Thursday, November 14, 2002

اسلامشناسي : تآثير عقايد زرتشتي



ايران آرا



من ايرانيم آرمانم رهائي
از اين دين مردم فريب ريائي

««« ملتي كه تاريخ خود را نشناسد ؛ ناچار است آنرا تكرار كند. »»»



تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .


اسلام شناسي
زمينه هاي اقتصادي - اجتماعي پيدايش اسلام
علي ميرفطروس

تآثير عقايد زرتشتي(1)
(1) - در قرآن از “ زرتشتي ”ها بنام ” مجوس “ ياد شده است ( سورهْ حج - آيهْ 17 )

ناحيهْ ” حيره ” ( دولت عرب وابسته به ايران*) شاهراهي بود كه نه فقط نفوذ فرهنگ و عقايد ” آرامي ” نيز از آنجا ميگذشت ؛
بازرگانان ايراني در يمن و عربستان آنقدر زياد بودند كه بهنگام ظهور حضرت محمد ؛ زبان فارسي در اين نواحي رواج داشته است (2)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(2) - قابل ذكر است كه قرآن كتابي است بزبان عربي فصيح كه به نسبت زياد از كلمات غير عربي بركنار مانده است با اين حال حدود 30 كلمه فارسي در آن وجود دارد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
« مانوي »ها و « مزدكي »هاي بسياري كه در زمان ” انوشيروان ” - بخاطر كشتار وسيع و تعقيب و آزار به شبه جزيره عربستان فرار كرده بودند -
ـ افكار و عقايد مردم اين نواحي را تحت تآثير قرار داده بودند (3) و بدون شك در عربستان راجع به نهضت مساوات طلب
و اشتراكي « مزدك » صحبت هاي بسياري ميشده است **
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(3) - مورخين بهنگام بحث از « مزدك » از انتشار عقايد او در بين اعراب سخن ميگويند ؛ نگاه كنيد به : آفرينش و تاريخ - ج 3 - ص 145 و 175 +
+ تاريخ پيامبران و پادشاهان - حمزهْ اصفهاني - ص 109 + از پرويز تا چنگيز - ص 30 - 32 .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بقولي : « جزيرهٌ العرب » پناهگاه ايرانيان گرديد و ايرانيان در سرنوشت « جزيرهٌ العرب » به نقشبندي نشستند (4) - ( تاريخ سياسي اسلام - نعمت الله قاضي - ص 477 ).
از جملهْ اين ايرانيان يكي نيز « سلمان فارسي » بود كه پس از فرار از ايران ؛ در حوالي ” حجاز ” توسط قبيله ” بني كلب ” به بردگي گرفته شد
و سپس به قبيلهْ ديگري فروخته شد و سرانجام در شمار بردگان حضرت محمد در آمد و پيامبر ؛‌« سلمان فارسي » را از بردگي آزاد ساخت (5)
و جزو مشاوران خود قرار داد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(5) - تاريخ گزيدهْ - حمداله مستوفي - ص 165 . ” سلمان ” خود تآكيد ميكرد كه از اهالي ” جي ” ( اصفهان ) است
و آتش پرست ( زرتشتي ) بوده و در خدمت پدرش تحصيل علوم كرده است. ( تاريخ بناكتي - فخرالدين البناكتي - ص 93 ) .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلمان ؛ فردي با فرهنگ و دانش بود كه از دين زرتشت آگاهي كامل داشت و بقولي از « هيربدان » آتشكده بود. رفتار و كرداري كه از او نقل ميكنند ؛
گرايش هاي ضد اشرافي و شايد « مزدكي » سلمان را نشان ميدهد. روابط نزديك پيغمبر با ” سلمان فارسي ” آنجنان بود كه گروهي معتقد بودند
مطالب قرآن را ” سلمان اعجمي ” به پيغمبر تعليم ميدهد ؛ در قرآن نيز به اين عقيده اشاره شده است (6).-- ( سورهْ نحل -- آيهْ 103 .)

مطالعهْ تطبيقي آئين هاي زرتشتي و عقايد اسلامي اين نكته را نشان ميدهد كه « محمد » مستقيم و غير مستقيم تآثيراتي از آئين ها
و باورهاي زرتشتي داشته است. مثلا” : شكل بعثت زرتشت و پيغمبر ؛ اعتقاد به خداي يكتا و شيطاني كه منشاء شرٌ است ؛ طاهر و معصوم بودن
خاندان اين دو پيامبر و از آنجمله في المثل حتا شباهت مقام معنوي « پوروچيستا » ( دختر كوچك زرتشت ) با ” فاطمه ” ( دختر محمد ) ؛
شباهت پنج آفرنيگان در پنج موقع روز ( هاونگاه ؛ رپيتونيگا ؛ ازيرنگا ؛ اويسر تريمگاه ؛ اشهينگاه ) با پنج نماز مسلمان ( صبح ؛ طهر ؛ عصر مغرب و عشاء ) ؛
اعتقاد به بهشت و جهنم ( دوزخ ) و برزخ ( هميستگان ) ؛ اعتقاد به روز محشر ( فراشكرد ) و پل صزاط ( چينود پوهل ) اعتقاد به ملائك مقرٌب ( امشاسپندان )
و باور به ظهور ” مهدي آخرالزمان ” از ” آل محمد ” كه از « چاه زمزم » بيرون ميايد در تشيع و باور به ظهور « هوشيدر » و « سوشيانس »
از نطفهْ زرتشت كه در « درياچهْ چئيچسته » محفوظ است ... (7) - ( برخي بررسي ها دربارهْ جهان بيني ها ... - ص 151 . )

علاوه بر اينها ؛ آثار ” ثنوي ” در قرآن بصورت دو قلو بودن ” دل و هوا ” ( سورهْ كهف - آيه 28 و سورهْ محمد - آيه 15 ) كه
روان تبهكار و روان نيكوكار « مانوي » است ؛ ديده ميشود و ” سائحون ” ( سورهْ توبه - آيهْ 112 ) همان سيٌاحان « مانوي » هستند
كه صوفيان مسلمان كار ايشان را ” پرسه ” مي خواندند (8).
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(8) -- درس هائي دربارهْ اسلام - گلدزيهر - ص 52 و 57 - 58 و 406 ( پانوشت مترجم ) :
” دمشقي ” در كتاب ” ’نخبه الدٌهر في عجايب البٌر و البحر ” ميگويد كه آيهْ ” الحمد’اله الذي خلق السموات و الازض و جعل الظلمات و النٌور ؛
’ثم الذين كفرو ابربٌهم بعدلون ....” اشاره به عقايد « مانوي » در نور و ظلمت است . ( ماني و دين او - تقي زاده - ص 59 - 60 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همچنين : « صهيب يمني » ( كه مسيحي بود ) و « هلال بن رباح حبشي »و « ابو اسحق كعب بن ماتع يمني » موسوم به « كعب الاخبار »
( كه يهود بود ) با حضرت محمد معاشرت و مصاحبت نزديك داشتند ؛ بخصوص « كعب الاخبار » كه از آغاز با مسلمانان بود
و پيغمبر را از روايات كهن يهود آگاه ميساخت (10). - ( برخي بررسي ها ... - ص 151 . )
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بنابراين : با اطمينان ميتوانيم بگوئيم كه : پيش از طهور ” محمد ” انعكاسات مختلف معنوي ؛ ديني و مادي و جريانات كوناكون كه
از مراكز رومي و شامي ( آرامي ) و ” ايراني ” و حبشي - كه از راه هاي ” غساني ” و ” لخمي ” يا يمني ميگذشت - در ناحيهْ ” حجاز ”
طنين انداز بوده و عقايد مردم اين سرزمين را تحت تآثير خود قرار داده بودند.


« محمد » از آغاز جواني ضمن مسافرت هائي بشام ( كه از مراكز پيشرفتهْ جهان بود ) با عده اي از پيشوايان دين مسيح ملاقات كرد
و از آنها دربارهْ كتاب آسماني و مبارزهْ دين مسيح چيزهاي بسيار شنيد(11).
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(11) - حبيب السير - ج 1 - ص 302 - 304 + زندگاني محمد - محمد حسنين هيكل - ص 165 + طبقات ناصري - ج 1 - ص 57 - 58 .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بقولي : ” محمد ” تازه به آستانهْ جواني گام نهاده بود كه همهْ مردم مكه او را مردي دانا و هوشمند ميدانستند (12).
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(12) - تاريخ سياسي اسلام - ص 7 + تاريخ تمدن اسلام - ج 1 - ص 20 .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
««« بابك دوستدار »»»
ادامهْ مباحث كتاب « اسلام شناسي » و زمينه هاي اقتصادي - اجتماعي پيدايش اسلام را فردا دنبال خواهيم كرد . با ما باشيد

ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.

((( خبرچين)))
((( هميشك )))

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home