Sunday, July 21, 2002

اسلاميزه كردن ماركسيسم (!)

ايران آرا



من ايرانيم آرمانم رهائي
از اين دين مردم فريب ريائي

تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .

تلاش روشنفكران مسلمان در “ سوسياليزه كردن اسلام “ در سالهاي 1342 و بعداز ان را بررسي ميكنيم :
در كنار گرايش “ التقاطي “ حزب توده و كوشش معدودي از روشنفكران به اصطلاح “ چپ “ در “ اسلاميزه كردن ماركسيسم و سوسياليزم “
از اوايل دهة 1340 ما شاهد كوشش هاي عده اي از روشنفكران مسلمان در “ سوسياليزه كردن اسلام “ هستيم.
رفرم ارضي و اجتماعي شاه ( در بهمن 1342 ) تركيب طبقاتي نويني در جامعة ايران بوجود آورد و باعث شد تا طبقة متوسط شهري در عرصة منا سبات
اقتصادي - اجتماعي بنا بر سرشت طبقاتي خود ؛ جهان بيني و ديدگاه هاي نويني را در برخورد با طبيعت و انسان طلب ميكرد كه بي شك نمي توانست آنرا
در تعليم اخلاقي و آموزش هاي اقتصادي - اجتماعي “ اسلام ’سنتي “ ( كه ريشه در فرهنگ ؛ سنت و مناسبات فئودالي داشت ) بيابد.
متزلزل شدن ساختار فئودالي جامعه و تحولات اقتصادي - اجتماعي ناشي از آن ؛ گسترش مدارس عالي و دانشگاه ها ؛رشد و توسعة تكنولوژي مدرن
و نفوذ عقايد متفكران و فلاسفة اروپائي همه .همه - بر توقعات سياسي - اجتماعي و بر ديدگاه هاي فلسفي اقشار خرده بورژوازي مدرن شهري تآثيري اساسي گذاشت
بطوريكه ضمن تضعيف سلطة ديرپاي روحانيون ’سنتي ؛ بسياري از “ ’مسلمات چند هزار ساله “ و انبوهي از باورهاي مذهبي را متزلرل ساخت ؛
آنچنانكه “ آيت الله مطهري “ ( بعنوان يكي از تظريه پردازان معروف ايلام راستين ) خود اعتراف ميكند :
“ حقيقت امر اين است كه تجدد علمي اخير اروپا در اثر تكان سختي كه به افكار داد ؛ « ’مسلمات چند هزار سالة بشر را در مورد فلكيات و طبيعيات باطل شناخت » ؛
دهشت و حيرت و تشتت فكري عجيبي ايجاد كرد... و « قهرآ افكار را در مورد مسايل ديني نيز ’مردد و متزلزل ساخت » .
( اصول فلسفة و روش رئاليسم - سيد محمد حسين طباطبائي -- مقدمة مرتضي مطهري -- ص كح ).
بي اعتقادي به باورهاي مذهبي و گرايش نسل جوان ( بويژه دانشجويان ) به مطالعة آثار و انديشه هاي مترياليستي و ماركسيستي ضمن اينكه روحانيون و شريعتمداران
’سنتي را هراسان ساخت ؛باعث شد كه تا رژيم شاه نيز با سانسور شديد مطبوعات و توقيف كتب “ ضاله “ ؛ از انتشار آثار و تحقيقات علمي ؛
ضد اسلامي و ماركسيستي جلوگيري كند و از طرف ديگر : با تآسيس دانشكدة “ معقول و منقول “ و تشكيل “ سپاه دين “ ؛ به اشاعة خرافات مذهبي و
تقويت و توسعة شبكه هاي ديني ( مساجد ؛ خانقاه ها ؛ امام زاده ها ؛ تكايا ؛ حسينيه ها ؛ مهديه ها و ... ) كمك كرده .
بدينوسيله پيوند تاريخي « سلطنت » و « مذهب » ( خلافت و ديانت ) را همچنان حفظ نمايد چرا كه بقول “ فردوسي “ :
چنان دين و دولت بيكديگرند
تو گوئي كه در زير يك چادرند
نه بي تخت شاهي بود ؛ دين بپاي
نه بي دين بود ؛ پادشاهي بجاي
در چنين شرايط مساعدي است كه عده اي از روشنفكران مسلمان نيز - با اخذ آراء و عقايدي از فلسفة مدرن ( ماركسيسم ؛ اگزيستانسياليسم و ..... )
و تركيب و تلفيق آنها با “ اسلام ’سنتي “ - كوشيدند تا اسلام را از خطري جدي نجات دهند . بر اين اساس است كه “ آيت الله طباطبائي “
و “ مهندس مهدي بازرگان “ ؛ “ آيت الله طالقاني “ ؛ و بويژه “ مرتضي مطهري “ و « دكتر علي شريعتي » ضمن اعلام :
“ حالت نيمه ’مرده و نيمه زندة دين و وضعيت بسيار بسيار خطرناك آن “ و “ علل گرايش جوانان به ماديگري “ به ضرورت يك “ نهضت پروتيتانيسم اسلامي “
و “ احياء فكر ديني “ و “ لزوم نو كردن مذهب “ شديدآ تآكيد مي كنند.
در اين باره نگاه كنيد به : ( احياء فكر ديني - مرتضي مطهري + علل گرايش به ماديگري ( ماترياليسم ) - مرتضي مطهري + اصول فلسفه و روش رئاليسم ـ
سيد محمد حسين طباطبائي + رهبري نسل جوان - مرتضي مطهري + اسلام جوان + سير تحول تدريجي قرآن - مهندس بازرگان +
از كجا آغاز كنيم ؟ + رنسانس اسلامي + مذهب عليه مذهب + پدر و مادرها ؛ ما متهميم + ياد و يادآوران + اسلام شناسي - ج2 «« دكتر شريعتي »».
“ به نقل از كتاب “ ملاحظاتي در تاريخ ايران ؛ اسلام و « اسلام راستين » “ نوشتة : “ علي ميرفطروس “
آگاهي از اين واقعيات تاريخي براي جوانان دردمند و بي پناه ايراني حياتي و ضروريست ؛ ادامة بررسي اين مباحث را فردا دنبال خواهيم كرد.
همزبان حرفي بزن ؛ چيزي بگو ؛ كاري بكن
سرخ و آذر گونه و هشيار باش .
اگر نوشته هاي ما ارزش خواندن دارند ؛ لطفآ وبلاگخونة ما را به ديگر ياران معرفي كنيد. با سپاس
احساس غريبي مكن ++اينجا++ كه رسيدي

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home