Saturday, November 23, 2002

اسلامشناسي « اشراف مكه »



ايران آرا



من ايرانيم آرمانم رهائي
از اين دين مردم فريب ريائي

««« ملتي كه تاريخ خود را نشناسد ؛ ناچار است آنرا تكرار كند. »»»


تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .


اسلام شناسي
زمينه هاي اقتصادي - اجتماعي پيدايش اسلام
علي ميرفطروس

اشراف مكه ؛ اسلام را مي پذيرند
6 - « زبير بن عوام »: از بزرگترين ثروتمندان عربستان و از نخستين كساني بود كه اسلام آورد ؛
قيمت ( ارزش ) يكي از متروكات ( ميراث هاي ) او را 50 هزار دينار تخمين زده اند ؛
« زبير » هزار غلام و هزار كنيز و هزار اسب داشت (1) و در مدينه داراي 11 خانه بود
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) - پرتو اسلام - ج 1 - ص 119 + مقدمه - ج 1 - ص 329 +مروج الذهب - ابوالحسن مسعودي - ج 1 - ص 690 + تاريخ طبري - ج 4 - ص 1336 .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
و املاك و خانه هاي بسياري نيز در بصره ؛ كوفه ؛ فسطاط و اسكندريه داشت ؛ « زبير » پسر عمهْ پيغمبر بود. (2)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(2) - البدايهٌ و النهايهٌ - ابن كثير القرشي - ج 5 - ص 344 + درس هائي در بارهْ اسلام - كلدريهر - ص 296 + نهج الفصاحه - ترجمهْ ابواقاسم پاينده - ص 92 .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در كنار اين « اليگارشي فاميلي » بايد يادآور شد كه حضرت محمد ؛ از نفوذ اجتماعي و اقتصادي ثروتمندان زير نيز در تحكيم قدرت خود استفاده كرد :
1 - « عبدالرحمن بن عوف » : يكي از بزرگترين اشراف و بازرگانان مكه و از اولين كساني بود كه اسلام پذيرفت .
مورخين ؛ رقم ثروت « عبدالرحمن بن عوف » را هزار شتر ؛ هزار اسب ؛ ده هزار گوسفند ؛ 5 هزار برده
و يك چهارم ميراث او را بالغ بر 84 هزار دينار ( حدود 3 ميليون و 150 هزار ’دلار ) ذكر كرده اند.- ( مروج الذهب - ج 1 - ص 690 + مقدمه - ج1 - ص 392 )
روشن است كه مبلغ كل ميراث « عبدالرحمن بن عوف » بالغ بر ” 12 ميليون و600 هزار ’دلار ( آمريكائي ) بوده است

2 - « طلحه » : بازرگان دورانديشي بود كه در پذيرفتن اسلام ؛ منافع خود را مي يافت ؛ او از اوٌلين كسلني بود كه اسلام را قبول كرد.
بهاي محصول غلهْ « طلحه » از املاكي كه در بين النهرين داشت روزي هزار دينار بود و بهاي گندم و جو كه در قسمت هاي ديگر داشت ؛
خيلي بيش از اين بود.« طلحه » در استقرار حكومت محمد كوشش بسيار كرد بطوريكه در جنگ « ا’حد » پيغمبر به « طلحه » وعدهْ بهشت داد ( تاريخ طبري - ج 3 - ص 1033)

3 - « زيدبن ثابت »: از توانگران عربستان و از نزديك ترين اصحاب پيغمبر و ” كاتب وحي ” بود
او پس از مرگ پيغمبر قرآن را جمع آوري و تنظيم كرد و وقتي مرد آنقدر طلا و نقره از خود باقي كذاشت كه با تبر مي شكستند.
.( تاريخ طبري - ج 3 - ص 1033 + ج 4 - ص 303 + حبيب السير - ج 1 - ص 437 )
اموالي كه بجز اين طلا ها و نقره ها از او باقي ماند ؛ صد هزار دينار ( حدود 4 ميليون و 680 هزار د’لار ) - ” آمريكائي ” لرزش داشت.(××)
(××) - ( الوزراء والكتاب - جهشياري - ص 29 )

4 - « خالدبن وليد » : از اشراف و ثروتمندان بزرگ ” قريش ” بود كه قبل از فتح مكه اسلام را پذيرفت
و حضرت محمد از مسلمان شدن او بسيار شادمان گرديد و « خالد » را به رياست سواران منصوب نمود. (×)
« خالدبن وليد » در استقرار حاكميت سياسي - مذهبي محمد جنگهاي بسيار كرد بطوريكه حضرت محمد او را « سيف الله » - ( شمشير خدا ) ناميد . (×)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(×) - تاريخ طبري - ج 3 - ص 1095 + ج 3 - ص 1111 و 1112 و 1171
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
دربارهْ خصوصيات انساني اين سردار بزرگ اسلام كافي است بدانيم كه : « خالد بن وليد » شبي به خانهْ « مالك بن نميره » ( يكي از مسلمانان معروف )
ميهمان شد و او را ( ميزبانش را ) غافلگيرانه و ناجوانمردانه كشت و سزش را در تنور آتش افكند و همان شب با زن ميزبانش همبستر شد.
خليفه مسلمين ( ابوبكر ) نيز با آگاهي از اين جنايت وحشتناك و خيانت شرم آور - به اين بهانه كه حكومت اسلامي به چنين سرداري نياز دارد ؛
از اجراي مجازات او خوداري كرد.(××)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(××) - ( نگاه كنيد به : تاريخ يعقوبي - ج 2 - ص 9 و 10 + تاريخ طبري - ج 4 - ص 1408 و 1411 + شيعهْ در اسلام - سيد محمد حسين طباطبائي - ص 11 )ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
««« بابك دوستدار »»»
ادامهْ مباحث كتاب « اسلام شناسي » و زمينه هاي اقتصادي - اجتماعي پيدايش اسلام را فردا دنبال خواهيم كرد . با ما باشيد

ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.
((( خبرچين)))
((( هميشك )))

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home