Thursday, July 11, 2002

اسلام را بهتر بشناسيم 6

ايران آرا



من ايرانيم آرمانم رهائي
از اين دين مردم فريب ريائي

تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .


براي روشن شدن جزئيات مباحث مربوط به شناخت تاريخي از اسلام توصيه ميكنيم كه بخش هاي قبلي اين ملاحظات را حتمآ مطالعه بفرمائيد.
در زمان خلافت “ حضرت علي “ و حاكمان بعد از او نيز سياست “ مسلمان سازي “ توده هاي ايراني - با قهر و خشونت بسيار - رواج فراوان داشت ؛
بطوريكه در مدت كوتاه خلافت “ علي “ و خلفاي بعد از او شورشهاي متعددي عليه حاكميت اعراب و اسلام در ايران روي داد كه ما در اينجا فقط به آنها اشارة گذرائي ميكنيم ؛
«« براي مطالعة شرح مفصل آن ها ميتوانيد به كتاب هاي « ملاحظاتي در تاريخ ايران ؛ اسللام و .. + اسلامشناسي + پندار يك نقد » “ علي ميرفطروس “ مراجعه كنيد. »»
اعراب مسلمان چون زرتشتي ها را نيز - مانند مسيحي ها و يهئدي ها - در شمار “ اهل كتاب “ مي دانستند ؛
پس از حمله هاي خونين به شهرهاي “ ايران “ و تصرف آنها به مردم پيشنهاد پذيرفتن اسلام ؛ يا جنگ ؛ و يا پرداخت “ جزيه “ ميكردند .
يكي از سرداران در فتح “ مدائن “ ( پايتخت ساساني ) ميگويد : پس از فتح شهر ؛ ما “ ايرانيان “ را دعوت كرديم و گفتيم :
“ سه چيز است ؛ هر يك را كه مي خواهيد انتخاب كنيد “ « ايرانيان » گفتند : “ چيست ؟ “
گفتيم : “ يكي « اسلام » و اگر نميخواهيد ؛ « جزيه » بدهيد ؛ و اگر نميخواهيد « جنگ » ميكنيم ..... “
« ايرانيان » گفتند : “ به اولي ( اسلام ) و آخري ( جنگ ) حاجتي نداريم ؛ مياني ( پرداخت جزيه ) را ميپذيريم. “ ( تاريخ طبري - ج 5 ص 1812 - 1813 و صفحات ... )
بنظر ميرسد كه « اعراب » بعضي مناطق « عرب نشين » امپراطوري ساساني -- كه در مجاورت قلمرو حكومت اسلامي قرار داشتند - پس از حملة اعراب مسلمان
به اين نواحي ؛ اسلام را پذيرفتند ( چيزي كه “ دكتر شريعتي “ و “ سيد محمود طالقاني “ و “ دكتر حبيب الل پايدار “ و ديگر محققان اسلامي - به تكرار --
آنرا “ استقبال « ايرانيان » از اعراب و اسلام “ قلمداد كرده اند . با اينحال ؛ حتا در اين مورد نيز بايد با “ احتياط “ نظر داد زيرا بيشتر نواحي عرب نشين ايران؛
متنند ( ’حيره ؛ اتبار ؛ فرات ؛ نواحي سواد و ... ) پس از جنگ هاي متعدد با اعراب مسلمان ؛ از پذيرفتن اسلام خوداري كردند و تنها به پرداخت “ جزيه “ گردن گذاشتند؛
اين امر آنچنان عجيب بود كه خشم سرداران و فاتحان عرب مانند ( خالدبن وليد ) را برانگيخته بود.
نگاه كنيد به : ( تاريخ طبري -- ج 4 - ص 1482 و 1497 و 1498 و 1501 و1508 و 1512 و 1513 و .... ).

در كنار تحميل ها و فشارهاي سخت اقتصادي - اجتماعي ؛ محدوديت هاي مذهبي و ويران كردن آتسكده هاي زرتشتي و كليسا ها . ساختن مسجد به جاي آنها نيز در تمام دوران حكومت هاي اسلامي رواج فراوان داشت...... نگاه كنيد به : ( تاريخ نگارستان - ص 92 و البلدان - ص 43 و حدودالعالم - ياقوت حموي - ص 130 و 131 و ... ).
اعراب مسلمان ؛ « ايرانيان » را “ عجم “ يعني ( گنگ و بي زبان ) و يا “ موالي “ ( بندگان آزاد كرده ) خويش مي دانستند و آنها را به پست ترين كارها مجبور ميكردند ؛
در هر موردي به « ايرانيان » اهانت و آزار مي نمودند بطوريكه در كوچه و بازار هر گاه عربي - با بار - با يك ايراني نا مسلمان برخورد ميكرد؛
ايراني ؛ مجبور بود تا بار اعرابي را -- بي اجر و مزد - تا منزل وي حمل كند و اگر شخص عرب ؛ پياده بود و او سواره ؛
مجبور بود عرب مسلمان را بر اسب خود شوار كند و به مقصد برشاند.اگر غير مسلماني ؛ مسلماني را دشنام ميداد ؛ شكنجه ميشد ؛ چنانچه او را ميزد ؛ بقتل ميرسيد.
نگاه كنيد به : ( تاريخ طبري - ج 5 - ص 1959 و 1960 و 1965 و 1976 و .....و 1981 و 1984 و .. )
مآموران مالياتي و كساني كه مسئول جمع آوري “ خراج “ ( ماليات ارضي ) و “ جزيه “ ( ماليات سرانه ) بودند ؛ مردم را تحت فشار و شكنجه قرار ميدادند .
“ اهل ذمه “ ( مسيحي ها و يهودي ها ) نيز كه با قبول پرداخت “ جزيه “ به اصطلاح تحت حمايت حكومت اسلامي در آمده بودند ؛
مانند “ زرتشتي ها “ ؛ با آزارها و شكنجه ها و تحقيرهاي فراوان روبرو بودند. مثلآ « حضرت علي » ( مانند ديگر خلفاي اسلامي ) در نامه اي به عامل خود تآكيد ميكند :
“ در مورد يهوديان و نصاري ( مسيحي ها ) : “ خراج “ را بر ايشان سخت بگير و با كساني كه آنسوي ايشانند نبرد كن. “ ( تاريخ بعقوبي - ج 2 - ص 117 )
“ به نقل از كتاب “ ملاحظاتي در تاريخ ايران ؛ اسلام و « اسلام راستين » “ نوشتة : “ علي ميرفطروس
آگاهي از اين واقعيات تاريخي براي جوانان دردمند و بي پناه ايراني حياتي و ضروريست ؛
قيام و شورش هاي ايرانيان در زمان خلافت حضرت “ علي “ و حاكمان بعد از او را فردا دنبال خواهيم كرد.

همزبان حرفي بزن ؛ چيزي بگو ؛ كاري بكن
سرخ و آذر گونه و هشيار باش .

اگر نوشته هاي ما ارزش خواندن دارند ؛ لطفآ وبلاگخونة ما را به ديگر ياران معرفي كنيد. با سپاس
احساس غريبي مكن ++اينجا++ كه رسيدي

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home