Saturday, December 04, 2004

زير بنائی شدن فــقــر در جامعهً ايران!


هـيچ ديـنی را نمی تـوان يافـت کـه مثل اســلام بـرای پيشبـرد تعـاليـم و انديشـه هـايش،
اينـهـمـه به تهـديــد و قـتـل و ارعـاب متـوسّل شـده باشـد.
درواقـع، تاريخ رشـد و گـسترش اســلام را نمی توان فـهـمـيـد مگـر اينکـه ابتـداء
خصلـت خـشـن، تــنـد، مــهــاجــم و مــتــجــاوز آنـرا بشنـاسيـم.

«مـيـرفـطـروس – عــلـی»[+]
×!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!×

وقتی حقيقت آزاد نباشد، آزادی، حقيقت ندارد

×!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!×

« فقـر در ايران «ساختاري» و نه «تصـادفـي» است؟


در ايران اسلام زده، جامعهً بی طبقهً اسلامی، مدينهً پيام آور الله، محمد امين(؟)، شوهر دخترکان هشت و نُه ساله و پير زنان مايه دار،
و با برقراری حکومت عدل علی، پدر يتيمان و شوهر بيوه زنان و کنيزکان و ارباب بردگان
و سرداران سپاه اسلام که با جناياتشان روی خالد ابن وليد را سفيد کرده اند!
در اين اُم القراء مسلمين، آنچنان نظمی حاکم شده است که نه گفتنی و نه شنيدنی، بلکه فقط ديدنی است!
امروز شنبه چهاردهم آذر 1383 / تهران / ايران
اما تهران فقط ايران نيست!
يکی از ميرزا بنويس های خليفه « سعيد مدني، پژوهشگر حوزه «رفاه» و «مسايل اجتماعي» گزارشی از وضع موجود مردم و جامعه را اينگونه می گويد (به نقل از ايسنا):

" زير بنائی شدن فــقــر در جامعهً ايران!
فقر ساختاري و شكاف اجتماعي در جامعه ايران، گروههاي زير خط فقر در حال گسترش است!
طبقات فرادست و ثروتمند بيش از گروههاي (طبقهً فرودست – بينوايان) فقير از منابع يارانه‌اي‌ (کمک های دولتی) انرژي، مواد غذايي و دارو بهره‌ مند مي‌شوند!؟

[طی 26 سال حکومت عدل علی و خلافت نايب امام زمان در ايران اشغالی]
طبقات و گروههاي درآمدي زير خط فقر ـــ حتي اگر بپذ يريم نسبت‌ شان افزايش نيافته و ثابت مانده است ـــ با توجه به افزايش جمعيت، گسترده‌ تر شده است.
زنانه شدن فقر در خانواده‌ هاي زن‌ سرپرست.
کودکی که در يكي از روستاها و شهرستان ها به دنيا بيايد، 25 درصد بيشتر از متولدين روستاها و شهر های مناطق مركزي در معرض فقير شدن قرار دارد!؟

« فقر در ايران «ساختاري» و نه «تصادفي» است؟
خانوار‌هاي كم‌درآمد به دليل فقر و نابرابري و كاهش قدرت خريد و براي تامين حداقل كالري مورد نياز خود، مواد گران‌قيمت مانند گوشت، شير، ماست ،‌ تخم مرغ، برنج را از سبد غذايي خانوار كاهش داده و در مقابل، مواد ارزانتر مانند نشاسته‌، روغن و يا مواد قندي را براي تامين كالري مورد نياز خود جايگزين كردند.

طبقات ثروتمند و توانمند 2 برابر بيشتر از كالري مورد نياز، مصرف مي‌كنند.
خانواده‌هاي فقير ايراني براي گريز از كاهش قدرت خريد و تامين حداقل مايحتاج زندگي ، كيفيت مواد غذايي مورد استفاده را تغيير داده‌اند!؟
در ايران در فاصله سالهاي 61 تا 80 مصرف آرد، رشته و غلات افزايش يافته و از 1/13 به 4/19 درصد رسيده و به عبارتي 4/91 درصد نيازهاي غذايي افراد از طريق اين سه ماده غذايي تامين شده است".

[اين فقر سياه مادی، فقر فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی را به همراه داشته است که ثمره اش را همه روزه در صفحات حوادث روزی نامه های خود رژيم می خوانيم و خون دل می خوريم]

~!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!~
ميرفطروس می گويد:[+]

تا زمانى كه جامعه ايران از اين سيكل خون و عزا و شهادت، و از اين همه خرافات سياسى ـ مذهبى رها نشود، مسئلهء تجدد و استقرار آزادي و دمكراسي در ايران ـ همچنان ـ لاينحل باقي خواهد ماند. جامعه اي كه از ٣٦٥ روز سال، بيش از ٣٠٠ روز آن را روزهاى عزا و شهادت و روزه و روضه خوانى تشكيل مى دهد چگونه مى تواند همراه و همگام جهان شتابان و پيشرفتهء امروز باشد؟... اين فرهنگ كربلا و تعزيه، اين فرهنگ قربانى و شهادت (كه ُمّرَوج خشونت و خون است) اين فرهنگ عزا و مصيبت و زارى، و اين موسيقى غم و ناله و اندوه، قرن هاست كه توان تحرك و تجدد را در جامعه ما (و ديگر كشورهاى اسلامي) خشكانده اند.

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home