Saturday, July 05, 2003

صفويه ، دورانی بدفرجام





مـــــن ايـــــــــرانــــــــيــــــم آرمـــــــــــانـــم رهــــائــــي
ازايـــــن ديــــــــن مــردم فـــــــريــــــب ريـــــــائـــــــــي



:: مــــزدک ::


« شــجـاع الــدیــن شــفــا » : پـس از هــزاروچــهــارصـــد ســـال


آنـچـه در ايران مـا مــيگــذرد ، ريشــه در واقـعـه ای هـزار و چـهـار صــد ســالــه دارد



مرشدان کامل که از زمان شاه عباس به بعد ، کلب های آستان علی نيز لقب گرفته بودند ، پدر کشان و برادر کشان و فرزند کشان از کار درآمدند که یکی بعداز ديگری از افراط در باده نوشی و بنگ کشی و همجنس بازی جان سپردند


صفويه ، دورانی بدفرجام

سؤال : در کتاب شما حکومت صفويه بخصوص آغازگر دورانی بدفرجام در تاريخ سیاسی و مذهبی ايران به حساب آمده است . همانطور که حملهً عرب در نهصد سال پيش از آن ، آغازگر چنين دورانی بود ، در اين حرفی نيست که اين عصر صفوی ، عصری بسيار سؤال برانگيز است ، زيرا که در همان حال که تماميت جغرافيايی ايران پس از هزار سال دوباره به کشور ما باز گردانيده شد ،
با باز گذاشتن دست روحانيت شيعه در تمام شئون مملکتی و حکومتی زمينهً عقب ماندگی علمی و فرهنگی جامعه ايرانی بصورت فاجعه انگيزی فراهم شد ، ميتوانيد دربارهً اين دو گانگی توضيحات کوتاهی بدهيد ؟



شفا :
واقعيت این است که اگر هکهً چهارده قرن تاريخ اسلامی کشور ما تاريخ بهره گيری از دين در خدمت کشور گشائيها و غارتگريهای بيابان نشينهای عرب و ترک و تاتار بوده است ،
تاريخ چهرده قرن گذشتهً ما ، يعنی از آغاز دوران صفويه تا به امروز ، تاريخ بهره گيری باز هم بدتری از همين دين در راه تبديل ساختار اجتماعی ملتی کهن و سرفراز به جامعهً حقير صغيران شرعی و کوشش در ايجاد شرايط لازم برای پايدار ماندن اين نظام دام پروری تا زمان ظهور امام زمان است .
طراحان اين طرح آخوندهائی وارداتی بودند که در زمان شاه اسماعيل و شاه طهماسب از طلبه خانه های خودشان در جبل عامل لبنان و شام و بحرين و قطر به دعوت « مرشدان کامل » به ايران آمدند و از همان آغاز ، ائتلاف ناميمونی ميان این دو برقرار شد که يکی از دو طرف آن ، فرزندان شيخ صفی ُسنی مذهب و صوفی مسلکی بودند که ناگهان سادات شيعه صحيح النسبی از نسل مستقيم حسين بن علی و موسی بن جعفر از کار درآمده بودند ، و طرف ديگرش همين آخوندهای وارداتی بودند که آنان نيز بطور بی مقدمه ، دريافته بودند که مدتهاست نمايندگی تام الاختيار خداوند را از طريق امام غايب در روی زمين داشته اند ولی نه خودشان و نه امت اسلام آنطور که باید متوجهً این موضوع نبوده اند ، در اجرای سنايور طرح شده همين ائتلاف نا مبارک بود که « مرشد کامل » صفوی خودش را فقط خادم شريعتی از خدام اين نواب امام زمان شمرد ، و در مقابل ، نواب امام زمان نيز اداره حکومتی امور امت را که به موجب توقيع امام بدانها محول شده بود ، به اين مرشدان کامل واگذار کردند . البته اين مرشدان کامل که از زمان شاه عباس به بعد ، کلب های آستان علی نيز لقب گرفته بودند ، پدر کشان و برادر کشان و فرزند کشان از کار درآمدند که یکی بعداز ديگری از افراط در باده نوشی و بنگ کشی و همجنس بازی جان سپردند ، هر چند که ارتکاب هيچيک از اين مناهی به صلاحيت شرعی و عرفی که نواب بر حق امام زمان برايشان قائل شده بودند ، خللی وارد نياورد .


گفتگوئی با « شجاع الدین شفا » - به مناسبت انتشار کتاب
{ پس از هزاروچهارصد سال }

:::::::::::::::::::::



ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم ، و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.

« بــابـــک دوســــتـــدار »

:::::::::::::::::::::
((( خــــــــــبــرچـيــن)))

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home