حـقـوق بشـــــر؟!
هـيچ ديـنی را نمی تـوان يافـت کـه مثل اســلام بـرای پيشبـرد تعـالـيـم و انـديشـه هـايش،
اينـهـمـه به تهـديــد و قـتـل و ارعـاب متـوسّل شـده باشـد.
درواقـع، تاريخ رشـد و گـسترش اســلام را نمی توان فـهـمـيـد مگـر اينکـه ابتـداء
خصلـت خـشـن، تــنـد، مــهــاجــم و مــتــجــاوز آنـرا بشنـاسيـم.
«مـيـرفـطـروس – عــلـی»[+]
×!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!×
١٠ دسامبر سالروز تصويب اعلاميه جهانی حقوق بشر؟!
×!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!×
روز بی حقوقی بشر در جهان خجسته مباد!
سوًال روز اين است که:
آيا زنان و مردان بینوا، بی پناه و بی خانمان معروف به کارتن خواب ها،
کودکان خيابانی، تن فروشان خانگی و خيابانی، دختران و پسران جوان معتاد،
بيماران مبتلا به ايدز، گرسنگان فراموش شده،
و آزاديخواهان در بند سياهچالهای شکنجه و اعدام و... بشر نيستند؟
که حقوقشان پايمال شده و می شود و دنيای به اصطلاح متمدن و مدافع حقوق بشر چشم هايشان را بر همهً اين جنايات و نسل کُشی ها بسته اند!؟ فقط به فکر منافع خويشند و بس!
26 سال است که سازمان ملل نا متحد و همهً سازمان های ريز و درشت، به اصطلاح مدافع حقوق بشر، با رژيم مــُلاها فقط لاس سياسی - اقتصادی می زنند،
اين دولت های به اصطلاح متمدن اروپائی، آمريکائی، هرزگاهی با علم کردن چـُماق نقض حقوق بشر در ايران، مــُلاها را مجبور به دادن امتيازهائی به منظور چپاول بيشتر سرمايه های ملی
مردم همه چيز باختهً ايران می کنند!
از کدام بشر و حقوقش فقط حرف می زنيد؟
26 سال است که مردم بی پناه ايران از ابتدائی ترين حقوق انسانی خود محروم شده است،
کشورشان در اشغال مـُلاها است، زندان هايش شکنجه گاه و میدان اعدام شريف ترين انسان ها بوده و هست!
فريادهای اين مردم جان به لب رسيده، گوش فلک را هم کر کرد و دريغ از يک ندای امید بخش!؟
شرم آور است اگر خود را انسان بدانيم و در مقابل اين همه ظلم و جور و جنايت سکوت کنيم.
و دم از حقوق بشر بزنيم!!!
~!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!~
مـيـرفـطـروس مـی گــويــد:[+]
برخلاف جامعه مدنى، در «جامعهء توده وار» هيچكس به هيچكس «پاسخگو» نيست: نه دولت و دولتيان، و نه روشنفكران و مدعيان. بر اين اساس است كه شكست ها و ناكامى ها و اشتباهات خانمانسوز رهبران و روشنفكران، جائى مندرج يا متمركز نيستند، كارنامه اى نيست تا ارائه و ارزيابى گردد، لذا آگاهى هاى سياسى ـ اجتماعى جامعه، سيال يا غيرمتمركز است. برخلاف جامعه مدنى، در «جامعهء توده وار» از «رهبرى» تا «رهبُرى» راهى نيست. سرنوشت «جامعهء توده وار» را ـ همواره ـ «روشنفكران هميشه طلبكار» رقم مى زنند و...
برگرفته از مصاحبه با نشريه نيمروز (چاپ لندن) و نشريه مهرگان (چاپ آمريكا) ١٣٨١
0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
Post a Comment
<< Home