انقلاب اسلامي (5)
ايران آرا
از اين دين مردم فريب ريائي
««« ملتي كه تاريخ خود را نشناسد ؛ ناچار است آنرا تكرار كند. »»»
««« آنچنان به ” ايران ” علاقمندم كه حتا تمامت ” بهشت ” را به يك وجب ” خاك ايران ” ؛ معاوضه نميكنم..... »»» ” عارف قزويني ” »»»
««««« ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم
و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.»»»»»
گفتگو با « علي ميرقطروس » و « ديدگاه ها »ي او را دنبال ميكنيم :
بخش هاي قبلي اين گفتگو را حتمآ مطالعه بفرمائيد
««« زندگي كوتاه است ولي حقيقت ؛ دورتر ميرود و بيشتر عمر ميكند ؛ بگذار تا حقيقت را بگوئيم. »»»
چنانكه گفتم : بعداز آوار سهمگين ” جمهوري اسلامي ” ؛ و بعداز فروريختن ديوارهاي ’دگم و تعصٌب ايدئولوژيك ؛ ما بايد بيش از پيش فروتن باشيم.
بايد دوستدار ” حقيقت ” بود ؛ اگر چه اين ” حقيقت ” با اساس ايدئولوژي و تفكرمان مخالف باشد.
متآسفانه در گذشته ؛ روشنفكران ما ” حقيقت ” را - بارها - قرباني منافع زودگذر سياسي و مصالح ايدئولوژيك خود كرده اند
( از روشنفكران چپ گرفته تا روشنفكران رسمي و راست ) و معدود كساني هم كه تن به اين ” حقيقتگوئي ” دادند ؛
بوسيلهْ همين ” روشنفكران ” ؛ مورد تهمت و توهين و دشنام قرار گرفتند ( نمونه اش زنده ياد ” خليل ملكي ” )
آنچه اينك ميتواند پهنهْ تفكرات ما را روشن تر و گسترده تر كند و ما را از فلاكت تاريخي اين « ثنويٌت مانوي »
( شرٌ مطلق يا خير مطلق ؛ سياهي مطلق يا سفيدي مطلق ) نجات دهد ؛ داشتن شهامت اخلاقي ؛ دبد انتقادي و تحقيق و ابراز شجاعانهْ حقايق است.
برگرفته از كتاب «« ديدگاه ها »» گفتگو با : ” علي ميرفطروس ” به همتٌ : بهروز رفيعي
فردا ادامهْ اين گفتگو را دنبال خواهيم كرد.با ما باشيد
هميشك و خبرچين يادتان نرود.
((( هميشك )))
0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
Post a Comment
<< Home