بلکه در اختلافات قبیله ای خود اعراب می باید جست زیرا با مرگ محمد بنی امیه برای بازیابی موقعیتی که ظهور پیغمبری از میان بنی هاشم از دست آنان گرفته بود برداشتی صرفا" عربی را از اسلام که بیشتر به کارشان میخورد ملاک عمل قرار دادند و در مقابل بنی هاشم برای حفظ امتیازی که پیامبری محمد نصیب آنان کرده بود به برداشت انقلابی تشیع که بر اصل وراثت تکیه داشت روی آوردند ، این تشیع در آغاز جنبه ای عربی داشت ، ولی خیلی زود ( منتها نه در زمان علی و حسن و حسین ، بلکه تنها بعداز کشته شدن حسین و انتقال قطعی خلافت به خاندان اموی ) رنگ ایرانی به خود گرفت تا بتواند بصورت وسیله مبارزه ای از جانب ایرانیان علیه حکومت نژاد گرای بنی امیه بکار گرفته شود ، در این چهره ایرانی ، مذهب شیعه عملا" تبدیل به رونوشتی از ساختار سیاسی و مذهبی ایران ساسانی شد.

شجاع الدین شفا در گفتگوئی به مناسبت انتشار کتاب « پس از هزارو چهارصد سال »

:::::::::::::::::::::::::::::::::::

ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم ، و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.
« بــابـــک دوســــتـــدار »

::::::::::::::::::::::::::::::::::::

((( خــــــــــبــرچـيــن)))

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home