Saturday, January 28, 2012


از نخل طلای کن تا مجسمه-ی اسکار آمریکای جهانخوار (شیطان بزرگ!)


بصير نصیبی



"حکومت اسلامی"، چه در دوره رفسنجانی و چه خاتمی-ی تدارکچی و چه احمدی نژاد از آن غافل نبوده، بهره-برداری سیاسی از هنر به ويـژه سینماست.

با کمی دست-کاری-ی "مزدک کاسپین"، بدونِ پروانـــــــه نویسنـــده:

نظام مقدس همچنان به جنایت-هایش ادامه می داد و می دهــد و جشنواره ها همچنان امکان افتخار را برای ما [بخوان؛اسلام و حکومت اسلامی] فراهم می کردند و می کننــــــــد.

در دوره ریاست دکتر احمدی نژاد!، دولت خدمت گذار به این فکر افتاد تا افتخار دیگری بیافریند که خاتمی تدارک-چی به خواب هم نمی دید، بله با دعوت از رئیس آکادمی-ی اُسکار، مقدمات نفوذ در تصمیم گیران اصلی اُسکار را به نحو مطلوب فراهم کردند، و قرعه هم به نام "اصغر فرهادی" افتاد که گفته شد؛
هم سهمیه سپاه در دانشکده سینمایی بوده و هم بانک پاسارگاد که سپاه پاسداران سهامدار اصلی-اش هست بودجه فیلم را تامین کرد.

اما "اصغر فرهادی" به هنگام فیلمبرداری "جدایی... "، یک نق کوچکی به نفع سبزالهی-ها زده بود که زیاد اهمیتی نداشت، با تقدیم-نامه عذرخواهی به پیشگاه پرزیدنت محبوب بخشیده شد و به حق بگویم؛ بنیاد فارابی، کارشناسان دستگاه-های امنیتی، و وزارت سانسور خیلی خوب مقدمات کار را طراحی کردند، تا بار دیگر برای نظام مقدس آبرو بخرند.

... و اما در همین زمان حادثه دیگری اتفاق افتاد، گروهی دانشجوی عزیز مومن!، علیه استعمارگر پیر وارد کارزار شدند، بار دیگر ایرانیانِ با غیرت!، دادو فقانشان بر خواست که حکومت اسلامی در دوره احمدی نژاد آبرویشان را با این کارها می برد.
(این آبرو چه آبرویی است که ظرف 24 ساعت از دست می رود و باز برمی گردد که هیچ، با افتخار هم برمی گردد؟!).
اما ما به همه دل-نگرانان آبروی هموطنان غیور و شیفته افتخاراتِ این چنینی توصیه می کنیم که؛ چند هفته دندان روی چگر بگذارند، چون ما در چند قدمی "مجسمه اُسکار" داریم حرکت می کنیم، بله لحظه-ای که "اصغر فرهادی" با آن چهره دلنشین و جذاب! مجسمه-ی اُسکار را در آغوش می گیرد، نه فقط خطای آبرو-بَرِ برادران دانشجویمان از یاد می رود بلکه؛

کشتار-های بدون محاکمه سال-های 57 و 58، اوایل اشغال، سرکوب مردم کردستان، ترکمن سحرا، لرستان، بلوچستان، آذربایجان، خوزسنان، فجایع سال-های 60 و67، تجاوز، قتل و شکنجه هزاران هزار زندانی در سیاهچال-های قرون وسطایی خلیفــــه، سرکوب وحشیانه جنبش سال 88، اعدام-های فلــه-ای و ...، همه و همه از دیدمان محو می شود. این جنایت-های نظام مقدس در برابر عظمت "مجسمه اسکار" چه ارزشی تواند داشت؟ باید کم کم خودمان را برای شرکت در شادی و شعف همگانی آماده کنیم.

متنی که "اصغر فرهادی"، باید به هنگام لمس مجسمه قرائت بفرماید از قبل آماده است، می توان کلام زیبای کارگردان جهانیشان "عباس کیارستمی" به هنگام دریافت نخل طلای کن را عینا و بدون نیاز به تغییر این بار از زبان "اصغر فرهادی" و در مراسم اهدا اُسکار شنید و لذت بُـرد: یک بار با هم متن را بخوانیم:

«حضور ما در عرصه-های بین المللی موقعیت خوبی است که تصور و ذهنیت مردم دنیا را نسبت به ملتی (بخوان؛ اسلام و حکومت اسلامی) که از سوی غرب به عنوان تروریست معرفی شده را عوض کنیم .»

(از بیانات شیوای "عباس کیارستمی"، بعداز دریافت "نخل طلای کن" در فرانســه، که می شود برای نُطق "اصغر فرهادی"، در مراسم "اُسکار" آمریکای جهان-خوار، تکرارش کرد).

بصیر نصیبی[+]
9/12/2011

Labels:

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home