Friday, November 08, 2002

حلاج ديگري را بر « دار » مي برند...



ايران آرا



من ايرانيم آرمانم رهائي
از اين دين مردم فريب ريائي

««« ملتي كه تاريخ خود را نشناسد ؛ ناچار است آنرا تكرار كند. »»»


تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .

««« آنچنان به ” ايران ” علاقمندم كه حتا تمامت ” بهشت ” را به يك وجب ” خاك ايران ” ؛ معاوضه نميكنم..... »»» ” عارف قزويني ”

««««« ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم
و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.»»»»


گفتگو با « علي ميرقطروس » و « ديدگاه ها »ي او را دنبال ميكنيم :
بخش هاي قبلي اين گفتگو را حتمآ مطالعه بفرمائيد

بابك دوستدار ميگويد : تحقيق ’پر ارج و بي نظير استاد ” لوئي ماسينيون ” - بي ترديد - منبع بسيار ارزنده اي است كه الهامبخش همهْ محققان زندگي « حلاج ٌ »
بوده و خواهد بود. امٌا ” ماسينيون ” - بعنوان يك متفكر و عارف مسيحي - در توضيح عقايد فلسفي « حلاجٌ » ؛ تحت تآثير جذبهْ هاي عرفاني قرار گرفته
و با اينكه خود تآكيد ميكند : « حلاجٌ » - كم و بيش - از تصٌوف ؛ دل بريده ؛ او از جريان هاي فكري و فرهنگي عصرش آگاه بود
و ترجمهْ آثار حكماي يوناني را مطالعه ميكرد.....- » اما به اين جنبه از تفكر فلسفي « حلاجٌ » ؛ توجه شايسته اي نكرده و در نهايت او را يك
« ” مسلمان صديق ’امت اسلامي كه نه تنها در برابر اصول ديني - بلكه - حتا در برابر قوانين دولتي هم سر تسليم فرود مياورد ”..» معرفي كرده است ؛
در حاليكه مؤلفاني ( مانند ” ابن نديم ” ) كه به عصر « حلاجٌ » نزديك اند ؛ تآكيد ميكنند كه : « ” حلاجٌ ” نسبت به پادشاهان ؛ جسور
و در واژگون كردن حكومت ها ؛ از ارتكاب هيچ گناه يزرگي ؛ روي گردان نبود » ...
همهْ محققان - از جمله ( استاد ” ماسينيون ” و ” آنه ماري شميل ” ) - ( اسلامشناس و عرفان شناس برجستهْ آلماني ) تآكيد ميكنند كه :
« اشعار و افكار موجود ” حلاجٌ ” - واقعا“ - پيچيده و درك آنها - واقعا“ - دشوارند ... » بنابراين :
بنطر من « حلاجٌ » را در متن شرايط فرهنگي و اجتماعي - سياسي زمانش بايد مورد توجه و يررسي قرار داد ...
در حقيقت ؛ « حلاجٌ » شخصيتي است كه نشان دهنده يا ” نماينده ”ي دورانش است :
دوراني كه طبع ’پر شور و سرشت نوجوي بسياري از متفكران و فلاسفهْ ايراني مانند ( ” ابن راوندي ” ؛ ” زكرياي رازي ” و ديگران )
در جستجوي راهي براي خروج از ” مدار بسته ” فكر و فلسفهْ اسلامي بود.
« حلاجٌ » با نداي ” اناالحق ” خود ؛ تآثيرات شگفتي بر تاريخ و ادبيات و فلسفهْ ايران بعداز اسلام باقي گذاشت ؛ تآثيرات شگفتي كه نمونهْ عالي آن ؛
در آثار ؛ اشعار و شهادت « عين القضات همداني » ؛ « شهاب الدين ’سهروردي » ؛ « محمود پسيخاني » و ديگران ؛ تجسمٌ يافته است ؛
اميدوارم شرايط آينده چنان باشد تا من بتوانم يادداشت هاي جديدم را دربارهْ اين فرزانهْ برجستهْ تاريخ و فرهنگ ايران ؛ تنظيم و منتشر كنم.

دربارهْ كارهاي ديگرم بايد بگويم : علاوه بر آنچه كه تا حال چاپ و منتشر شده اند ؛ تحقيق مفصل « جنبش حروفيٌه » را تمام كرده ام
كه بخشي از آن بصورت كتاب مستقلي چاپ و منتشر خواهد شد ( اين كتاب ؛ اخيرا“ با نام « عمادالدين نسيمي » ” شاعر و متفكر حروفي ”
در 237 صفحه ؛ بوسيلهْ ” انتشارات عصر جديد ” « سوئد » منتشر شده است. )
از اين گذشته : رسالهْ « نهضت سرخ جامگان » ( بابك خرمدين ) را در دست پايان دارم كه در آن ؛ تآثير باورهاي « ميترائي » و « مزدكي »
را بر روي اين جنبش عظيم اجتماعي نشان داده ام ( بخش هائي از اين رساله در نشريات ” ايرانامه ” و غيره چاپ شده است ).

رسالهْ « نهضت پسيخانيان » ( نقطويان ) را هم ( با اصلاحات و اضافات بسيار و تجديد نظر اساسي ) بصورت كتابي مستقل ؛ تدوين كرده ام.
يادداشت هاي بسياري هم دربارهْ « جنبش قرمطيان » و « قيام زنج » ( زنگيان ) تهيه كرده ام كه اميدوارم روزي بصورت كتابهاي مستقلي ؛
تدوين و منتشر شوند. بهر حال : اين ها ««« آنچه مي بايد نيست »»» و بقول شاعر :
««« بستردني است : آنچه بنگاشته ايم ××××× افكندني است : آنچه افراشته ايم »»».
برگرفته از كتاب «« ديدگاه ها »» گفتگو با : ” علي ميرفطروس ” به همتٌ : بهروز رفيعي

هميشك و خبرچين يادتان نرود.


((( خبرچين)))
((( هميشك )))

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home