Thursday, July 25, 2002

علي شريعتي و جمهوري اسلامي

ايران آرا



من ايرانيم آرمانم رهائي
از اين دين مردم فريب ريائي

تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .

بررسي آراء و عقايد نظريه پردازان “ اسلام راستين “ ( يعني خواستاران بازگشت به اسلام اوليهٌ ) مسئلة مهمي است كه بايد بطور جٌدي و اساسي به آن پرداخت.
(( اختلاف من « علي شريعتي » با او « آخوند سنتي » اختلاف پسر و پدري است در داخل يك خانواده ... )) “ اسلامشناسي - ج3 - ص 14 و 15 “
بنابراين : ما معتقديم كه افتراق و اختلاف “ اسلام شزيعتي “ ؛ “ طالقاني “ و مجاهدين با “ اسلام خميني “ ؛ “ طباطبائي “ و “ مطهري “
يك اختلاف “ ريشه “اي و “ جوهري “ نيست بلكه اختلاف در “ شكل “ بيان - يا بقول “ دكتر شريعتي “ : “ اختلاف در ظرف هاي بياني ؛ شكل و شيوة و نوع
كوشش در احياء و نشر حقايق ثابت و لايتغٌير اسلامي و شيعي “ ميباشد. ( ياد و يادآوران - ص 176 - م . آ 7 ).
اختلاف “ اسلام شريعتي “ ؛ “ بني صدر “ و “ مجاهدين “ با “ اسلام آيت الله خميني “ ؛ طباطبائي “ و “ مطهري “ در « شكل » استفاده از اهرم مذهب ؛
در “ شكل “ استفاده از جهالت توده ها ؛ در “ شكل “ ادغام “ دين و دولت “ در حاكميت سياسي ميباشد.
يگي خواستار “ ولايت فقيه ’ملاٌ ها “ ست ؛ و ديگري در ( نهايت ) خواستار “ ولايت فقيه ’مكلاٌ ها “ !
اختلاف يا تقابل “ جمهوري اسلامي خميني “ با “ جمهوري دموكراتيك اسلامي مجاهدين “ ناشي از سرشت “ ضد دموكراتيك “ اسلام اوٌلي
و خصلت “ دموكراتيك “ اسلام دوٌمي نيست ؛ بلكه اختلاف آنان در چگونگي توجيه ؛ پيوند و اعمال سرشت ضد دموكراتيك اسلام ( بويژه شيعه “ در جامعه ميباشد.
به عبارت روشن تر : براي پيشبرد اين سرشت ضد دموكراتيك ؛ “ اسلام خميني و مطهري “ تنها به شمشير و شكنجه و شلاق تكيه ميكند ؛
و “ اسلام شريعتي “ و “ مجاهدين “ : به شمشير و شكنجه و شلاق و شيريني .
بدين ترتيب : به نظر ما ؛ جدائي و تفكيك نظريه پردازان “ اسلام راستين “ ( از آيت الله خميني و مطهري تا دكتر شريعتي و مجاهدين )
تنها يك جدائي و تفكيك “ صوري “ و “ مكانيكي “ ميباشد.
براي درك “ ريشة مشترك “ و “ جوهر يگانة “ انديشة اين نظريه پردازان ؛ نبايد فريفته يا مرعوب اصطلاحات شبه “ علمي “ ؛ “ اتقلابي “ ؛ “ ماركسيستي “
و يا فقهي آنان شد ؛ بلكه - با بردباري و شكيبائي - بايد “ ريشة مشترك “ و “ جوهر يگانة “ انديشه هاي آنان را شناخت .
بررسي آراء و عقايد نظريه پردازان “ اسلام راستين “ بما نشان خواهد داد كه جوهر واقعي و ماهيٌت مشترك افكار همة رهبران و متفكران “ اسلام راستين “
( از خميني ؛ طباطبائي و مطهري تا طالقاني ؛ دكتر شريعتي و مجاهدين ) در سه اصل زير خلاصه ميشود :

1 -- جوهر ضد ماركسيستي و ضد كمونيستي ( در مفهوم فلسقي و سياسي آن )
2 -- خصلت “ ضد غربي “ ( ضديت با مظاهر تمدن غرب و نفي فلسفةسياسي ؛ آزادي و دموكراسي غربي ) .
3 -- ارائة نوعي “ ولايت فقيه “ و استقرار يك ديكتاتوري “ توتاليتر “ در عرصة حاكميت سياسي .
بحث از مترياليسم و ماكسيسم و سخن از فرهنگ و نمدن غرب و فلسفة سياسي آن ؛ موضوع “ ملاحظات “ اين كتاب نيست ؛ بهمين جهت ما ضمن
“ اشاره “ به موارد 1 و 2 بخاطر اهميت اساسي مسئلة آزادي ؛ دموكراسي و حاكميت سياسي ؛ در نقد آراء متفكران “ اسلام راستين “ بيشتر به مورد سوٌم
( يعني بر : ارآئة نوعي “ ولايت فقيه “ و استقرار يك ديكتاتوري “ توتاليتر “ در عرصة حاكميت سياسي ) توجه و تآكيد ميكنيم:
ادامه اين مباحث را فردا دنبال خواهيم كرد.
“ به نقل از كتاب “ ملاحظاتي در تاريخ ايران ؛ اسلام و « اسلام راستين » “ نوشتة :
“ علي ميرفطروس “
آگاهي از اين واقعيات تاريخي براي جوانان دردمند و بي پناه ايراني حياتي و ضروريست ؛ بويژه در اين روزهاي حساس و سرنوشت ساز.
همزبان حرفي بزن ؛ چيزي بگو ؛ كاري بكن
سرخ و آذر گونه و هشيار باش .
اگر نوشته هاي ما ارزش خواندن دارند ؛ لطفآ وبلاگخونة ما را به ديگر ياران معرفي كنيد. با سپاس

هميشك و خبرچين يادتان نرود.


((( هميشك ))) ((( خبرچين )))

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home