Friday, November 29, 2002

اشلام شناسي - مالكيت ارضي



ايران آرا



من ايرانيم آرمانم رهائي
از اين دين مردم فريب ريائي

««« ملتي كه تاريخ خود را نشناسد ؛ ناچار است آنرا تكرار كند. »»»



تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .


اسلام شناسي
زمينه هاي اقتصادي - اجتماعي پيدايش اسلام
علي ميرفطروس

اسلام چهار نوع مالكيت ارضي را برسميت مي شناسد :

1- اراضي خالصه ( ...صوافي ) - 2 - اراضي دولتي ( ارض المملكة ) - ( اراضي ديواني ) - 3 - اراضي وقفي - 4 - اراضي خصوصي ( ملك )

1 - اراضي خالصه ( صوافي ) : شامل زمين هائي بود كه طبق سورهْ حشر ( آيهْ 6 و 7 ) و سورهْ انفال ( آيهْ 41 )
در جنگ ها نصيب پيغمبر و جانشينان او ميگرديد . بنظر « محقق » اين نوع مالكيت بعدها دامنهْ گسترده اي داشت
و انواع زمين ها به اين ترتيب به مالكيت امام ( يعني جانشين پيغمبر ) در مي آمد :
اوٌل : هر زميني كه غير از طريق جنگ بدست آمده باشد - اعم از زميني كه صاحبش آنجا را رها كرده يا بدلخواه خود به امام داده باشد.
دوٌم : زميني كه نه مستآجر دارد و نه مالك - اعم از زميني كه صاحبش آنرا رها كرده يا زميني كه هرگز در اجارهْ كسي نبوده است
مانند : ( زمين هائي كه ساكنان آن گريخته بودند يا حواشي و سواحل دريا ها و قلل كوهها و غيره ) .
سوٌم : محصولات رودخانه ها و جنگلهاي بي مالك و مستآجر .
چهارم : همهْ اموال منقول و غير منقول فرمانرواي شكست خورده مشرزوط بر اينكه سابقا” از يك فرد مسلمان يا يكي از همدستان مسلمين
يا خراج گزاران ( ’كفارٌ ذميٌ ) گرفته نشده باشد. - ( شرايع الاسلام في مسايل الحلال و الحرام « نقل از ص 65 و 64 - مالك و زارع در ايران » )

2 - اراضي دولتي - يا ( اراضي ديواني ) : اراضي دولتي همان اراضي كشورهاي تسخير شده بود كه دولت اسلامي از اين اراضي مستقيما”
بوسيلهْ عاملان ديوان خراج ( كه بهرهْ ماليلت را از روشتائيان وصول ميكردند ) بهره برداري ميكرد ؛ اين خراج با بهرهْ فئودالي منطبق بود.

3 - اراضي وقفي : اراضي و زمين هائي بوده اند كه بزرگان و ثروتمندان به نفع مؤسسات ديني و خيريه وقف ميكردند ؛
قمستي از اين اراضي صرف نگداري روحانيون و پيشنمازان ميشد . اين املاك ؛ ماليات دولتي نمي پرداخت و هر كدام متوٌلي خاصي داشتند
كه ( 10% ) درآمد ملك را يافت ميكردند.

4 - اراضي خصوصي ( ملك ) : املاكي بوده اند كه تعلق به مالكان داشته و حق مالكيت مطلق ايشان بر اراضي مزبور مسلمٌ بوده است.
اين اراضي بدون اجازهْ خاصي ؛ آزادانه فابل خريد و فروش و بخشودن و وقف و انتقال به اخلاف ( بعنوان ارث ) بود. - ( اسلام در ايران - ص 169 )
__________________
««« بابك دوستدار »»»
ادامهْ مباحث كتاب « اسلام شناسي » و زمينه هاي اقتصادي - اجتماعي پيدايش اسلام را فردا دنبال خواهيم كرد . با ما باشيد

ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.

((( خبرچين)))
((( هميشك )))

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home