Monday, February 10, 2003

من ايرانيم آرمانم رهائي
از اين دين مردم فريب ريائي


اسلام شناسي
پندار يك ” نقد ”و نقد يك ” پندار ”
علي ميرفطروس

بيست و پنج سال سكوت (؟) حضرت علي و حمايت از ابوبكر ؛ ’عثمان و ’عمر

پرسيدني است كه : 25 سال سكوت علي در برابر حكومت هاي غاصب و جابر ابوبكر و عثمان ؛
25 سال وفاداري و حمايت صادقانهْ علي از حاكميت “ اشرافيت ’مجسٌم “ و “ دژ استوار ارتجاع ا’موي “ اگر “ سازش “ و “ مصلحتگرائي “ نيست؛ پس چه ميتواند باشد ؟!

در “ تشيع سرخ انقلابي “ وقتي كه جنايت ؛ خيانت و انحراف بر سرنوشت مردم حاكم شد ؛ امام - بعنوان “ نمايندهْ انسانيت “ وظيفه دارد عليه حكومت حاكم مبارزه و طغيان كند.
در شرايط سلطهْ حكومت هاي “ غاصب “ و “ جابر “ ؛ امام - كه مسئول سرنوشت مردم است - بايد “ غصب “ را از بين ببرد و “ حق “ را “ احقاق “ نمايد .
بقول دكتر شريعتي : “ اين ؛ وظيفهْ امام است ؛ زيرا اصل بر اينست كه امام مي بايست در برابر حكومت غاصب ؛ قيام مسلحانهْ سياسي كند ...
و حق را احياء نمايد “ --» ( نگاه كنيد به كتابهاي : حسين ؛ وارث آدم - ص 150 - 151 - م ؛ آ - 19 + اسلامشناسي 1 - ص 166 - م ؛ آ - 16 ).

ضعف ؛ محافظه كاري و مصلحتگرائي حضرت علي - در برخورد با اشرافيت حاكم و در برابر حكومت هاي جابر و در برابر حكومت هاي جابر ؛
ابوبكر ؛ ’عمر و ’عثمان - را با تصويري كه دكتر شريعتي از “ نقش و وظيفهْ امام “ بدست ميدهد با هم مقايسه كنيم تا به ماهيت سياسي - طبقاتي حضرت علي ؛
اين : “ پبشواي سرخ انديشان و سخت ريشگان همهْ روزگاران “ ( بقول آقاي ورداسبي ) بيشتر آشنا شويم .

ما ؛ با ذكر اين اسناد و مدارك تاريخي ؛ برآن نيستيم كه براي حضرت علي ( بعنوان سمبل تشيع انقلابي ) باصطلاح “ ادعانامهْ “ صادر كنيم ؛
بلكه تنها ميخواهيم براين واقعيت نآكيد كنيم كه بر خلاف عقيدهْ مناديان “ اسلام راستين “
( مانند دكتر شريعتي ؛ آيت الله طالقاني ؛ مطهري ؛ دكتر حبيب الله پايدار ؛ ورداسبي ؛ مجاهدين و ... )
حضرت علي نه يك “ پديدهْ معجزه آسا “ و “ نمونهْ عالي كارخانهْ آدم سازي “ بود --» ( دكتر علي شريعتي : علي ؛ انسان كامل - م.آ-25 + اسلامشناسي - 1 - ص 163 )
نه “ پيگير ترين پشتيبان زحمتكشان “ ؛ و “ با شرف ترين و صديق ترين دموكرات تاريخ “ ؛
نه “ سخنگوي تمام بشريت مظلوم “ و “ پيشواي سرخ انديشان و سخت ريشگان همهْ روزگاران “ --»
--» ( آقاي ورداسبي - نقد كتاب اسلامشناسي - نشريهْ مجاهد شمارهْ 266 - ص 18 + جزميت فلسفهْ حزبي - ص 278 ).

اينگونه نظرات دربارهْ زندگي و شخصيت حضرت علي ؛ هم ناشي از نا آگاهي تاريخي است و هم محصول تعصٌب و نعبٌد مذهبي و هم معلول “ تنگ نظري تاريخي “ .
بقول “ حافظ “ : در پس آينه “ طوطي صفت “م داشته اند /// آنچه استاد ازل گفت : بگو ؛ ميگويم.

نظريه پردازان “ اسلام راستين “ ( مانند دكتر شريعتي ) در ذكر ماهيت “ باند ابوبكر “ - بعنوان “ مظهر تجسٌم اشرافيت در داخل نهضت ديني - اجتماعي اسلام “ -
- از “ طلحه “ و “ ز’بير “ نيز ياد كرده اند كه گويا “ هر دو بدون استثناء - مدت نيم قرن - همه جا - در برابر علي قرار داشتند “ --»
--» ( قاسطين ؛ مارقين ؛ ... ص - 323 + قرن ما ؛ در جستجوي علي - ص 144 - م.آ.- 26 )

ما - دربارهْ ثروت ها و امكانات اقتصادي - اجتماعي اين دو صحابه بزرگ پيغمبر - مستندا“ - سخن گفته ايم ( اسلامشناسي - ص 40 - 41 )
در اينجا - براي نشان دادن توجيهات و تناقض گوئي هاي نظريهْ پردازان “ تشيع سزخ علوي “ يادآور ميشويم كه برخلاف نظر آنان ؛ ايندو صحابهْ معروف پيغمبر -
-- كه در پيدايش و گسترش اسلام ؛ منشاء خدمات و فداكاري هاي بسيار و عامل حوادث مهمي بوده اند - نه تنها “ مدت نيم قرن - همه جا - در برابر علي قرار نداشتند
بلكه از ياران نزديك علي بشمار ميرفتند. در اين باره كافي است بدانيم كه : اين دو چهره ؛ همواره با پيغمبر و حضرت علي ؛ در چشم ها ديده ميشدند
و از چهره هاي برجسنه و متنفذٌ و مقدس اسلام بودند. --» ( چه نيازي است به علي ؟ - دكتر شريعتي - ص 147 ).
« ز’بير » كسي است كه پيغمبر آنهمه به او علاقه و احترام داشت- --» ( قرن ما ؛ در جستجوي علي - دكتر شريعتي - ص 102 ) .
---------------------
« بابك دوستدار »
ادامهْ مروري بر گزيده هائي از كتاب « پندار يك ” نقد ”و نقد يك ” پندار ” » را فردا دنبال خواهيم كرد .
بخش هاي قبلي را حتما” بخوانيد. تا فردا ؛ ”مزدك ” « پايدار وپيروز باشيد. » .
----------------------
ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.


((( خبرچين)))
((( هميشك )))

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home