Sunday, May 23, 2010

گونسپان, تپه-ای بر آب و تاريخی بر باد


گزارش مشروح از محوطه-های تاريخی در معرض خطر استان همدان (1)

گونسپان, تپه-ای بر آب  و تاريخی بر باد

گزارشي از روند انجام کاوش-های نجات بخشی در « تپه گونسپان », کاستی-ها و خطرات موجود و ارائه راهکار مطلوب به منظور جلوگيری از نابودی بخشی از تاريخ اين سرزمين کهن سال

گذشت زمان و تغييراتی که در زندگی روزمره ما صورت گرفته است در کنار عدم برنامه ريزی, محاسبات و مطالعات پيش از انجام کار در برخی از پروژه-های عمرانی باعث گرديده است تا در بسياری موارد انجام طرح-هايی همچون احداث سدها, بزرگراه-ها, کارخانجات و شبکه سراسری راه آهن با موارد حساسی در زمينه ميراث فرهنگی و محيط زيست که حفظ آنها يکی از مهمترين پايه-های دست-يابی به توسعه-ای پايدار و هميشگی می باشد در تضادی غير قابل چشم پوشی قرار گيرد و به همين مناسبت گاه و بيگاه ما شاهد اين هستيم که بی برنامه-گی ها و پرداختن به ضرورت-های زود گذر سبب می گردد تا به راحتی بقای اين يادگار-های درخشان تمدن کهن سال سرزمينمان به دست نابودی سپرده شوند، که مثال-های متعددی همچون احداث سد سيوند را می توان براي آن  نام برد، با اين اوصاف ضروری است که کارشناسان کشور با نگاهی همه جانبه و ياری گرفتن از تمامی پيشرفت-های انجام شده در ديگر کشورها و نظرخواهی از کارشناسان داخلی و خارجی راهکار-های علمی و عملی حل اين مشکلات را به صورتی مشخص و قابل بحث بررسی و بيان نمايند تا شايد در روند اين تبادل افکار راهکار لازم برای برون رفت از اين شرايط و دستيابی به توسعه-ای پايدار با حفظ ذخاير زيستی و بشری برای نسل-های فردای اين سرزمين فراهم گردد.
لازم به ذکر است توجه به تجربه ديگر کشورها در زمينه کاوش-های باستان شناسی نجات-بخشی به صورتی علمی-تر,  همچون روسيه سابق, مصر, ترکيه و آسيانه ميانه که گاه دارای شرايطی مشابه با ما بودند ولی با انجام برنامه-هايی گسترده و حتی هزينه-های بسيار گزاف و انتقال کامل يک بنای تاريخی به نقطه-ای ديگر از نابودی نماد-های هويت ملی خويش تا سر حد امکان جلوگيری نمودند, می تواند برای کشور ما بسيار راهگشا باشد.
در طول سال-های گذشته احداث سدهای متعددی در کشور آغاز گرديده که در برخی موارد همچون سد سيوند و سد سلمان فارسی در فارس, سد خدا آفرين در آذربايجان شرقی, سد شيان در کرمانشاه, سد سيمره در ايلام, سدکلان ملاير و... نگرانی-هايی را در خصوص جلوگيری از نابودی بخش-هايی از ميراث فرهنگی و محيط زيست سرزمين-مان که به سبب آبگيری اين سدها در معرض نابودی قرار می گيرند، ايجاد کرده است و به علاوه آنچنان که برخی از اين تجربيات نشان می دهد پژوهش-ها و توجيهات لازم در زمينه اقتصادی بودن و مکان يابی صحيح به منظور احداث اين سدها نيز ضعف هايی را آشکار می سازد با اين اوصاف وزارت نيرو و ادارات آب و فاضلاب منطقه-ای به منظور کاهش برخی از اثرات مخرب اين پروژه-ها, بودجه-هايی را با عنوان نجات بخشی برای انجام کاوش-های لازم در اختيار سازمان ميراث فرهنگی قرار داده-اند که با وجود اختصاص مبالغ گاه چند صد ميليونی و يا ميلياردی اغلب به دليل عدم مديريت و گردش مالی مناسب در سازمان ميراث فرهنگی نتيجه درخوری را به دنبال نداشته است!
لذا ضروری است که هر چه سريعتر و با ياری تمامی دلسوزان اين آب وخاک به ويژه در بخش-های تخصصی غيردولتی راهکار-های عملی به منظور برون رفت از اين شرايط مطرح گرديده و مسئولين حفاظت از اين يادگارهای غير قابل بازگشت نيز بنا بر مسئوليتی که در برابر آيندگان اين سرزمين خواهند داشت ضمن توجه به اين نظرات زمينه جلوگيری از نابودی اين آثار را فراهم سازند.

تپه گونسپان , تاريخي محصور در دل آب

با احداث سد مخزنی کلان از نوع سد خاکی همگن با ارتفاع تاج 46 متر و طول تاج 907 متر در 32 کيلومتری شمال غربی شهر ملاير در استان همدان حدود 310 هکتار از اراضی منطقه در محدوده آبگيری سد قرار خواهد گرفت و دو روستای «پاتپه» و «قلعه نو» به همراه پانزده تا بيست محوطه تاريخی و يک پل تاريخی و هکتارها زمين زراعی به طور کامل يا ناقص به زير آب می روند و با وجودی که طرح مطالعاتی ساخت اين سد مخزنی روی رودخانه کلان، توسط شرکت آب منطقه-‌ای همدان در سال 79 آغاز گرديده اما همچنان فعاليت های باستان شناسی به نتايج لازم نرسيده است!؟
که در اين ميان وضعيت «تپه گونسپان – پاتپه» با 24 تا 28 متر ارتفاع و محوطه گورستانی (شط غيله)  (شط=آبگير/غيله=گود بسيار عميق) و «قلعه نو»  که مربوط به پيش از تاريخ بوده و داراي يك دوره استقراری نيز بوده حساس تر از بقيه می باشد هر چند که در حال حاضر (ارديبهشت 89) دو روستای ذکر شده به طور کامل تخليه گرديده و ساکنان آن با مهاجرت اجباری به شهر از شغل کشاورزی و توليد-کنندگی باز مانده-اند و روستای «پاتپه» به همراه پل تاريخی روستا متعلق به دوران پهلوی اول به طور کامل به زير آب رفته است و از همه مهم تر «تپه تاريخی گونسپان» نيز در شرف نابودی کامل است که در ادامه به جنبه-های مختلف اهميت آن خواهيم پرداخت.


اما پيش از اين لازم است تا به اين نکته نيز اشاره شود که در پايين دست اين سد حدود چهار يا پنج روستا واقع است که کشت آنان عموما گندم و جو ديم بوده و در برخی بخش-ها نيز به باغداری می پردازند و مهمترين محصول باغی آنان انگور می باشد که به همراه باغات بادام به صورتی سنتي آبياری می شده اند.

اهميت تاريخي تپه گونسپان

«تپه گونسپان» به عنوان يک تپه کله قندی در مساحتی به طول 138 و عرض 95 متر واقع شده است و بر اساس اعلام کارشناسان بيش از شش هزار سال قدمت دارد و دارای آثاری از دوران پيش از تاريخ تا دوران قاجار می باشدکه به اختصار عبارتند از:

 دوران پيش از تاريخ
کاوش-های باستان شناسی درتپه-هايی همچون «گوراب» و «پری»، دو روستا از شهرستان "ملاير" و «تپه همکسی»، "همدان" نشان دهنده فرهنگ پيش از تاريخی غنی به ويژه در دوران مفرق است که گاه ضخامت لايه دوره مفرغ در اين تپه ها بين به 5 تا 8 متر می رسد و معرف فرهنگی خاص تحت عنوان ( فرهنگ يانيق ) است و به گفته برخی کارشناسان با توجه به اين که اين فرهنگ نام خود را از تپه-ايی در آذربايجان که به همين نام مشهور است گرفته و ضخامت اين دوره تاريخی در «تپه يانيق» حدود يک متر و در حاشيه الوند و استان همدان بين 5 تا 8 متر می باشد، می توان گفت منشا و مبدا اصلی يا به عبارتی خواستگاه فرهنگ يانيق می بايست در حاشيه الوند و استان همدان باشد و بهتر است که آن را با اين نام-ها بشناسيم و احتمالا «تپه يانيق» يک تپه حاشيه-ای از اين فرهنگ غنی در همدان است بنابراين اهميت «تپه گونسپان» که آن هم داراي اين لايه می باشد در شناخت اين دوره تاريخی به خوبی مشخص می گردد.   

وجود آثاری از دوران ماد
بناهای شناخته شده از دوره ماد در کشور ما تعداد بسيار اندکی است که برخی از آنها عبارتند از:
«نوشيجان تپه ملاير» (با مجموعه معماری دوره-ای كوتاه و محل نيايش مهر)، «گودين تپه كنگاور» (مجموعه معماری متنوع و گسترده با دوره شكوفايی طولانی و گوناگون)، «باباجان تپه نورآباد» (با ساختار معماری ويژه مسكونی) ، « زيويه, موش تپه همدان, زار بلاغ قم , واسون کهک و پاتپه ملاير ».
بنابراين با توجه به دانسته-های اندک باستان شناسی ما از اين دوره تاريخی به درستی معلوم نيست که فرهنگ باستان شناختی دوره ماد چگونه تكوين يافته است و با توجه به اين که امروزه ديگر چيز زيادی از اين سکونت-گاه ها باقی نيست لذا ضروری است با کشف بقايای سازه-های دوران ماد در « تپه گونسپان » بخش-های ديگری از اين تمدن غنی را بهتر شناسايی نماييم چرا که به گفته مهرداد ملک زاده با حفاری و مطالعه خوب « گونسپان پاتپه » در کنار « نوشيجان » و « گودين تپه »، می توان نشانه های ديگری از فرهنگ اين دوره را به دست آورد تا تاريكی باستان شناختی دوره ماد كمرنگ تر شود.
لازم به ذکر است بخش-های دوران ماد تپه همچنان خارج از آب است و می توان بسرعت نسبت به کاوش اين بخش-ها اقدام نمود.

بررسی های انجام شده مربوط به دوران زند, اشکانی و ...

در جريان بررسی های قبلی باستان شناسان در اين تپه اطلاعات ارزشمندی از «دوران اشکانی و زنديه» به دست آمده است که اتفاقا اطلاعات ما در مورد اين دوره نيز اندک بوده و اين نيز دليل ديگری بر اهميت اين تپه تاريخی می باشد زيرا از آنجا که محل تولد کريمخان زند در قلعه روستای پری در حدود 20 کيلومتری اين تپه می باشد لذا بررسی های انجام شده مربوط به دوران زند نيز می بايد بسيار مورد توجه قرار گيرد.
مطالعات باستان‌شناسی و يافته-‌های روی « تپه گونسپان »، نشان می‌دهد؛ در سطح اين تپه روستايی از دوره قاجار و در زير آن روستايی متعلق به دوره صفويه قرار گرفته است همچنين در دوره-های پايين-تر اين تپه نيز روستای سلجوقی، دژ ساسانی، قلعه اشکانی و بافت معماری دوره عصر آهن قابل رويت است. در نتيجه علاوه بر دوران پيش از تاريخ، ماد، ساسانی و اشکانی از دوره سلجوقی تا قاجار نيز مورد استفاده بوده و پس از مرمت‌های متعدد، به ويژه در دوره ايلخانی، به کارگاه شيشه‌-گری و در دوره زنديه به يک مرکز صنعتی بدل شده است، اين تپه تاکنون بلندترين تپه باستانی بوده که طی عمليات نجات بخشی مورد کاوش قرار گرفته است و توالی اين لايه ها نشان دهنده اهميت و موقعيت جغرافيايی ويژه اين نقطه می باشد، که در دوره-های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.

کاوش های باستان شناسی انجام شده و نتايج بدست آمده

شش سال پس از آغاز عمليات اجرايی (که با کمترين مقاومت از سوي سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری وقت صورت گرفت) اين سازمان با امضای تفاهم-‌نامه-‌‌ای با سازندگان سد تصميم گرفت عمليات نجات بخشی محوطه‌-های باستانی را که با آبگيری اين سد در دل ميليون-ها متر مکعب آب فرو می‌روند، آغاز نمايد بنابراين تفاهم-‌نامه، آبگيری سد کلان ملاير منوط به پرداخت هزينه-های عمليات نجات‌بخشی محوطه باستانی پاتپه شد تا سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری نيز پس از پايان اين عمليات، مجوز آبگيری سد را صادر نمايد از سوی ديگر برخی مطلعين معتقدند امکان ساخت اين سد در محلی پايين تر از بخش فعلی نيز بوده است، که اگر در ابتدای مطالعات سد توجه لازم صورت می گرفت شايد امروز ديگر نيازی به اين دسته از فعاليت-ها با اين سرعت نبود.
دراين راه پس از استعلام سازمان آب از سازمان ميراث فرهنگی همدان کارشناسان ميراث فرهنگی همدان به سرپرستی علی خاکسار (رياست سابق ميراث ملاير) و به معاونت جواد باباپيری از سازمان ميراث فرهنگی همدان در اولين فصل کاوش در اين تپه با وجود بودجه اندکی که در اختيار داشتند کاوش مختصری را در اين تپه انجام دادند که در نتيجه به آثاری از دوران اسلامي از زنديه تا قاجاريه در فوقانی-ترين بخش تپه دست يافتند و به علت کمبود امکانات کاوش-ها زود به پايان رسيد و پس از مدتی با تامين چند صد ميليون تومان بودجه از طرف سازمان آب ادامه کاوش-ها به پژوهشکده باستان شناسی سپرده شد.
در فصل دوم حسن رضوانی با معاونت کورش روستايی توانستند تمامی آثار دوران زند و قاجار را از دل خاک بيرون بياورند, بنا به گفته حسن رضوانی پس از 20 روز عمليات بررسی و شناسايی پشت سد كلان 14 محوطه باستانی شناسايی شد که دو محوطه مهم "پاتپه" و "شط غيله" در محدوده آبگيری سد كلان واقع شده ‌بودند.
در دور دوم كاوش ها در طی 8 ماه مطالات از بالاترين لايه ها که مربوط به دوران اسلامی می باشد آغاز گرديد و با بيرون آمدن قلعه اسلامی پشت سد کلان شواهدی از 1000 سال تحولات معماری و شيوه-‌های تغيير کاربری دوره اسلامی توسط باستان‌شناسان مورد مطالعه قرار گرفت به گفته رضوانی در دوره اسلامی از بلندترين نقطه اين تپه برای ساخت قلعه استفاده شده است. 
آنان در سومين ماه كاوش‌-های نجات‌بخشی اين حوزه و در لايه-‌ی مربوط به دوره-‌ی اسلامی در پاتپه به يك سيستم زه-‌كشی دست يافتند كه با كانال-‌كشی و ايجاد تنبوشه استفاده می‌شده است كانالی كه آب به آن سرازير می‌شده، آجر-چينی شده و كف آن نيز با نوعی ملات آهك و ماسه برای انسجام پوشش داده شده بود ومعماران آن پس از ايجاد كانال-‌های انتقال آب-‌های هرز، شروع به ساخت اطاق-‌های قلعه كردند به‌نظر می رسد، اين سيستم راهی برای خروج آب‌-های اضافی از سطح قلعه بوده و آب اضافی را از روی پشت بام‌-ها عبور می داده است تا با عبور از تنبوشه به كانالی كه در قسمت شرقی پاتپه قرار دارد، سرازير گردد آثار اين سيستم را كه با گذشتن از روی پشت بام-‌ها با تنبوشه تا سطح زمين ادامه می‌يابد، تا جلوی قلعه به ‌دست آورده-اند.
در اين رابطه رضوانی مي افزايد: "اين سيستم تا شيب تپه ادامه می‌يابد؛ ولي بعد از آن، آثار ديگری پيدا نشده-‌اند" او با بيان اين‌ كه در كنار معماری يافت شده مصنوعات شيشه‌-ای از قبيل النگو-ها و ظروف شيشه‌-ای يافت شده است كه به 300 تا 400 سال پيش و دوره صفوی تعلق دارند می گويد: "در كنار اين كارگاه محلی يافت شده كه در ابتدا تصور شد سرويس بهداشتی كارگاه باشد، اما با توجه به شيب اطاق و شكل چاه ميانی آن كه با استفاده از سفال ساخته شده است، احتمال می دهيم حمام كارگاه باشد".
شواهد باستان شناسی نشان می دهد كه اين مكان يك بار در آتش بزرگی سوخته است اين موضوع از طريق چوب-های سوخته و آثار سوختگی روي ديوار بنا مورد مطالعه قرار گرفته است در اين بخش بقايای بر جای مانده از دژ و برج-های متعدد در دوره اسلامی به علاوه ديوار-های الحاقی و 2 اتاق بزرگ که احتمالا محوطه-‌ای برای سيلو بوده کشف شده است.
همچنين اتاق‌-هايی با درگاه کوتاه در پاتپه يافت شده که دليل کوتاه بودن سقف آنها حفظ دما در فصول مختلف سال بوده است و با پايان کاوش در بخش اسلامی و سطوح اوليه تپه، اين لايه‌ها برداشته شده است.
در سومين فصل کاوش-ها به سرپرستی حسن رضوانی و معاونت علی هژبری با ايجاد کارگاه لايه نگاری در زير اين لايه‌ها، يك دژ بزرگ با معماری لاشه‌-سنگ از دوره-‌ی اشكانی كه باروی ستبر خشتی در گرداگرد آن بود، پيدا شد معماری بسيار مستحكم، ديوارهای سنگی و باروی سترگ خشتی به همراه فراوانی سفال-های نوع جلينگی (كلينكی) نشان از رونق دژ در روزگار آبادی می داد، يک ديوار قطور به قطر 3 متر با ملات گل و خشت‌-های چينه-‌ای 43 در 43 با ضخامت 10 سانت و همچنين خشت‌-های چينه-‌ای 37 در 37 با همان ضخامت کشف شده است که نشان از استحکام اين دژ در دوره اشکانی دارد و شواهد باستان‌شناسی نشان می‌دهد مسلمانان از بقايای اين قلعه برای احياء قلعه خود استفاده کرده‌-اند رضوانی گفت: "بخش‌هايی از ساخت و سازهای دوره اسلامی چنان با قلعه دوره اشکانی ادغام شده است که ما نمی‌توانستيم به عنوان يک لايه آن را جدا کنيم اما با مطالعه اين بخش‌ها متوجه می‌شويم که قلعه دوره اشکانی به مراتب مستحکم‌-تر از دوره اسلامی بوده است".
همچنين بقايای ساختار عظيم خشتی از دوره ماد نيز از زير خاک مشخص گرديد در 5 فروردين 86 کار اولين گزارش مطالعات انجام شده به پايان رسيد و کار اصلی اين گروه در محوطه‌ باستانی «شط غيله» به ابعاد آن 30×20 آغاز شد و آثاری همچون ظروف سفالی و ديگر اشيای متعلق به هزاره سوم پيش از ميلاد مسيح در آن کشف شد  ولی در اين محوطه آثار معماری به دست نيامد, دوره بعدی فعاليت‌-های آنان در تپه باستانی «پاتپه» ادامه يافت، که عرض آن 30×100 و ارتفاع آن 22 متر است و بلندترين تپه باستانی کشور می باشد که مورد کاوش قرار گرفته پيدا شدن برخی آثار مشابه در « پاتپه» و «شط غيله» در هزاره سوم پيش از ميلاد ارتباطی ميان اين دو محوطه را مشخص می سازد، که جای مطالعات بيشتر در اين خصوص وجود دارد.
محوطه بعدی قرار گرفته در محدوده آبگيری سد, محوطه باستانی «قلعه‌نو» می باشد که تاکنون فعاليت مهمی در خصوص آن صورت نگرفته است!؟   
پس از کنار گذاشتن حسن رضوانی از ليست کاوشگران در سومين فصل از کاوش-های «پاتپه ملاير» در سال 1387 اهميت بنای خشتی عصرآهن موجود درتپه سبب شد، حفاری آن دوباره و اين‌بار به سرپرستی مهرداد ملک زاده و معاونت علی هژبری با قراردادی 29 ميليون تومانی ادامه يابد که اهم يافته-های اين گروه كاوش عبارت است از بقايای زيرين لايه-های استقرار اشكانی «گونسپان» همراه با سفالينه-های خوش ساخت جلينگی (كلينكی) و آشكار شدن فوقانی-ترين رج خشت-های مربوط به معماری عصر آهن پايانی، كه با مجموعه-ای از تكه سفال-های نخودی همراه بود که در نظر بسياری از متخصصان، سفال مشخصه دوره ماد است.
اين دور از كاوش-ها در اين محوطه به معاونت علی هژبری با احداث دو كارگاه لايه نگاری از اوايل آبان آغاز و مشخصا به جهت آزاد سازی نهايی و كامل بافت معماری عصر آهن در اين تپه و ايجاد كارگاه و برش لايه نگاری پلكانی تا خاك بكر سازماندهی شد، آنان تلاش نمودند تا با ايجاد چهار كارگاه در مجاورت يكديگر در گونسپان گونه-ای ديگری از معماری عصر آهن پايانی را در كنار بافت معماری نيايش-گاهی در « نوشيجان » و بافت معماری سياسی در « گودين » به دست آورند تداوم كاوش ها و احداث دو كارگاه لايه نگاری نشان دهنده-ی غنای آثار گونسپان است, كاوشگران در زير لايه-های اشكانی موفق به شناسايی بافت معماری منسجم خشتی شدند، كه در تمام تپه گسترده است و به عصر آهن ۳ (دوره ماد و شايد اوايل هخامنشيان) تعلق دارد احداث دو كارگاه لايه-نگاری در دو بر شمالی و جنوبی تپه همچنين ايجاد كارگاه پيشرو كه ويژگی-های بيشتری از معماری عصر آهن را نمايان ساخت، مشخص كرد كه احتمالا مجموعه معماری گسترده-ای در اينجا مدفون است همچنين در ادامه برش لايه-نگاری، نشانه-هايی از عصر مفرغ پايانی هم روزگار با لايه-های گيان ۳- گودين ۳ و ديرينه تر از عصر مفرغ ميانی در گونسپان شناسايی شد و خشت-های بدست آمده مشابه خشت-های نوشيجان بوده و ارتفاع برخی از ديوارها تا ارتفاع حدود 5 متر نشان دهنده اهميت و ارزش اين بنا در دوره ماد بوده است، در اين رابطه ملك زاده با بيان اطلاعات موجود از دوره عصر آهن درباره اهميت كاوش ها در گونسپان پاتپه مي گويد: "از عصر آهن ايران، اطلاعات نسبتا مطلوبی دردست است و با اينكه باستان شناسان در كليات اطلاعات باستان شناختی اين دوره توافق دارند، ولی هنوز نكات تاريك و جزئيات مبهمی در اين اطلاعات در نيمه پايانی عصر آهن و پيدايش فرهنگ دوره ماد-ها و سپس هخامنشيان به چشم می خورد و تاکنون شواهدی از خشت-های قابل مقايسه با معماری نيايش-گاهی نوشيجان تپه، متعلق به دوره ماد-ها کشف شده است".
 اين دوره از کاوش-ها نيز پس از حدود 2 ماه و به دليل بارش برف و کمبود نيروی انسانی و برخی مسائل ديگر بدون دست-يابی به نتايج نهايی پايان يافت تا در پنجمين فصل کاوش، رضا ناصری، فارق التحصيل کاردانی و دانشجوی کارشناسی - باستان شناسی، دانشگاه بوعلی، فصل نهايی کاوش-های اين تپه را برعهده بگيرد و در نهايت هم بدون اين که کار به اتمام برسد کاوش-ها در اين تپه باستانی و کم نظير متوقف گرديد!؟

و اما فردا...

در نهايت « تپه گونسپان » با کوله-باری از داشته-های تاريخی و در حالی که همچنان, هر چند به سختی, امکان ادامه کاوش-ها در آن وجود دارد و می تواند زوايای تاريکی از تاريخ سرزمين-مان را روشن سازد به آب سپرده شده است!!!  
و در چنين شرايطی انتظار می رود آبگيری سد هر چه سريعتر متوقف گرديده و کاوش-ها حداقل تا سطح باقيمانده خارج از آب با حضور نيرو و امکانات کافی و با ياری گرفتن از تجربيات ديگر کشور-ها به جای انجام اشتباه و خطا و تجربه دوباره برخی از يافته-های جهانی, از سر گرفته شود هر چند که متاسفانه زمان زيادی باقي نيست و در مورد اين محوطه تاريخی به نظر می آيد عدم انسجام مرکز تصميم-گيری واحد جهت انتخاب گزينه-ای درست به منظور انجام کامل کاوش-ها سبب هدر رفتن وقت و هزينه گرديده و نتيجه کاملی را به همراه نداشته است!؟

پس بياييد تادير نشده همگی ندای تاريخ را که از دل اين يادگار نياکانمان برمی خيزد به گوش جان  شنيده , و به ياری « تپه گونسپان » بشتابيم.

همدان ارديبهشت 1389
بابک مغازه ای
دبير انجمن ايران شناسی کهن دژ و خبرنگار مستقل ميراث فرهنگی و محيط زيست

Labels: , , ,

1 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

At Sunday, 23 May, 2010, Anonymous مردو آناهید نـوشتـه...

در هزار و چهار سد سال، تاریخ اسلام، هیچ نشان با ارزشی از مسلمانان بر جای نمانده است ولی آنها هزاران هزار نشانه-های با ارزش مردمان جهان را به ویرانی کشانده-اند.
در اسلام ایمان داشتن، به نا چیز بودن انسان، ارجمند است. هنر و دانش، که برآمده از خرد انسان است، با بنیاد "لا اله الا الله" که بر نادانی-ی انسان پافشاری دارد، در تضاد خواهد بود.
ایرانیان کشور ایران را به دشمنی واگذار کرده-اند که او حتا خاک را پست می‌ پندارد، این دشمن نه تنها با مرز و بوم ما در ستیز است بلکه برای نابود ساختن مینوی ایرانی، ایرانی بودن، کیستی-ی ایرانی، جهاد می‌ کند.
تا زمانی که ایرانیان سرزمین خود را از چنگال پست ترین نامردمان بی فرهنگ پس نگیرند، نه تنها به آزادی نخواهند رسید بلکه آنها در بردگی هر پدیده-ای را، که نشان از سرفرازی-ی ایرانیان داشته باشد، در زیر خاک پنهان می‌ کنند. بدین روند برخی از ایرانیان، از نادانی و ازخودبیگانگی، گورکن کشور نیاکان خود می‌ شوند.
مردو آناهید

 

Post a Comment

<< Home