ترور کسروی کشتن آگاهی بــود
تاريخ رشـد و گـسترش اســلام را نمی توان فـهـمـيـد مگـر اينکـه ابتـداء
خصلـت خـشـن، تــنـد، مــهــاجــم و مــتــجــاوز آنـرا بشنـاسيـم.
::. مـيـرفـطـروس .::
~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~
دو خصلت است كه حد و نهايتى ندارد، وقاحت و حماقت، وقاحت بى حد را آخوندها دارند و حماقت بى حد را پيروان ايشان!؟
ورود سيد مجتبی ميرلوحی ( نواب صفوی) به آبادان که ظاهراً دشمن انگليس بود با بازگشت آيت الله بروجردی، آيت الله ابوالقاسم کاشانی و سيد ضياء الدين طباطبائی که به داشتن روابط عميق با انگليسی ها اشتهار داشت و از عوامل مهم کودتـای سوم اسفند بود، به ايران همزمان بود.
در زمانی که «مجتبی ميرلوحی » 21 ساله بود به نزد آيت الله بروجردی به قـُم رفت. آثار زنده ياد محقق و مورخ دانشمند « احمد کسـروی » خواب راحت از چشمان مرتجعين و متوليان فرقه شيعه ربوده بود.
می گوينـد برخی از کتاب های « کسروی » به دست آيت الله حاج آقا حسين بروجردی می رسد و او « حکم ارتـداد نويسنده کتاب را اعلام می کنــــــــــد!؟ »
چـــــــــــــــــــــــــــــرا؟؟؟
برای اينکــــــــــــــه:
[« احمــد کسـروی » در کتاب های « دادگاه » ، « بخـوانيـد و داوری کنيــد » و « سرنوشت ايـران چـه خـواهــد شــد » ايرادات و انتقادات شديدی را به دستگاه روحانيت گرفته بود. به ويژه در کتاب اخير به ورود آيت الله بروجردی به قـُم و فتاوی ارتجاعی وی و دخالت وی در نظام آموزشی ايران انتقادات بی پرده ای نموده بود. در اثر پافشاری آيت الله بروجردی درس « تعليمات دينی » در مدارس کشور آغاز گرديد و به همين دليل وزارت فرهنگ تعدادی مـُلا به عنوان معلم در سراسر کشور استخدام کرد. »]
گزارش قتل کسروی به نقل از « محمود هُرمز » وکيل دادگستری – همکار روز نامهً « ايران مـا »
21 اسفند 1324 احمد کسروی را در دادگستری کشتند، قاتلين او خيلی خونسرد سوار درشکه شدند و رفتند، ولی بعد دستگير گرديدند.
حمله کنندگان پس از آنکه دقايقی چند به عمل جنايت آميز خود ادامــه می دهنـد، از اتـاق خارج شده و فرار می نماينـد، افسران ارتش که همرا آنها بودند در کاخ دادگستری گــُم شدند ولی سه نفر غير نظامی ( نواب صفوی ، برادران امامی و خورشيدی ) که کارد خونين خود را به هوا بلند کرده و داد می زدند " يا علی ، يا محمد ، الله اکبر "
از کاخ دادگستری و از مقابل افسران ارتش و ماًمورين شهربانی و سربازان محافظ زندانيان و چند نفر پاسبان که در کريدورها بودند عبور کردند و بيرون رفتند!
اين اشخاص پس از آنکه از کاخ بيرون آمدند به طرف گلوبندک رفته و در نزديکی محل سابق پارک بدايت به درشکه نشسته و سپس به طرف بالا و طرف شمال خيابان خيام برگشتند. دو سه نفر ديگر هم در حوالی کاخ دادگستری سوار همان درشکه شده و با اطمينان تمام و در حالی که درشکه با سرعت عادی حرکت می کرد ، رفتند!؟
کالبــد بی جان احمــد کسروی در سمت مقابل و در فاصله بين ديوار و ميز بازپرسی که به پهلوی چپ غلتيده بود قرار داشت. کف اتـاق پـُر از خون بود و يک هفت تير خون آلود روی سينهً کسروی ديده می شد.
اصابت گلوله مجالی برای فرار به او نمی دهــد ، کالبد د طگر محمد تقی حداد پـور منشی جوان کسروی بود.
4 – 5 زخم مـُهلک به پشت و پهلو و سينهً و مغز سر حداد پـور زده بودند. يکی از زخم ها شکافی به درازای 8 سانت و پهنای 5 سانتيمتر ايجاد کرده بود.
بــدن کسروی پـُر از زخم گلوله و کارد بود ، تا آنجا که من توانستم بشمارم 28 زخم عميق ديدم ، روده ها از شکافی که در سمت جلو و راست و پائين شکم وارد کرده بودند بيرون ريخته و گوشت های قسمتی از صورت و بدن او آويزان بود!؟؟؟ [ شاهــد و حاضر در اتـاق بازپرسی آقای محمود هـرمـز وکيل دادگستری صحنهً به خون تپيدن اين فرزانهً غيرتمند را در روزنامهً " ايران مـا " شرح داده است. ]
سرزمين جـاويــد برنـامـه ای از بهـرام مشيری AFN TV دوشنبــه هـا 12 تا 1 بعداز ظهر سه شنبــه ها 8 تـا 10 شب چهار شنبــه هـا 8 تـا 10 شب شنبــه هـا 9 تـا 11 صبح بوقت لـُس آنجـلس |
بیخــدا و کـافـرم؛ از اهـل ايـمان نـيـسـتـم
زادهً ايـرانزمـينـم؛ نــه! مـسـلـمـان نيـسـتـم
0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
Post a Comment
<< Home