Thursday, September 05, 2002

هوشياري تاريخي يا خودآگاهي ملٌي



ايران آرا



من ايرانيم آرمانم رهائي
از اين دين مردم فريب ريائي

تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .


««« آنچنان به ايران علاقمندم كه حتا تمامت ” بهشت ” را به يك وجب خاك ايران ؛ معاوضه نميكنم..... »»» ” عارف قزويني ”

دنبال ميكنيم كتاب « ديدگاه ها » ؛ گفتگو با : ” علي ميرفطروس ” به همٌت : ” بهروز رفيعي ” را :
س - ظاهرآ اين « هوشياري تاريخي » يا « خودآگاهي ملٌي » با آنچه كه در انقلاب اسلامي سال 57 ديده ايم ؛ مغاير است .
علت اين ” تناقض تاريخي ” در چيست؟

ج - ظاهرآ بله ! بسياري از محققٌان و خصوصآ روزنامه نگاران خارجي كوشيده اند تا براي ” فناتيسم ” كنوني حاكم بر ايران يك ” توجيه ” يا ” علت تاريخي ”
دست و پا كنند و اين ” فناتيسم ” را مسئله اي ريشه اي ( يا تاريخي ) و برخاسته از فرهنگ و ” اسلاميت ” مردم ايران قلمداد كنند.
عده اي هم كوشيده اند تا ظهور ” آيت اللٌه خميني ” را تبلوري از ” استبداد آسيائي ” بدانند... من فكر ميكنم كه يكبار براي هميشه ؛ بايد به اين ” سؤتفاهم
( يا سؤء نيٌت تاريخي ) خاتمه داد.
انتساب يا تعميم جنايات ” جمهوري اسلامي ” خميني به تاريخ و فرهنگ ” ايران ” همانقدر بي اساس است كه مثلآ بخواهيم ” نازيسم هيتلري ” ؛ ” فاشيسم موسوليني ” ؛
و ” استالينيسم ” را محصولي از تاريخ و فرهنگ مردم « آلمان ؛ ايتاليا و روسيه » بشمار آوريم.
ميخواهم بگويم كه در مقايسه با كشورهاي ديگر اسلامي مثل : ( پاكستان ؛ مصر ؛ سوريه ؛ الجزاير ؛ لبنان ؛ عربستان سعودي ؛ ’اردن ؛ يمن و..... )
جامعهْ ايران را ميتوان فقط بطور ” نمادي ” ( سمبليك ) يك جامعهْ اسلامي دانست.
« نهاد مذهب » - آنچنانكه در كشورهاي فوق عمل ميكند ؛ در جامعهْ معاصر ايران - يعني از انقلاب مشروطيت تا قيام 57 - نقش تعيين كننده اي نداشته و ...
رونويسي از كتاب «« ديدگاه ها »» گفتگو با : ” علي ميرفطروس ” به همتٌ : بهروز رفيعي
فردا ادامهْ اين ” ديدگاه ها ” را دنبال خواهيم كرد. با ما باشيد ؛ هوشيار و بيدار باشيد.

هميشك و خبرچين يادتان نرود.


((( هميشك )))
((( خبرچين )))

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home