Tuesday, February 18, 2003

من ايرانيم آرمانم رهائي
از اين دين مردم فريب ريائي




با اين همه غم در خانهْ دل
اندكي شادي بايد
كه گاه “ نوروز “ است ...
بهار در راهست
و “ نوروز “ بهمراه او مي آيد
شاد و اميدوار و زنده بايد بود ...


ملتي كه تاريخ خود را نشناسد ؛ ناچار است آنرا تكرار كند.

تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .

اسلام شناسي
پندار يك ” نقد ”و نقد يك ” پندار ”
علي ميرفطروس

مالكيت و بردگي و برده داري در اسلام

بر خلاف نظر عده اي از روشنفكران مسلمان - كه با تعبير “ دلخواه “ چند آيهْ قرآن ؛ معتقدند كه :
“ اسلام پرچمدار مساوات اجتماعي “ و “ خواستار ايجاد جامعهْ قسط “ ( برابري و مساوات ) ميباشد. --» ( جزميت فلسفهْ حزبي - ورداسبي - ص 144 و 158 )
..... و “ نهضت اسلامي پس از استقرار حاكميت خود ؛ عملا“ الغاء مالكيت هاي اختصاصي پرداخت “ --»
--» ( خبيب الله پايدار - مالكيت ؛ كار و سرمايه از ديدگاه اسلام - ص 104 و 212 )
..... احكام قرآن و احاديث اسلامي نه تنها خواستار لغو ستم طبقاتي نيست بلكه با تآئيد مالكيت خصوصي معتقد به ادامهْ استثمار و حاكميت طبقات ثروتمند بوده
و “ جامعهْ بي طبقهْ توحيدي “ جز شعاري فريبنده ؛ چيز ديگري نمي باشد “ --» ( اسلامشناسي - ميرفطروس - ص 49 )

مالكيت و برده داري در اسلام

حقيقت اينست كه : مالكيت و برده داري در اسلام ؛ مسائل بسيار مهمي است كه طرح آن - با توجه به آيات صريح قرآن و احاديث و اقدامات روشن حضرت محمد -
- روشنفكران مسلمان را با تناقض ها و آشفتگي هاي فراوان روبرو ساخته است .
در اين ميان گروهي از نظريه پردازان “ اسلام انقلابي “ در تحريف آيات قرآن و تفسير “ دلخواه “ آنها آنچنان پيش رفته اند كه هر پژوهندهْ آگاهي را -
- عميقا“ - دچار شگفتي و حيرت ميسازد :

آقاي ورداسبي نظريهْ پرداز اسلام انقلابي مجاهدين ضمن تآكيد براينكه “ اسلام ؛ پرچمدار مساوات اجتماعي “ و “ خواستار ايجاد جامعهْ قسط ( برابري ) و مساوات “ ميباشد ؛
معتقدند كه : “ اسلام براي تحقق بخشيدن به اشتراك عمومي ( كمونيسم ؟ ) و در گرايش جامعه گرايانه ( سوسياليستي ؟ ) و مردمي ؛
همهْ مكتب هاي به اصطلاح مردمگرا را پشت سر ميگذارد “ --» ( جزميت فلسفهْ حزبي ؛ نقدي بر اسلام در ايران - پطروشفسكي - ص 144 و 158 و 168 )

آقاي شريف نيز - دربارهْ پديدهْ 1400 سالهْ اسلام معتقدند كه : “ اسلام بمثابهْ يك كل يكپارچه و همه جانبه ؛
در مداري كيفيتا“ بالاتر از ايدئولوژي هاي مترقي و انقلابي موجود قرار ميگيرد “ --» ( نشريهْ راه آزادي - شماره 2 - ص 36 - 37 )

دكتر حبيب الله پايدار - نيز ضمن تآكيد بر اين نگته كه : “ انقلاب محمدي از نظر جامعيٌت اهداف ؛ نظيري در تاريخ ندارد ... “ مينويسد كه :
“ با ظهور اسلام همهْ انواع مالكيت هاي فئودالي - عملا“ - لغو گرديد ... اسلام ؛ ثروت ها و منابع طبيعي و زمين را از تملك اختصاصي اشراف و سلاطين خارج ساخت
و بردگي و استثمار را عملا“ لغو كرد ( زيرا ) اسلام هرگز نمي توانست و نمي تواند با هيچيك از نظام هاي مبتني بر انواع استثمار -
- يعني برده داري ؛ فئوداليسم و يا سرمايه داري و يا هر شكل ديگري از استثمار - در هر عصر و دورهْ تاريخي ؛ موافق باشد ...
آنچه اسلام ارائه داد جوابگوي ضرورت هائي بود فراتر از محدودهْ مكاني عربستان و محدودهْ زماني بعثت ؛
بلكه پاسخي بود به خواست هاي بشريٌت متكامل در همهْ مكان ها و براي تمامي اعصار . --»
--» ( مالكيت ؛ كار و سرمايه از ديدگاه اسلام - ص 97 و 217 و 231 و 232 و 261 - 262 و 263 - 264 )

آيت الله طالقاني نيز - ضمن سوء استفاده از جملهْ معروف « ماركس » ؛ دربارهْ مالكيت در اسلام به مبالغه گوئي شگفت انگيزي دست ميزند و مينويسد :
“ از هر كس ؛ بقدر استعداد و براي هر كس ؛ بقدر احتياج “ اين جمله ؛ شعار اول اسلام و آخرين شعار سوسياليست ها است “ . --» ( اسلام و مالكيت - ص 223 و 234 )

نويسندگان مذكور - كه با ملغمه اي از “ سوسياليسم چيني “ و نظرگاه هاي اسلامي ؛ “ سوسياليزه كردن اسلام “ را شعار خود قرار داده اند ؛
توضيح نمي دهند كه در برابر آنهمه آيات “ ’محكم “ - نه ’متشابه - ( دربارهْ تقدٌس مالكيت خصوصي در قرآن ) و در برابر آنهمه احاديث صريح نبوي
و خصوصا“ اقدامات و عملكرد هاي اقتصادي - اجتماعي حضرت محمد و علي ( كه ما نمونه هائي از آن را در صفحات 50 - 53 و 56 - 60 كتاب اسلامشناسي
و نيز در صفحات كتاب حاضر بدست داده ايم ).

تفسير “ دلخواه “ چند آيهْ قرآن و طرح « جامعهْ بي طبقهْ توحيدي » جز “ تحريف “ آيات قرآن و “ تقلٌب “ در احاديث نبوي و داشتن “ انتظارات غير تاريخي “
و “ ديد سطحي و سادهگرايانه نسبت به پديده هاي تاريخي “ چه ميتواند باشد ؟
نظريهْ پردازان « جامعهْ بي طبقهْ توحيدي » با وجود آنهمه آيات صريح و روشن دربارهْ تآئيد مالكيت خصوصي ؛ گويا نمي دانند كه :
“ اجتهاد در برابر نصٌ ؛ باطل است “ !

در نوشته هاي “ مصطفي السباعي “ ( رهبر پيشين اخوان المسلمين سوريه )
دلايلي ارائه ميشود تا مطابقت كامل شريعت و عرف اسلامي را با سوسياليزم ثابت كند . “ --»( راه حسين - مجاهد احمد رضائي - ص 6 - انتشارات مجاهدين )
---------------------
« بابك دوستدار »
ادامهْ مروري بر گزيده هائي از كتاب « پندار يك ” نقد ”و نقد يك ” پندار ” » را فردا دنبال خواهيم كرد .
بخش هاي قبلي را حتما” بخوانيد. تا فردا ؛ ”مزدك ” « پايدار وپيروز باشيد. » .
----------------------
ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.


((( خبرچين)))
((( هميشك )))

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home