Sunday, January 26, 2003

من ايرانيم آرمانم رهائي
از اين دين مردم فريب ريائي


ملتي كه تاريخ خود را نشناسد ؛ ناچار است آنرا تكرار كند.

تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .

اسلام شناسي
پندار يك ” نقد ”و نقد يك ” پندار ”
علي ميرفطروس
نا آگاهي از تاريخ و فرهنگ ايراني !

براي آگاهي از جريانات ضد اسلامي در تاريخ فلسفهْ ايراني - اسلامي ؛ به كتاب « حلاج » ( ص 103 - 126 - چاپ يازدهم )
و خصوصا“ به كتاب ارزشمند « تاريخ الحاد في الاسلام » ( تحقيق عبدالرحمن بدوي ) جلب ميكنيم و در عين حال يادآور ميشويم كه :
بررسي انديشه هاي الحادي و ضد اسلامي و خصوصا“ تحقيق در زندگي و عقايد متفكران مادي ( دهري ) در فلسفهْ ايراني - اسلامي به علت فقدان اسناد واقعي ؛
بسيار دشوار است ؛ زيرا بخاطر خفقان و استبداد سياه مذهبي ( كه خفقان و استبداد مذهبي رژيم خميني ؛ نمونهْ كوچك آن است )
و شكنجه و آزار حكومت هاي وقت - كه قدرت سياسي خود را بوسيلهْ نهادهاي حقوقي و تعاليم اخلاقي اسلام توجيه ميكردند -
-- مخالفان اسلام و متفكران مادي - اساسا“ - يا مجالي براي ابراز عقيده و انديشه نداشتند و يا آثار علمي و رسالات فلسغي آنان به توصيهْ
شريعتمداران و اربابان دين ؛ جمع آوري و سوزانده ميشد.--» ( براي نمونه نگاه كنيد به : تاريخ طبري - ج 12 - ص 5117 و 5138 ).

جمع آوري و نابود كردن آثار متفكران مادي و ضد اسلام بوسيلهْ پاسداران ديانت و خلافت باعث شد تا عقايد و افكار اين متفكران در آثار مخالفين آنها
( يعني = مورخين و مؤلفين اسلامي ) دستخوش جعل و تحريف گردد.

استبداد سياه ديني و دولتي - همچنين - باعث شد تا بسياري از متفكران پيشرو ؛ عقايد ضد ديني و ضد اسلامي خود را
در لفٌافهْ اي از واژه هاي عرفاني و مذهبي ابراز نمايند . همچنين : در اشعار و آثار متفكران اين دوران بايد فرق
“ مفهوم اجتماعي “ و “ مفهوم فلسفي “ را - بدرستي - شناخت زيرا كه ستايش از « علي » و « حضرت محمد »
در آثار و اشعار متفكران پيشرو در تمامت دوران سلطهْ اسلام - اساسا“ - يك گرايش و مفهوم اجتماعي است نه يك گرايش مذهبي و مفهوم فلسفي ؛
همانگونه كه مثلا“ : « عارف قزويني » و « ’شبير قاسم » ( شاعر مسلمان عرب ) براي « لنين » مرثيه مي سرايند و در اشعار خود او را مي ستايند.

شكل و لفافهْ مذهبي اشعار و آثار متفكران پيشرو در اين دوران - در حقيقت نمايندهْ اعتقاد فلسفي آنها به خدا و مذهب نبوده بلكه - چنانكه گفته ايم -
- استفاده از واژه هاي عرفاني و مضامين مذهبي ناشي از شرايط سخت سياسي - مذهبي حاكم بر جامعهْ آن روزگار بوده است.
--------------------------
« بابك دوستدار »
ادامهْ مروري بر گزيده هائي از كتاب « پندار يك ” نقد ”و نقد يك ” پندار ” » را فردا دنبال خواهيم كرد .
بخش هاي قبلي را حتما” بخوانيد. تا فردا ؛ ”مزدك ” « پايدار وپيروز باشيد. » .
----------------
ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.


((( خبرچين)))
((( هميشك )))

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home