Friday, May 23, 2003





مـــن ايـرانيـم آرمانم رهائــــي
ازاين ديـن مـردم فريب ريائـي

« مــــزدک »


:: الــلــّـه بــُـــت دیـــــــروز خـُــــدای امـــروز ::

ترجمه صفحه 20 تا 26 کتاب « women and the Koran » ( زنـــان و قــــرآن )
:::::: نوشته : " انور حکمت " تـــــرجـمـــهً : { ایــــرانـدخــــــــت } :::::
متن کامل این مقاله در تارنماي اينترنتي « کــافــــر » بايگاني مي باشــد.


در هنگام اجرای مراسم ، مریدان ابتدا پیرامون کعبه می گشتند. سپس در فاصله بین دو تپه ای که صفا و مروه نامیده می شد و به باور آنها محل زندگی یک خدای مادینه و یک خدای نرینه بود، شروع به دویدن می کردند.
یکی دیگر از مراسمی که در این فستیوال انجام می شد مراسم محرم شدن بود.زائر در این مراسم باید از هتک حرمت کردن ، کفر گویی و آمیزش جنسی خود داری کند.زیرا انجام این مراسم در حضور خدایان ممنوع بود.
قبابیل گوناگون عرب در این مراسم شرکت می کردند چون این ماهها تنها زمانی بود که عرب دست از جنگ و ستیزه جویی بر می داشت و حمل سلاح ممنوع بود .
همه این مراسم عهد جاهلیت در اسلام امروزی ادامه یافت.هر ساله میلیونها مسلمان از سرتاسر دنیا در طول ماه ذی الحجه به مکه آمده و مراسمی را انجام می دهند که قرنها پیش از اسلام در عربستان رایج بوده است .
در این مراسم لباس سفید بلندی می پوشند و اطراف کعبه می گردند و سر حیوانات را می برند و از آمیزش جنسی پرهیز می کنند و از گفتار اهانت آمیز پرهیز می کنند و بین صفا و مروه میدوند و به جایگاهی که بت پرستان قدیم فکر می کردند خانه شیطان است ، سنگ می زنند.
در حقیقت مراسمی که در حال حاضر پیروان محمد هر ساله انجام می دهند با آنچه بت پرستان در سالها پیش از اسلام انجام میدادند ، تفاوتی ندارد.تنها نام آن تغییر پیدا کرده است. و گروه کافران به گروه مسلمانان تبدیل شده اند. آنچه محمد انجام داد ، ادامه سنتهای اجداد خود بود که آنها را به قانونهای مقدس تبدیل کرد و نام اسلام بر آنها گذاشت.
تنها فرق این مراسم با مراسم گذشته ، این است که در گذشته هر کسی مجاز بود برای انجام این مراسم به مکه برود. بی خدایان ، چند خدایان و یکتا پرستان همه در این مراسم شرکت می کردند اما امروزه تنها مسلمانان مجازند به حرم کعبه وارد شوند و الله خدای خصوصی دنیای محمد خدای همه کلانها شد.
پیش از اسلام هر قبیله ای خدای مخصوص خود را داشت. اما وقتی برای زیارت به مکه می آمدند خدای دیگران را نیز پرستش می کردند یا حد اقل به آن خدایانی که معروف بودند احترام می گذاشتند. در زمانی که قبیله ها در حالت صلح به سر می بردند ،آنهایی که لات را می پرستیدند الله خدای بزرگ را نیز ستایش می کردند.آنهایی که برای عزی احترام قائل بودند منات را نیز تکریم می کردندو ارتباط بین خدایان یک ارتباط دوستانه بود. اما در زمانیکه بین قبایل اختلاف می افتاد هر قبیله فقط خدای خود را عبادت می کرد و به خدایان قبایل دیگر کاری نداشت.
همانطور که قبلا" ذکر شد جد محمد فرزندان خود را با نام خدایان نامگذاری کرد. وقتی که محمد شروع به تبلیغ دین خود کرد افراد قریش که از قبیله او بودند با او به مخالفت برخاستند.زیرا او می خواست خدای خود ، الله را به همه خدایان ارجحیت دهد.وقتی او مخالفت شدید مردم قریش را دید یک قدم عقب نشینی کرد و سعی کرد دشمنانش را با پذیرش بتهای آنان در کنار بت بزرگ ،الله ، آرام کند.
به این دلیل است که تذکره نویسان مسلمانان اولیه گفته اند که محمد بت های قبیله را مخصوصا" سه بت بزرگ لات و منات و عزی را که اعراب فکر می کردند دختران الله هستند، تکریم کرد.اما وقتی که دشمنی بین او و دیگر افراد قبیله ادامه یافت، او نظرش را تغییر داد و الله را که خدای پدرش ، عبدالله بود ، برتر از همه بتها شمرد.


پس از آن او از هر فرصتی استفاده کرد تا الله را بر بتهای دیگر برتری دهد.او مرتب می گفت که خدایی جز الله وجود ندارد.
یکی از آخرین سوره های قرآن که توحید نامیده می شود می گوید: " بگو الله یکی است. بی نیاز از همه است. نه زاده می شود و نه می زاید.و مثل و مانندی ندارد ".
نکته مهم در این سوره این است که بر این حقیقت که الله تنها خداست تاکید می ورزد. و در ادامه می گوید که خدا دارای فرزندی نیست. در غیر این صورت آنهایی که معتقد بودند لات و منات عزی دختران الله هستند ، خود را هم ردیف مسلمانان می دانستند.از آنجایی که هیچ خدایی با الله قابل مقایسه نیست. خدایان دیگر کافران نمی توانند در ردیف الله بایستند.

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
دوستان، همکاران و بازديد کننده گان گرامی:
لطفاَ آدرس آيينه سايت « باهماد ايرانيان خردگرا » { کـــــافـــــر }
را به دوستان و آشنايانی که فيلتر شده اند، بدهيد: www.kaafar.netfirms.com

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم
و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.
« بــــابــــک دوســــتــــدار »



((( خبرچين)))
((( هميشك )))

تاريخ ر’شد و گسترش اسلام و “ مسلمان سازي “ را نميتوان فهميد ؛ مگر آنكه: ابتدا خصلت “ خشن “ ؛ “ تند “ ؛ “ متجاوز “ و “ مهاجم “ آنرا بشناسيم .

0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

Post a Comment

<< Home