نظام توتاليتر ؛ اسلامي و روشنفكران
ايران آرا
از اين دين مردم فريب ريائي
تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .
. . . . توده هاي محروم ؛ ستمديده ؛ در خون نشسته ؛ قتل و غارت شده و بي پناه ايران ؛ پس از 24 سال تحمل و تجربة خونين حاكميت اسلامي ؛
بتدريج به آگاهي هاي تاريخي - طبقاتي خويش دست مي يابند ؛ اينك وظيفة همة نيروهاي آزاديخواه و انقلابي و همة مردم ؛بويژه جوانان است كه -
با حفظ همبستگي هاي درون خلقي - ضمن مرزبندي دقيق و روشن با نيروهاي مبارزي كه براي استقرار (( جمهوري دمگراتيك اسلامي )) ميكوشند --
در تحقق يكي از مضمون هاي اساسي انقلاب دمكراتيك ايران يعني ((( اصل جدائي كامل دين از دولت ))) مبارزه نمايند.
««بررسي آراء و عقايد نظريه پردازان “ اسلام راستين “ ( يعني خواستاران بازگشت به اسلام اوليهٌ ) مسئلة مهمي است كه بايد بطور جٌدي و اساسي به آن پرداخت.»»
(( اختلاف من « علي شريعتي » با او « آخوند سنتي » اختلاف پسر و پدري است در داخل يك خانواده ... )) “ اسلامشناسي - ج3 - ص 14 و 15 “
ادامة ملاحظات از روز پيش را دنبال ميكنيم ؛ حتمآ بخش هاي قبلي اين پژوهش را مطالعه بفرمائيد.
9 - ضديت با روشنفكران :
روشنفكران و دانشگاهيان - چه در رژيم هاي ” توتاليتر ” و چه در ” حكومت هاي اسلامي ” - مورد مسخره ؛ استهزاء ؛ دشنام و ناسزا قرار ميگيرند.
روشنفكران بعنوان ” غرب زده ” ؛ ” سازمان شكن ” ؛ ” منحرف ” ؛ ” عامل بيگانه ” ؛ ” كمونيست ” و ” كافر ” ؛ عوامل اخلال و اغتشاش جامعهْ معرفي ميشوند
و هر دو نظام ( توتاليتر و اسلامي ) خواهان طرد ؛ تعقيب و سركوب آنان هستند.
10 - اقتباس و استفاده از واژه ها و مفاهيم ساير مكاتب فلسفي و جامعه شناسي :
ايدئولوژي ” توتاليتاريسم ” و ” اسلام راستين ” فاقد محتواي اقتصادي - اجتماعي دقيق و روشن است و لذا از عناصر
” ايدئولوژيك ناسيوناليستي ؛ سوسياليستي ؛ داروينيسم اجتماعي ” و غيره ..... اقتباس ميكنند.
نوشته ها و سخنراني هاي ” هيتلر ” و ” موسوليني ” و نظريه پردازان ” اسلام راستين ” سرشار از واژه ها و مفاهيمي چون :
خلق ؛ تاريخ ؛ جامعهْ بي طبقه ؛ سوسياليسم و ... ميباشد. آنان كوشش ميكنند تا عقايد ” ارتجاعي ” و ضددمكراتيك خويش را
به زبان ” علمي ” و ” ماركسيستي ” بيان نمايند.
در واقع ” ايدئولوژي توتاليتر ” ( فاشسيم و نازيسم ) و ” ايدئولوژي اسلامي ” بخاطر محتواي ’كليٌ ؛ مبهم و ناروشن خويش در حوزهْ برنامه ريزي هاي
اقتصادي - اجتماعي ؛ بيشتر جنبهْ ” منفي ” ( يعني نفي ارزش هاي نظام بورژوائي و سوسياليستي ) دارند و علت اينكه رژيم هاي ” فاشيستي ” و ” اسلامي ”
شكل هاي بسيار متفاوت يافته اند در درجهْ اوٌل ؛ زائيدهْ همين بي شكلي ها ؛ ’كليٌ بافي ها و ايده آليسم نظريه پردازان آنها است.
ادامة اين ملاحظات را فردا دنبال خواهيم كرد.
“ به نقل از كتاب “ ملاحظاتي در تاريخ ايران ؛ اسلام و « اسلام راستين » “ نوشتة :
“ علي ميرفطروس “
آگاهي از اين واقعيات تاريخي براي جوانان دردمند و بي پناه ايراني حياتي و ضروريست ؛ بويژه در اين روزهاي حساس و سرنوشت ساز.
همزبان حرفي بزن ؛ چيزي بگو ؛ كاري بكن
سرخ و آذر گونه و هشيار باش ؛ بيدار باش
هميشك و خبرچين يادتان نرود.
((( هميشك ))) + ((( خبرچين )))
0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
Post a Comment
<< Home