Monday, November 11, 2002

اسلامشناسي - ظهور ( حضرت محمد )



ايران آرا



من ايرانيم آرمانم رهائي
از اين دين مردم فريب ريائي

««« ملتي كه تاريخ خود را نشناسد ؛ ناچار است آنرا تكرار كند. »»»


تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .


اسلام شناسي
زمينه هاي اقتصادي - اجتماعي پيدايش اسلام
علي ميرفطروس

1 - ظهور « حضرت محمد » و پيدايش اسلام
زمينه هاي اقتصادي
جامعهْ عربستان ؛ بهنگام ظهور اسلام ؛ داراي اوضاع اقتصادي - اجتماعي پيچيده اي بوده است :
از يكطرف ؛ وجود جماعت هاي طايفه اي و از طرف ديگر : وجود مناسبات برده داري و بازرگاني و روابط پولي و كالائي (1).
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) - در اين باره كافي است بدانيم كه در قرآن حدود 70 آيه در مورد معاملات بيع ( خريد و فروش ) قرض و بخصوص « ربا » آمده است.
علاوه بر اين كارواني كه موجب جنگ « بدر » گرديد معادل 50 هزار دينار طلا ( حدود دو ميليون دلار ) كالا و اجناس تجارتي حمل ميكرده است.
حضرت محمد نيز تاكيد و توصيه ميكرد : ” هركس به بازار ما چيزي ( جنسي ) وارد گند ؛ مانند آنكس است كه در راه خدا جهاد ميكند.
و هركس كه در بازار ما احتكار كند ؛ مانند كسي است كه در كتاب خدا كافر بشمار رفته است...؛ تاجران پيامبران اين جهان و متوليان وفادار الهي در روي زمين مي باشند. ”
( نهج الفصاحه - حضرت محمد - ص 278 + اسلام و سرمايه داري - ماكسيم رودنسون - ص 40 - 51 و 58 )
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مطالعهْ تاريخ اقتصادي - اجتماعي جامعهْ عربستان نشان ميدهد كه بخاطر شرايط خاص جغرافيائي اين شبه جزيره و قرار داشتن آن
در مسير راههاي ترانزيتي و بازرگاني ايران و روم شرقي ( بيزانس ) روابط قبيله اي و مناسبات طبقاتي در هم متداخل شده بودند.
از قرن دوم تا هفتم ميلادي ؛ در شمال شبه جزيرهْ عربستان ( لخم و غسٌان ) دولت هائي فئودالي پديد آمدند كه در رآس آن ها ؛
سلاطيني از قبايل ” لحم ” و ” غسٌان ” قرار داشتند (2).
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(2) - براي آگاهي از دولت هاي پادشاهي و فئودالي شبه جزيرهْ عربستان - قبل از ظهور اسلام - نگاه كنيد به :
تاريخ عرب - فيليپ حتي’ - ج 1 - ص 108 - 86 + از پرويز تا چنگيز - تقي زاده - ص 142 - 96 .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با اينكه دولت هاي برده دار در بسياري از نواحي شبه جزيرهْ عربستان از ميان رفته بودند ؛ با اينحال در قرن ششم و اوايل قرن هفتم ميلادي
برده داري در چند شهر ( مانند مكه و مدينه ) وجود داشت. بردگان به ثمرات كار خود علاقه اي نداشتند ؛بازدهي كار آنها
و سطح توليد بطور كلي بسيار پائين بود ؛ سطح تكامل نيروهاي مولد در اين زمان ؛ روابط توليدي تازه اي را طلب ميكرد.
در آغاز قرن هفتم ميلادي ؛ تحول و تكامل مالكيت خصوصي و اشرافيت بزرگ ؛ گسترش بازرگاني و تجارت ؛ توسعهْ زمينداري
و پيدايش « اجاره » و « مزارعه » (3) زمينهْ تحولات سياسي - اجتماعي مهمي را در جامعهْ عربستان فراهم ساخت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(3) - نگاه كنيد به : قرآن - سورهْ قصص - آيهْ 25 و 26 - و سورهْ رعد - آيهْ 4 + نهج الفصاحه - ص 33 - 67 - 68 - 212 - 226 - 265 - 424 .
” ابويوسف ” و ” يحيي’ بن آدم ” و ” طبري ” يادآور ميشوند كه : پيغمبر اسلام 18 قسمت از اراضي ” خيبر ” را بين عده اي از مسلمانان -
و از جمله بين زنان خويش - تقسيم كرد ؛ آنگاه اين اراضي را به يهوديان ” اجاره ” داد. ” ’عمر ”‌و ” ابوبكر ” نيز اراضي و املاك خود را به ” اجاره ” ميدادند.
” يحيي بن آدم ” تاكيد ميكند : ” ’عمر ” زمين هاي ديواني ( صافيه ) را به ” مزارعه ” مي داده است و رعيت :
نصف يا ثلث و گاهي ’عشر محصول را به ديوان مي پرداخت.
( نگاه كنيد به كتاب ” الخراج ” - ابويوسف - ص 98 + كتاب الخراج - يحيي بن آدم - ص 33 و 35 و 99 و 101 + تاريخ طبري - ج 3 - ص 1149 -1155 )
مؤلف ” بحرالفوايد ” نيز تاكيد ميكند كه پيغمبر اسلام چند قطعه زمين را به چند نفر واگذار كرد كه دو مورد آن از اراضي اي بودند
كه هنوز در قلمرو حكومت اسلامي قرار نداشتند ( بحرالفوايد - مؤلف ناشناس - ص 160 - 161 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مضافا“ اينكه : حملات و جنگهاي رقابت آميز دولت هاي ايران و روم شرقي ( كه از شيوه توليد فئودالي و اقتصاد شكوفان برخوردار بودند )
براي تصرف راه هاي بازرگاني و تصاحب كانون هاي اقتصادي ” حجاز ” به تحولات اقبصادي - اجتماعي در اين نواحي كمك بسيار كرد.
آئين هاي كهن و مذهبي ( مانند مسيحيت ) كه اطاعت و فرمانبرداري از ” ارباب ” را صريحا“ به بردگان و زحمتكشان توصيه ميكردند(4)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(4) - ... و اما آن غلام كه ارادهْ مولاي خويش را دانست و خود را مهيا نساخت تا به ارادهْ او عمل كند ؛ تازيانه بسيار خواهد خورد ( انجيل لوقا - باب 12 - آيهْ47 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ديگر نمي توانست خلق هاي ستمكش عربستان را در انقياد نگهدارند ؛ لذا همزبان با اين تحولات اقتصادي - اجتماعي ؛ نظام فكري و عقيدتي پيشرفته تري لازم و ضروري بود.
پس از تصرف ” يمن ” در زمان پادشاهان ساساني ( اواخر قرن ششم ميلادي ) از اهميت و اعتبار راههاي كاروان رو ” يمن - حجاز ”
كه تا ايالات بيزانس ( روم شرقي ) ؛ ” سوريه ؛ فلسطين ؛ مصر ؛ حبشه و هندوستان ” امتداد مي يافت - كاسته شد و اين امر جامعهْ عربستان را
دچار بحران اقتصادي - اجتماعي شديدي ساخت ؛ همچنين حملهْ حبشي ها براي تصرف مكه و خانهْ كعبه در بيداري و همبستگي مردم حجاز مؤثر بود؛
تآثير اين حمله آنچنان بود كه اعراب ؛ آن سال را مبداء تاريخ خود قرار داده و آ“را ” سال فيل ” ( عام الفيل ) ناميدند.

رقابت شديد دولت هاي روم شرقي و ايران براي تصرف جاده هاي تجارتي شبه جزيرهْ عربستان ؛ لزوم پايان دادن به برخوردهاي قبايل و طوايف -
- مختلف كه امنيت داخلي عربستان را آشفته ميكردند ؛ رشد مناسبات اقتصادي همراه با توسعهْ روزافزون روابط تجاري
و علاقمندي پيشه وران و بازرگانان عرب به امنيت راه ها و ثبات بازارهاي داخلي و نيز وحدت منافع اقتصادي اشراف ؛
زمينداران و بازرگانان عرب و در نتيجه : نزديكي بيش از پيش قبايل پراكنده ؛ موجب گرديد تا فكر تمركز و وحدت سياسي - ديني
اعراب مورد توجهْ مغزهاي متفكر جامعهْ عربستان قرار بگيرد. براي تحقق اين هدف ؛ بي شك تلاشي شيوه هاي بت پرستي و خدايان قبيله اي
و اعتقاد به ” توحيد ” و وجود خداي يگانه ؛ امري لازم و ضروري بود.
ظهور اسلام در جامعهْ عربستان با اين تحولات اقتصادي و آغاز يك نهضت سياسي - اجتماعي رابطهْ اساسي داشت.
««« بابك دوستدار »»»
ادامهْ مباحث كتاب « اسلام شناسي » و زمينه هاي اقتصادي - اجتماعي پيدايش اسلام را فردا دنبال خواهيم كرد . با ما باشيد

« ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.»

((( خبرچين)))
((( هميشك )))

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home