Thursday, December 09, 2010


مختارنامه توهین آشکار به ایرانیان است[+]


بهنام خوشفکر[+]


مگر ما کم سریال برای علی و حسن و حسین و رضا و یوسف و اصهاب کهف ساختیم که دیگر باید برای سرداری تازی نیز سریالی فاخر و عظیم بسازیم.


مگر ما خودمان کم قهرمان و اسطوره داریم که باید برای تازیان که رسما از 3000 سال پیش تا اکنون دشمن ما هستند سریال بسازیم؟ ما مردم ایرانی را چه شده که ساکت نشسته ایم و اینگونه همه آن را تایید می کنیم ؟ برای کوروش بزرگ که کارت بسیج صادر کردند و چفیه گردنش انداختند دم بر نیاوردیم. حال دارند تمام گذشتگان ما را یکی یکی تحقیر می کنند. وای بر ما !
وای بر ما اگر سکوت کنیم. چگونه جواب نیاکان سربلند-مان را بدهیم ؟

این روزها اینقدر بوی گند در فضای ایران از دروغ و ریا و فساد و آدمکشی و ... مشام را پر کرده است که دیگر بوی مشمئزکننده و پرنفاق این یکی توجه کسی را جلب نمی کند. امشب پخش "سریال مختارنامه" از شبکه اول صداوسیمای دولتی ایران [رژيم اشغال-گر اسلامی] آغاز شد. سریالی که به معنای تمام توهین آمیز, نفرت انگیز و بی پایه و اساس است. بالاخره پرده-هایی که نفرت و بیزاری این تازی-پرستان خودکامه و جنایتکار از ایرانی و آریایی نژاده داشتند اندک اندک دارد با پخش این سریال موهن برداشته می شود و دست آنها را در خوارداشت و تحقیر آریایی و فرهنگ پرارزش بیشتر از پیش باز کند. اما این به یکباره اتفاق نه افتاده است. از چندی پیش است که می بینیم که هرچه بدکاره و هرزه و دزد و جانی است در سریال-ها و فیلم-های تلویزیونی نام-های ایرانی و هر چه آدم خوب و پاک سرشت و خوش تینت است تمام اسامی تازی و عربی دارند . اکنون دیگر اینها پرده-های شرم و حیا را دریده-اند و هر چه در توان داشته-اند بکار بسته-اند تا پس از این شش سالی که آن جرثومه ارادانی تکیه بر تخت بیداد زده توانسته باشند در حد ممکن ایرانی اصیل و هرچه بدان اعتقاد دارد را زیر سوال برند و او را خوار سازند.
کجا بوده که عربی بیابانی و شترچران که در عمر اجدادش هم گندم و کاشت و داشت و برداشت و آییش ندیده " کارشناسی " می کند که ما باید کی گندم هایمان را در تیسفون برداشت کنیم و او باید به عده-ای ایرانی کارگر دستور دهد که برداشت کنند یا نه؟! ایرانی-ها قبل از آنکه تازی بداند گندم چگونه است گندم را اصلاح نژاد می کرده است. عرب آن زمانی که از گرمای در حسرت قطره-ای آب بود، ایرانی برای کشاورزی-اش سد و بند و کانال می ساخته است. چه شده که امروزه آدمخواری عرب که به فرنام مختار و سرلشگرش می خوانند آمده است و به عده-ای ایرانی می گوید که چگونه کشاورزی کنند. چه عقده-ای از بزرگی ایرانیان دارید که آنها را کارگرانی مفلوک نشان می دهید که همچون غلامی حلقه به گوش منتظر فرمان برداشت یک تازی هستند؟ در کدام زمان بوده که بجای جشن های مرسوم آریایی برای برداشت محصول با دعا-های تازی-نامه شروع به برداشت می کرده اند؟ در کدام زمان بوده که به جای سرود-های میهنی و محلی در موقع برداشت بر محمد و خاندانش صلوات می فرستادند؟ مگر ایرانی به زور مسلمان شده بدست عمرخطاب می توانست در آن روز شیعه باشد؟ آیا ایران قبل از صفویه شیعه بوده است که از روز اول شیعه نشانش می دهید؟ ادامـــه[+]

*****

ميـراث پان-عربیسم [+]
کاوه فــرخ
برگردان به پارسی: منوچهر بیگدلی خمسـه

شووینیست-های عرب، از "جمال عبدالناصر" تا "بن لادنِ" امروزی، عزم قاطع دارند وانمود کنند که میراث فکری پارسی وجود ندارد.
مبالغه نیست اگر بگوییم که؛ ناسیونالیست-های عرب بخش اعظم تاریخ عرب را، به ويژه هر جا که به سهم و خدمات ایرانیان به تمدن اسلامی(؟) و عربی(؟) مربوط می شود، باز نویسی کرده-اند.
شگفت-انگیز نیست که بسیاری از اعراب (از جمله دولت-مردانِ بلند-پایه و استادان تحصیل-کرده) اکنون بر این باورند که دانشمندانی که نام-شان در زیر می آید، همگی عرب-اند:

1- زکـریـای رازی (860-922 یا 923)، زادگاه، ری نزدیک تهران
2- پور سینا (1037-980)، زادگاه، اَفشَنـه، نزدیک بخـار، پایتخت کُهـن سامانیان
3- ابو ریحان بیرونی (1043-973)، زادگاه، خیـوه، خوارزم قدیم و افغانستان کنونی
4- عمر خیـام (1123-1044)، زادگاه، نیشابـور، خراسان
5- محمد خوارزمی (درگذشت 844)، زادگاه، خیـوه، خوارزم قدیم و افغانستان کنونی
حتا يکی از این دانشمندان از ناحیه-ای عرب-زبان بر نخاسته است؛ همه-ی آنان در جایی زاده شده-اند که ایرانِ امروزی و یا قلمرو پیشین جهانِ پارسی-زبان است.
این موضوع برای پان-ناسیونالیست-های عرب تناقضی ناخوش-آیند پیش می آورد. واکنش آنها در برابر این واقعیت-ها بیشتر بر دو فرض استوار است: ادامــــه[+]

Labels: ,

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home