اسلامشناسي « اشراف مكه »
ايران آرا
از اين دين مردم فريب ريائي
««« ملتي كه تاريخ خود را نشناسد ؛ ناچار است آنرا تكرار كند. »»»
زمينه هاي اقتصادي - اجتماعي پيدايش اسلام
علي ميرفطروس
اسلام و مالكيت
اسلام ؛ محصول يك جريان اقتصادي - اجتماعي و سياسي بود كه در مقايسه با نظام برده داري ؛ از نظر اقتصادي لزوما“ روابط بهتري را در جريان توليد تبليغ ميكرد ؛
اما بهيچ وجه در صدد تغيير بنيادي در شكل مالكيت وسايل توليد نبود و حتي اقدام قاطعي در جهت لغو بردگي و برده داري بعمل نياورد.
بر خلاف نظر عده اي از مسلمانان روشنفكر - كه با تعبير ” دلخواه ” چند آيهْ قرآن ؛ معتقدند كه :
« اسلام پرچمدار مساوات اجتماعي و خواستار ايجاد جامعهْ قسط ( برابري و مساوات ) ميباشد ... و نهضت اسلامي پس از استقرار حاكميت خود ؛
( عملا“ به الغاء مالكيت هاي اختصاصي پرداخت ) » - (×)
ـــــــــــــــــــــــــــــ
(×) - جزميت فلسفهْ حزبي ( نقدي بر اسلام در ايران پطوشفسكي )- ابذر ورداسبي - ص 162 و 152 + مالكيت ؛ كار و سرمايه از ديدگاه اسلام -
-- حبيب الله پايدار ( ح . پيمان ) ص 104 و 212 + مصطفي السباعي - اشتراكة الاسلام - ص 17 و 44 .
ــــــــــــــــــــــــــــــ
احكام قرآن و احاديث اسلامي نخ تنها خواستار لغو ستم طبقاتي نيست ؛ بلكه با تآئيد مالكيت خصوصي ؛ معتقد به ادامهْ استثمار
و حاكميت طبقات ثروتمند بوده و ««« جامعهْ بي طبقهْ توحيدي »»» جز شعاري فريبنده چيز ديگري نميباشد.
« سيد محمد قطب » ( اسلامشناس مصري ) نيز معتقد است :
” اسلام و سوسياليسم ؛ دو نظام جدا از هم اند و هيچگونه سازش يا تركيبي ميان آنها ممكن نيست ”. -- ( اسلام و سوسياليسم در مصر - حميد عنايت - ص 50 )
علاوه بر آنچه كه در بارهْ ثروت ها ؛ املاك و اراضي اولين پيروان پيغمبر و نخستين شخصيت هاي حكومت اسلامي در بخش ( اشراف مكه ) گفته ايم
مسئلهْ « فدك » ميتواند بعنوان نمونهْ روشني از مالكيت خالصه و خصوصي در صدر اسلام ؛ مورد توجه قرار بكيرد.
« فدك »_دهكده و نخلستان بسيار بزرگي بود كه داراي كشتزار هاي سر سبز و خرم بوده و در چند كيلومتري « مدينه » قرار داشت
و پيغمبر اسلام پس از جنگ و تسليم شدن مردم « فدك » اين سرزمين را به دخترش ( فاطمه ) بخشيد...__
بسياري از يربازان و سپاهيان « محمد » با اين عمل پيغمبر مخالفت كردند و خواستند كه طبق دستور قرآن ( سورهْ انفال - آيهْ 69 و 41 )
” « محمد » ؛ « فدك » ” را بعنوان غنيمت جنگي ؛ بين آنها تقسيم كند ؛ اما پيغمبر از تقسيم « فدك » خود داري كرد و تمامت آنرا بعنوان
« ملك خصوصي » به دخترش واگذار نمود ... همينكه « محمد » ’مرد و « ابوبكر صديق » بر مسند خلافت نشست ؛
دستور داد تا كشاورزان و مزدوران دختر پيغمبر را از آنجا بيرون كردند و خود ؛ بنام خليفهْ مسلمانان بر « فدك » چنگ انداخت ...
__________________
««« بابك دوستدار »»»
ادامهْ مباحث كتاب « اسلام شناسي » و زمينه هاي اقتصادي - اجتماعي پيدايش اسلام را فردا دنبال خواهيم كرد . با ما باشيد
ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.
((( هميشك )))
0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
Post a Comment
<< Home