Thursday, October 17, 2002

تبٌ اسلامگرائي!



ايران آرا



من ايرانيم آرمانم رهائي
از اين دين مردم فريب ريائي

««« ملتي كه تاريخ خود را نشناسد ؛ ناچار است آنرا تكرار كند. »»»



تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .


««« آنچنان به ” ايران ” علاقمندم كه حتا تمامت ” بهشت ” را به يك وجب ” خاك ايران ” ؛ معاوضه نميكنم..... »»» ” عارف قزويني ” »»»

««««« ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم
و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.»»»»»

گفتگو با « علي ميرقطروس » و « ديدگاه ها »ي او را دنبال ميكنيم :
بخش هاي قبلي اين گفتگو را حتمآ مطالعه بفرمائيد

س - در كنار ” عقب نشيني تفكر ديني ” در اذهان عمومي ايرانيان ؛ ما امروزه شاهد اوج گيري ” بنيادگرائي ” در كشورهاي مسلمان هستيم.
نوعي ” تبٌ اسلامگرائي ” در سراسر كشورهاي اسلامي بچشم ميخورد...
آيا اين بمعناي آنست كه اسلام ؛ امروزه ” مدينهْ فاضلهْ نوين ”ي را نمايندگي ميكند ؟
اساسآ ” بنيادگرائي ” را شما چگونه تحليل ميكنيد ؟ و چرا اينك ( در اين 10 - 15 سال اخير ) در كشورهاي اسلامي ؛ خود را نشان داده است ؟

ج - « تبٌ اسلامگرائي » - البته - غير قابل انكاراست ؛ امٌا عمومي يا سراسري نيست. از يك ميليارد مسلمانان جهان ؛ حدود دويست ميليون نفر
اينك دچار اين ” تبٌ ايلامگرائي ” هستند. از اين گذشته ؛ ” تبٌ اسلامگرائي ” در همهْ كشورها ؛ يكدست نيست ؛ مثلآ در افغانستان ؛ الجراير ؛ لبنان ؛ پاكستان ؛
و مصر ؛ ما با تلقٌي خشني از » حكومت اسلامي « روبرو هستيم. تنوٌع جنبش هاي اسلامي در جهان ؛ در عين حال بيانگر تنوٌع نيروهاي اجتماعي تشكيل دهندهْ آنست.
همچنين بايد دانست كه ” اسلامگرائي ” در كشورهائي كه به نوعي افراط گرائي حكومت هاي اسلامي را تجربه كرده اند مانند ( سودان ؛ پاكستان و ” ايران ” )
رو به افول است. در كشورهائي كه داراي حكومت هاي ’سنتيٌ اسلامي هستند و تماس فرهنگي چنداني با فرهنگ غرب نداشته اند
و مهاجرت چنداني هم به شهرها يشان صورت نگرفته ؛ موج ” اسلامگرائي ” قوي نيست مثل : ( عربستان سعودي و كويت ) در عوض :
كشورهائيكه در آنها حكومت ها فاقد مشروعيت سياسيهستند و مردم از آزادي و دموكراسي محرومند و دولت ها ؛ تجربهْ طولاني در رابطه با غرب
و فرهنگ غربي دارند ؛ موج ” اسلامگرائي ” در آنها گسترده تر است مانند : ( مراكش ؛ تونس ؛ مصر و الجزاير ) .

لازم است تآكيد كنم كه : در هيچيك از كشورهاي صنعتي جهان ؛ ” اسلام ” نفوذ چنداني ندارد ؛ بنابراين ميتوان گفت كه اسلام و حكومت اسلامي -
- اساسآ - يك « ايدئولوژي جهان سومي » است.


موج ” اسلامگرائي ” ؛ قبل از انقلاب اسلامي ايران ؛ بطور پراكنده و نا متشكل وجود داشت مثلآ :
( اخوان المسلمين در مصر و سوريه و فدائيان اسلام در ايران ) اماٌ پيروزي ” آيت اللٌه خميني ” و استقرار يك حكومت اسلامي در ايران ؛
باعث برجستگي ؛ تشويق و تحٌرك موجهاي ” اسلامگرائي ” در خاورميانه و شمال آفريقا شده است.

دربارهْ علت يا علل رشد ” بنيادگرائي اسلامي ” ميتوان به عوامل ’متعٌدد و مختلفي اشاره كرد :
1 - سقوط امپراطوري ’عثماني و سلطهْ امپراطوري هاي استعماري انگليس و فرانسه ( و بعد آمريكا ) در كشورهاي خاورميانه ؛ باعث شد تا
« غربي »ها تسلط سياسي - فرهنگي خود را در اين كشورها گسترش دهند. مردم كشورهاي مسلمان خاورميانه ( كه تا ديروز در چشم « غربي »ها
بعنوان يك ” دشمن ” و يا يك ” رقيب مغرور ” و ” قابل احترام ” ؛ جلوه ميكردند ) با تسلط استعمارگران به « بربرها » و « نيمه وحشي ها » تنزل كردند.
آنان خود رذا مانند قربانيان تهاجم دولت هاي غربي احساس كردند. آنان خود را مانند قربانيان مظلومي حس ميكردند كه دشمنان شان
( اروپاي مسيحي و بعد اسرائيل صهيونيست ) در تدارك حملات دردآوري عليه ارزش هاي فرهنگي و ديني شان بودند.
بنابراين : با آغاز استعمار فرانسه و انگليس ( و بعد آمريكا ) اسلام به ” دژ ” احساسات مردمي عليه بيگانگان تبديل شد.
با اينحال بايد تآكيد كرد كه جنبش هاي اسلامي در اين دوران ؛ اساسآ ” خصلت روشنفكري ” داشتند و متشكل از ” منورٌ الفكر”ها و متفكران جوامع اسلامي آن زمان بودند:
( سيد جمال الدين اسدآبادي ؛ محمد عبده ؛ رشيد رضا ؛ جنبش سلفيهٌ ) . اينان با پايه گذاري ” رنسانس اسلامي ” يا ” النبا ” ( بيداري ) و با طرح شعار
« بازگشت به خويش » و « كسب هويٌت اسلامي » و با تفسير نوين ( شبه علمي ) از اصول اسلامي ؛ كوشيدند تا از يكطرف بر عقب ماندگي تاريخي جوامع حود ؛
غلبه كنند و از طرف ديگر با نفوذ فرهنگ غرب مقابله نمايند.
برگرفته از كتاب «« ديدگاه ها »» گفتگو با : ” علي ميرفطروس ” به همتٌ : بهروز رفيعي
فردا ادامهْ اين گفتگو را دنبال خواهيم كرد.با ما باشيد

هميشك و خبرچين يادتان نرود.


((( خبرچين)))
((( هميشك )))

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home