مـــن ايـرانيـم آرمانم رهائــــي ازاين ديـن مـردم فريب ريائـي « مــــزدک » |
اگر قرار است برای رفع بیچارگیهایمان کاری بکنیم به خودمان تکیه می کنیم
نه به یک نیروی مرموز غیبی که یاران خود را تصادفی انتخاب می کند.
« نــَــنــِــه نـُـــقـــلـــــــی »
----------------------------------------------------
دوستان، همکاران و بازديد کننده گان گرامی:
لطفاَ آدرس آيينه سايت « باهماد ايرانيان خردگرا » { کـــــافـــــر } را به دوستان و آشنايانی که فيلتر شده اند، بدهيد:
www.kaafar.netfirms.com
-----------------------------------------------------------------
قسمتی از کــارنــامــهً درخــشــان زنــدگــی امــــام عـــلـــی
عـــلــی ، چهارمین خلیفه راشدین ، اولین امام شیعیان ، داماد و پسر عموی پیامبر اسلام
از اولین کسانی است که اسلام آورد و در راه ترویج دین محمد از کــُشــتــه های مخالفان عرب وعجم ( ایرانیان ) پـُـشــتــه ساخت.
در وصف عــلــی « ابوجعفر محمد بن علی » خطاب به « اسحق بن عبدالله » میگوید :
{ عـــلــی } پوست تیره پُر رنگ ، چشمان برآمده ، سر طاس و قدی کوتاه داشت.
" عــلــی " بر خلاف ادعاهای صرفا" مکتبی و مذهبی ، فردی ثروتمند بود بطوریکه تنها از راه نخلستانهای خود سالانه چهل هزار دینار درآمد داشت (+).
(+) - ( تاریخ اسلامشناسی ، علی میرفطروس باستناد به تجارب السلف ص 13 ).
این پولهای قارونی که در دوران حاکمیت اسلام ناب محمدی رشد چندین برابر داشت ، توانست در کنار مکتب خونریز ذوالفقار ، نقش عمده ای در ترویج اسلام ایفا کند.
عــلــی بر ابن اعتقاد بود که ما { مسلمانان } عقیدهایمان را بر شمشیرهایمان حمل میکنیم ( به نقل از : نــهــج الــبــلاغــه ).
پس از درگذشت محمد و فاطمه الزهرا ، عــلــی شروع به گسترش حرمسرای خود کرد بطوریکه بنا به کتاب « زنــان مــحــمــد » نوشتهً " عمادزاده "
که از منابع معتبری یاری جسته ، بالغ بر سی زن و تعداد زیادی کنیز را در حرمسرای خود جا داده بود. بقول غزالی : " علی - در شمار مردان کثیرالازدواج تاریخ است".
زنان دائمه علی که نامشان در تاریخ مانده عبارتند از : فاطمه زهراء ، خوله بنت ایاس حنفیه ، لیلی بنت مسعود نهشلیه ، اسماء بنت عمیس ،
فاطمه بنت حزام مکناة به امُ البنین ، امُ سعید بنت عروة بن مسعود ثقفی ، امامه بنت ابوالعاص بن ربیع. ( این لیست شامل زنان صیغه ای و کنیزان نمیباشد ! )
عــلــی پس از مرگ پیامبر اسلام ، علیرغم کش و قوسهای شش ماهه با خلیفه اول مسلمانان ( ابوبکر ) ، بیعت کرد.
در زمان خلیفه دوم ( عمُر ) ، با ازدواج دخترش با عمر موافقت کرد تا بتواند در معاملات سیاسی نقش بازی کند. در همین راستا بود که در هنگام لشگرکشی مسلمانان به ایران ،
بعنوان یکی از مشاوران نزدیک عمُر عمل کرد . پس از ترور عمُر بدست " فیروز ابولولو " ایرانی و روی کار آمدن خلیفه سوم ( عُثمان ) ، بارها با وی بمخالفت پرداخت
و پس از کشته شدن عثمان بدون در نظر گرفتن رأی « اهل اجماع » بر کرسی امپراتوری اسلام تکیه زد.
با قدرت گرفتن علی ، اختلافات بین وی و معاویه بر سر قدرت و گسترش قلمرو بالا گرفت بطوریکه جنگهای بس خونینی درگرفت . این اختلافات سرانجام وقتیکه هیچیک از
دو گروه به اطاعت دیگری نیامد ، با نگارش نامه ای که معاویه به علی نوشت پایان یافت. معاویه در این نامه خطاب به علی نوشت : " اگر مایل هستی عراق از آن تو باشد
و شام از آن من ، و شمشیر از این امُت برداری و خون مسلمانان را نریزی " . این پیشنهاد را قبول کن. علی پیشنهاد را پذیرفت و پس از آ« معاویه با سپاهیانش در شام
و اطراف آن به حکومت و گرفتن خراج ( باج ) مبادرت کرد و علی نیز در عراق حکومت نمود . ( به نقل از : " زیادبن عبدالله "، تاریخ طبری ج6 - ابولقاسم پاینده )
در جریان جنگهای ما بین علی و معاویه و کشتار های عقیدتی در سرزمینهای تحت کنترل آنان ، کینه و انتقام در بسیاری از خانواده های داغدار
و گرایشات مخالف رُشد کرد و بسیاری از انان شروع به فعالیت سازمانیافتهً مخفی نمودند. یکی از این گروهها که از هواداران خوارج محسوب میشدند به این نتیجه رسیدند
که علل اصلی سقوط اسلام و کشتارها عقیدتی ، وجود رهبران ضلال است که روزگار را از مردم گرفته اند. در این راستا آنان تصمیم گرفتند که حاکمین جبار را ترور کنند.
ابن مُلجم خود را به کوفه رسانده و توانست با یاری یکی از دوستان همفکر خود بنام " شُبیب " ضربت کاری را به پیشانی امام عــلــی وارد ساخت .
و { عــــلــی } بدین ترتیب از صحنهً این نمایش خونین خارج شد.
««« ر . راســـــخ »»»
متن کامل اين نوشته در تارنماي اينترنتي « گــُــلــشــن » بايگاني ميباشد .
------------------------------------------------
ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را
( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.
« بابک دوستدار »
((( خـــبــرچيــن)))
((( هــمـــيــشــك )))
تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .
0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
Post a Comment
<< Home