Monday, August 19, 2002

توتاليتر ؛ بسيج و بسيج توده اي



ايران آرا



من ايرانيم آرمانم رهائي
از اين دين مردم فريب ريائي

تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .


. . . . توده هاي محروم ؛ ستمديده ؛ در خون نشسته ؛ قتل و غارت شده و بي پناه ايران ؛ پس از 24 سال تحمل و تجربة خونين حاكميت اسلامي ؛
بتدريج به آگاهي هاي تاريخي - طبقاتي خويش دست مي يابند ؛ اينك وظيفة همة نيروهاي آزاديخواه و انقلابي و همة مردم ؛بويژه جوانان است كه -
با حفظ همبستگي هاي درون خلقي - ضمن مرزبندي دقيق و روشن با نيروهاي مبارزي كه براي استقرار (( جمهوري دمگراتيك اسلامي )) ميكوشند --
در تحقق يكي از مضمون هاي اساسي انقلاب دمكراتيك ايران يعني ((( اصل جدائي كامل دين از دولت ))) مبارزه نمايند.

««بررسي آراء و عقايد نظريه پردازان “ اسلام راستين “ ( يعني خواستاران بازگشت به اسلام اوليهٌ ) مسئلة مهمي است كه بايد بطور جٌدي و اساسي به آن پرداخت.»»

(( اختلاف من « علي شريعتي » با او « آخوند سنتي » اختلاف پسر و پدري است در داخل يك خانواده ... )) “ اسلامشناسي - ج3 - ص 14 و 15 “

ادامة ملاحظات از روز پيش را دنبال ميكنيم ؛ حتمآ بخش هاي قبلي اين پژوهش را مطالعه بفرمائيد.

6 - ” بسيج ” و ” بسيج توده اي ” :

” بسيج ” و ” بسيج توده اي ” يكي از جنبه هاي اساسي رژيم ” توتاليتر “ است. منظور از ” بسيج ” فراگردي است كه رژيمهاي ” توتاليتر ” بوسيلهْ آن ميخواهند
مردم را به پشتيباني از هدف هاي رسمي ؛ فعال سازند ؛ زيرا - بر خلاف حكومت هاي استبدادي ديگر - رژيم هاي ” توتاليتر ” تنها به حمايت ” غيرفعٌال ” يا
خاموش مردم ؛ قانع نيستند بلكه ميخواهند مردم با شور و اشتياق در اجراي هدف هايشان شركت كنند. اعتقاد به ” بسيج توده اي ” در نظام هاي ” فاشيستي ”
از اين ديدگاه ناشي ميشود كه ” توده ”ها - ذاتآ - ” ’كنش پذير ” ؛ ” غيرمتقكر ” ؛ ” نابالغ ” و ” دست آموز ” هستند.
بايد توجه داشت كه ” بسيج توده اي ” را نبايد به معناي ” ارادهْ آزاد ” تلقي كرد ؛ زيرا پشتيباني توده اي با كمك اجبارهاي پنهانو آشكار - از بالا ؛
تدارك ميشود و بنابراينبايد در متن ” اجبار داوطلبانه ” آنرا در نظر داشت.
وقتي مثلآ گفته ميشود كه : «« عضويت در نيروي مسلح ” اس اس ” يا ” سپاه پاسدار ” يا ” بسيج ” ؛ داوطلبانه است »»
و در عين حال اعلام ميشود كه : «« هركس ” پيشوا ” يا ” امام ” را دمست دارد نبايد از انجام اين خدمت سرباز زند ديگر ” آزادي اراده ” از ميان رفته است.
شخص ؛ مجبور است كه براي عضويت در آن سازمان ” داوطلب ” شود. بر اين نوع اجبار ؛ بايد ” ارعاب روحي ” و ” اجبار مادي ” را نيز افزود ؛
كسي كه از دستور ” پيشوا ” اطاعت نكنند ؛ از بسياري حقوق و مزاياي شغلي و اقتصادي - اجتماعي محروم خواهد ماند.

رژيم هاي ” توتاليتر ” با « بسيج توده اي » كوشش ميكنند تا خود را ” تجلي آرمان توده ها ” و ” نماينده و سخنگوي منافع خلق ” ( ’امت ) معرفي نمايند. ‌
ادامة اين ملاحظات را فردا دنبال خواهيم كرد.
“ به نقل از كتاب “ ملاحظاتي در تاريخ ايران ؛ اسلام و « اسلام راستين » “ نوشتة :
“ علي ميرفطروس “
آگاهي از اين واقعيات تاريخي براي جوانان دردمند و بي پناه ايراني حياتي و ضروريست ؛ بويژه در اين روزهاي حساس و سرنوشت ساز.

همزبان حرفي بزن ؛ چيزي بگو ؛ كاري بكن
سرخ و آذر گونه و هشيار باش ؛ بيدار باش

هميشك و خبرچين يادتان نرود.


((( هميشك ))) + ((( خبرچين )))

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home