Friday, January 17, 2003

من ايرانيم آرمانم رهائي
از اين دين مردم فريب ريائي


ملتي كه تاريخ خود را نشناسد ؛ ناچار است آنرا تكرار كند.

تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .

اسلام شناسي
پندار يك ” نقد ”و نقد يك ” پندار ”
علي ميرفطروس

اسلام ؛ محمد و توسعهْ زمينداري

با استناد به مدارك تاريخي « حضرت محمد » و ياران نزديك او ؛ املاك و اراضي خود را به اجاره و مزارعه واگذار ميكردند بطوريكه ؛
“ ابو يوسف “ و “ يحيي بن آدم “ و “ طبري “ و ديگر مؤلفين و مورخين يادآور ميشوند كه :
« پيغمبر اسلام 18 قسمت از اراضي “ خيبر “ را بين عده اي از مسلمانان - و از جمله بين زنان خويش - تقسيم كرد ؛ آنگاه اين اراضي را به يهوديان “ اجاره “ داد . »

« ’عمر و ابوبكر » نيز از اراضي و املاك خود را “ اجاره “ ميدادند .
يحيي’ بن آدم “ تاكيد ميكند كه : « “ ’عمر “ زمين هاي ديواني ( صافيه ) را به “ ’مزارعه “ ميداد ؛ و رعيٌت ؛ نصف يا ثلث و گاهي ’عشر محصول را به ديوان مي پرداخت. »
---» نگاه كنيد به : ( كتاب الخراج - ابو يوسف - ص 98 + كتاب الخراج - يحيي’ بن آدم - ص 33 و 35 و 99 و 101 +
تاريخ طبري - ج 3 - ص 1149 و 1154 - 1155 + روضة الصفا - ج 2 - ص 421 + تاريخ طبري - ج 5 - ص 1929 )

مؤلف كتاب « بحرالفوايد » نيز يادآور ميشود كه : “ پيغمبر اسلام چند قطعه زمين را به چند نفر واگذار كرد كه دو مورد آن از اراضي اي بودند
كه هنوز در قلمرو حكومت اسلامي قرار نداشتند “. --» ( بحرالفوايد - ص 160 - 161 )

لازم به تاكيد است : احاديثي كه شكل يا اشكالي از اجارهْ زمين را ممنوع ميكنند هيچگاه - اكيدا“ - قصد ممنوعيت زمينداري بزرگ را ندارند ؛
اين ممنوعيت ها به عنصر عدم اطميناني باز ميگردد كه غالبا“ در اجارهْ زمين - به ازاي سهم معيني از محصول - وجود دارد.

بقول « ماكسيم رودنسون » ( اسلام شناس برجستهْ فرانسوي ) :
« “ فقها بخوبي ميدانستند كه شخص پيغمبر و جانشينان و ياران قابل احترام او - خود ؛ زمين شان را به ازاي درآمد واگذار ميكردند. “ »
--------------------------
« بابك دوستدار »
ادامهْ مروري بر گزيده هائي از كتاب « پندار يك ” نقد ”و نقد يك ” پندار ” » را فردا دنبال خواهيم كرد .
بخش هاي قبلي را حتما” بخوانيد. تا فردا ؛ ”مزدك ” « پايدار وپيروز باشيد. »

ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.


((( خبرچين)))
((( هميشك )))

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home