من ايرانيم آرمانم رهائي
از اين دين مردم فريب ريائي
در حكومت استبدادي - مذهبي - ولايت فقيه اي - امام زماني -
انتخابي وجود ندارد ! و انتخابات يعني سركار گذاشتن مردم!
با اين همه غم در خانهْ دل
اندكي شادي بايد
كه گاه “ نوروز “ است ...
بهار در راهست
و “ نوروز “ بهمراه او مي آيد
شاد و اميدوار و زنده بايد بود ...
تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .
اسلام شناسي
پندار يك ” نقد ”و نقد يك ” پندار ”
علي ميرفطروس
««« خوارج »»»
با برخورداري از حمايت توده ها بود كه مردم براي بعضي از رهبران « خوارج » ( ازجمله “ شبيب “ ) - بعنوان تجسم آرمان ها
و بيانگر آرزوها و منافع توده ها - قصه ها و افسانه هاي فراوان ساختند كه بخشي ار آنها در تاريخ طبري نيز مذكور است. --»
--» ( نگاه كنيد به : تاريخ طبري - ج 8 - ص 3618 و 3619 ) .
بنابراين : بنظر ما اتهام “ خونريزي “ ؛ “ شقاوت “ و “ بيرحمي خوارج “ - كه از طرف مورخين و محققين اسلامي ( خصوصا“ شيعي ) ابراز شده است -
-- بيشتر براي آلوده كردن جنبش « خوارج » ميباشد تا بيان يك واقعيت تاريخي .
از اين گذشته : در شرايطي كه « حضرت علي » و حكومت هاي اشراف « ا’موي و عباسي » براي سركوب و كشتار « خوارج »
از خونين ترين شيوه ها استفاده ميكردند ؛ در شرايطي كه از نظر مسلمانان ( ’سني و شيعه ) قتل “ خارجي “ - همواره - بعنوان يك “ جهاد واجب “ بشمار ميرفت ؛
شدت عمل گروهي از « خوارج » ( خصوصا“ « ازرقيان » ) در قتل و كشتار مخالفين را ميتوان يك عكس العمل و واكنش طبيعي دانست :
پس از سركوب خونين « خوارج » ؛ حضرت علي گفت : “ تنها مرا ياراي آن بود كه چشم اين فتنه ( خوارج ) بركنم “ .
« ’عبيدالله بن زياد » ( حاكم بني ا’ميه در عراق ) - كه در قتل و كشتار « خوارج » ؛ سوابق بسيار داشت ؛ در ادامهْ كشتار « خوارج »
و به منظور كاستن از شور و حرارت آنها ؛ فرمان داد تا نعش هاي زنان “ خارجي “ را لخت كرده و برهنه در عرصهْ كارزار باقي گذارند. --»
--» ( ايلام در ايران - ص 60 ) .
« گرديزي » در ذكر سركوب قيام « حمزهْ خارجي » توسط خلفاي عباسي يادآور ميشود كه سپاهيان خليفه ؛ مردم همهْ روستا ها را كه بياري
« حمزهْ خارجي » كوشيده بودند - بكشتند و روستا ها را بسوختند و “ ..... سي هزار تن از مردم روستا ها را بدينگونه بكشتند “ .
-------------------
« بابك دوستدار »
ادامهْ مروري بر گزيده هائي از كتاب « پندار يك ” نقد ”و نقد يك ” پندار ” » را فردا دنبال خواهيم كرد .
بخش هاي قبلي را حتما” بخوانيد. تا فردا ؛ ”مزدك ” « پايدار وپيروز باشيد. » .
--------------------
ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.
((( خبرچين)))
((( هميشك )))
0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
Post a Comment
<< Home