مـــــن ايـــــــــرانــــــــيــــــم آرمـــــــــــانـــم رهــــائــــي ازايـــــن ديــــــــن مــردم فـــــــريــــــب ريـــــــائـــــــــي :: مــــزدک :: |
« شــجـاع الــدیــن شــفــا » : پـس از هــزاروچــهــارصـــد ســـال
آنــــچـــه در ايــــــران مـــا مــــيـــگـــــذرد ، ريــــشــــــه در واقـــعــــــه ای هـــــزار و چــــهـــــار صــــــد ســـــــــالـــــــه دارد
آخوند در راه حفظ منافع خود بسياری از مفاهيم را تغيير داد
به جای تفکر / عبوديت آورد ، به جای دينداری / تظاهر به ديانت ، به جای امر به معروف / کلاه شرعی ، به جای تعقل / خرافات ، به جای اخلاق / صيغه سازی و فحشا پروری ، به جای همدلی / نفاق و دوروئی ، به جای صداقت / حيله گری ، به جای درستی / فساد
به جای آگاهی / تعصب ، به جای شهامت / بزدلی ، به جای تدبير و درايت / توسل به جادو و جنبل ، به جای انسان / خليفه الله های بنده شکم و شهوت و پول ، به جای مردانگی / گریه و قمه زنی و تعزيه
ادامــــــــهً فـــــاجـــــعـــــه
آنچه از يک ربع قرن پيش در ايران ما می گذرد ، پديدهً مستقيم همين فاجعهً چهار صد ساله ای است که خودش نيز در فاجعه ای هزار و چهار صد ساله ريشه دارد ، زيرا اگر تا پيش از دوران صفوی عمدتاً ماهيت قيزيکی جامعهً ما بود که ضربت می خورد و زخم بر می داشت ، از آن دوران بع بعد ، ماهيت روانی و شرافت انسانی اين جامعه است که در سيستم قيمّ و صغير ولايت فقيه مورد تجاوز قرار گرفته است ، صغيرانی که اگر دستشان در آستين خودشان باشد ، مغزشان به زير عمامه های آيت الله ها و حجت الاسلام ها منتقل شده باشد ، و آنچه ثقة الاسلام کلينی از امام محمد باقر نقل کرده بود در ولايت فقيه آيت الله خمينی تحقق يافته باشد که « شيعيان ما مردمی با وقار و معقولند ، مانند شتری که مهار در بينی دارد ، چون او را بکشند به راه افتد و چون بخوابانند / بخوابد » . جای تعجبی نيست اگر با چنين برداشتی آيت الله بزرگواری بنام مشکينی در خطبهً نماز جمعه خود به مؤمنين یادآوری کند که متوليان ولايت فقيه برای آنان حکم پيامبران را دارند و اطاعت از ايشان وظيفهً شرعی آنهاست . زيرا ولی فقيه نمايندهً مستقيم خداوند در روی زمين است ، و آيت الله بزرگوار ديگری بنام شيرازی در خطبهً ديگری هشدار دهد که اعضای شورای نگهبان از مجرای
رهبری ولی فقيه مستقيماً با سرچشمهً وحی الهی در اتصالند و هر ايرادی که بر آنان گرفته شود ، جسارتی است که به خداوند صورت گرفته است ، و آيت الله بزرگواری بنام جنتی ، اين بار در بيانيه ای ، تاًکيد ميکند که مسئولان ولايت فقيه در مقام آل محمد پدر اُمت هستند و بدون ارشاد و سرپرستی آنها ، اُمت ، حال يتيمی را دارد که سايه پدر از سرش کوتاه شده است ، بنابر اين وظيفهً شرعی جانشينان ائمه اطهار است که از اين صغيران کفالت کنند ، درست مانند قيمی که بعداز مرگ پدر متکفل ادارهً امور ايتام می شود ، و در پايان بيانيه اضافه کند که اگر در اين مضمون اشکالی داريد به حضرت امام جعفر صادق که اين روايت بصورت موثق از او نقل است ، اعتراض کنيد .
نبايد ناديده گرفت که اين چنين آقامنشی ها و بالا نشينی ها روال سنتی و سابقه دار بين الملل آخوند در بين الملل مذاهب است . فتوايی که حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در مقام رئیس جمهوری اسلامی در " حرم مطهر " حضرت امام خمينی داد که : « اصل ولايت فقيه رمز اطاعت مطلق ملت ما از امام خمينی و محور حرکت تاريخ آيندهً ماست » ، مدتها پيش از او توسط پاپ لئون سيزدهم نيز داده شده بود که محور مسيحيت اطاعت بی قيد و شرط از پاپ اعظم است ، زيرا هيچ مسيحی اگر هم خواسته باشد ، نمی تواند جز از طريق پاپ با ملکوت خداوند رابطهً برقرار کند ، و در طول قرنهای پياپی اين دو روحانيتی که مستقيماً با عرش الهی در ارتباط بودند به همين راه رفته بودند . اگر در جهان کنونی ما اين دو مسير موازی از هم جدا شده اند نه برای اين است که کليداران کليسا و مسجد راه خودشان را عوض کردند ، برای اين است که در يکی از آنها چماق از دست کليسا گرفته شد و در ديگری در دست مسجد باقی ماند . نتيجه اين شد که همان کليسائی که کمترين تخطی از سيطرهً مطلق پاپ را کفر محض می دانست در منشور معروف به واتيکان دوم بنام همان پاپ اعظم اعلام کرد که : « هر فرد بشری از حق آزادی مذهبی بر خوردار است ، زيرا اين حق جزء جدائی ناپذيری از اصالت انسانی هر فرد آدمی است ، بدان صورتی که ارادهً الهی و خرد انسانی بر آن تاًکيد نهاده اند » .
ولی در جهان در بسته ای که هنوز چماق در دست عمامه داران است ، همچنان آيت اللهی بزرگوار بنام " مصباح يزدی " در خطبهً نماز جمعه خود اعلام می دارد که محاربين خدا و مفسد فی الارض بايد با اسلحهً کمری و کُلت گردنشان را زد يا دست و پايشان را بريد و يا از بالای کوهی پرتابشان کرد ، همهً اينها فرمان قرآن است و وظيفهً شرعی است » .
گفتگوئی با « شجاع الدین شفا » - به مناسبت انتشار کتاب
{ پس از هزاروچهارصد سال }
:::::::::::::::::::::
ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم ، و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.
« بــابـــک دوســــتـــدار »
:::::::::::::::::::::
((( خــــــــــبــرچـيــن)))
0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
Post a Comment
<< Home