دينيٌت و اسلاميٌت(؟)
ايران آرا
از اين دين مردم فريب ريائي
تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .
««« آنچنان به ايران علاقمندم كه حتا تمامت ” بهشت ” را به يك وجب خاك ايران ؛ معاوضه نميكنم..... »»» ” عارف قزويني ”
دنبال ميكنيم كتاب « ديدگاه ها » ؛ گفتگو با : ” علي ميرفطروس ” به همٌت : ” بهروز رفيعي ” را
س - همانطوريكه اشاره كرديد : در بررسي تاريخ اجتماعي ” ايران ” ؛ مسئلهْ « دينيٌت » يا « اسلاميٌت فرهنگ ايراني »
اخيرآ مورد توجهْ بعضي ’محققان قرار گرفته ؛ شما اين « دينيٌت » و « اسلاميٌت » را چگونه توضيح ميدهيد؟
ج - يك تناقض دروني يا نا آگاهي در اينگونه « توضيحات تاريخي » هست و آن اينكه : اين دسته از محققان توجه ندارند كه نه تنها فرهنگ ايراني ؛
بلكه فرهنگ جهاني ( و خصوصآ فرهنگ اروپائي ) در سراسر قرون وسطي’ آبشخور ” ديني ” داشته است.
اين ” دينيٌت ” با درجهْ تكامل اجتماعي و محدوديت هاي تاريخي قرون وسطي’ ؛ بسيار طبيعي است و غير از اين نميتوانست باشد.
سراسر تاريخ و فرهنگ اروپا در قرون وسطي’ ؛ يعني: تاريخ و فرهنگ كليسا ؛ يعني : تاريخ ’سلطهْ تاريك ترين باورها و خرافه هاي مذهبي ؛ يعني :
تاريخ خونين ترين جنگ هاي مذهبي و فرقه اي ؛ يعني : تاريخ خونين ترين و خشن ترين سركوب هاي آزادي انديشه و فلسفه.
لغت « انكيزيسيون » يا « تفتيش عقايد » - كه الاٌن هم كار’برد وسيعي دارد - يادگار همين دوران است.
و لغت « اسكولا » ( در « اسكولاستيك » ) بمعناي ” دستورات اولياء مسيحيٌت ” بود و ” اسكولاستيك ” بمعناي علم و حكمت كليسا بود كه بر اساس آن ؛
دين و ايمان بر عقل ’مقدٌم بود . در اروپا ؛ همهْ جلوه هاي فرهنگ بشري - خصوصآ فلسفهْ - « دربان كليسا » بشمار ميرفتند.
از اين گذشته ؛ كساني كه براي « فناتيسم مذهبي » حاكم بر ايران ؛ علل ” طبيعي ” يا ” ديني ” دست و پا كرده اند
و يا جامعهْ ايراني را « دين گرا » و جامعهْ اروپائي را « عقل گرا » ناميده اند ؛ بايد بخاطر بياورند كه « دين مسيح » كه در فلسطين ( آسيا ) متولد شد ؛
در آنجا رشد و گسترش نيافت ؛ اما در « اروپاي عقل گرا » مورد پذيرش و استقبال قرار گرفت.
بايد بخاطر بياورند كه آئين هاي ايراني « مانوٌيت » و « ميترائيسم » ( مهر پرستي ) قرن ها در « اروپاي عقل گرا » مورد توجه
و استقبال گستردهْ مردم بود ؛ بطوريكه اگر « مسيحيٌت » نمي بود ؛ اينك « مهرپزستي » آئين رسمي ارپائيان بود.
اين ’محققان بايد بخاطر بياورند كه خود اروپا ؛ مدت چنداني نيست كه از ” فناتيسم مذهبي ” رها شده است ؛ مثلآ : در اواخر قرن 17 ميلادي ؛
فيلسوف معروف فرنسوي ( بي ير - بيل ) ميگفت : ” شگفت انگيز است كه ما اروپائيان - نا ’برد بارترين انسان ها هستيم ؛ در حاليكه دين ما توسط كسي
پديد آمده كه سرشار از گذشت و مدارا بود ... ”.
در برابر اين ” فناتيسم مذهبي ” بود كه « ’ولتر » يكي از معروف ترين رسالات خود -- بنام « ’مدارا » Tole'rance را منتشر ساخت.
رونويسي از كتاب «« ديدگاه ها »» گفتگو با : ” علي ميرفطروس ” به همتٌ : بهروز رفيعي
فردا ادامهْ اين ” ديدگاه ها ” را دنبال خواهيم كرد. با ما باشيد ؛ هوشيار و بيدار باشيد.
هميشك و خبرچين يادتان نرود.
((( هميشك )))
((( خبرچين )))
0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
Post a Comment
<< Home