Monday, February 06, 2006

عـاشـورای کاريـکاتـوری!؟


REFRESH ONCE PLEASE


~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~





~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~

کاريکاتورهای تماشائی «محمود بسيجی» و «خليفه خامنه ای» اسلايد شو[+]
~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~




ما باید خود را از این سُنّت خون و خشونت، از این آئین های عزا و مرثیه و مرگ و شهادت رها سازیم و با الهام از فرهنگ شاد نیاکان باستانی مان آینده بهتری برای ملّت های خود بسازیم.
برای رسيدن به آزادی و جامعه مدنی، ابتداء بايد از اين "جغرافيای خون و جنون" گريخت!
از درون اين دستگاه فرتوت فكرى ـ مذهبى و از درون اين امام زاده بازى هاى سياسى ـ مذهبى، ما نمى توانيم به تجدد و جامعه مدنى و آزادى و دموكراسى برسيم.

::. مـيـرفـطـروس .::



~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~



~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~


حضرت محمد به روايت کاريکاتـور[+]


~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~



~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~



..:: واقعــهً کربلا ::..

بررسی دقيق "واقعهً کربلا" همچنين نشان می دهد:
1 – بر خلاف جعليات مورخين و مؤلفين شيعی (خصوصاً نظريه پردازان تشيع سرخ علـوی) در "واقعهً کربلا"امـام حسين هيچگاه قصد جنگ با لشگريان" يزيد " و علاقه ای به "شهادت" نداشت بلکه – با توجه به ضعف، پيری و ناتوانی او – پس از محاصرهً امـام و ياران اندکش توسط سپاهيان يزيد، امام حسين قصد و تقاضای "بازگشت" کرد، اما "حـُـر" و سپس "ابن سعد" از بازگشت امام به مکه يا مدينه جلوگيری کردند.

2 – در طول روزهای محاصره و مذاکره – در صحرای کربلا – امام حسين به ياران و غلامانش تاکيد می کرد:
" من کسی نيستم که جنگ را با لشگريان يزيد آغاز کنم مگر اينکه آنها جنگ را شروع کنند "

3 – مهم تر اينکه: در طول مذاکرات و گفتگوهای متعدد با سرداران و سپاهيان يزيد (که ضعف و تزلزل آشکار امام حسين همراه بود) امام حسين هيچگاه از "يزيد" به زشتی و درشتی نام نبرد بلکه حتی از "ابن سعد" و "شمر" خواهش کرد که او را پيش "اميرمؤمنان" (يعنی يزيد) ببرند تا دست در دست يزيد بگذارد و با او بيعت کند، اما "ابن سعد" و "ابن زياد" (حاکم دست نشانده يزيد در کوفه) شوی! "
بنابراين: اگر پافشاری و اصرار شخص "ابن زياد" (که ناشی از دشمنی و اختلاف شخصی او با امام حسين بود) وجود نمی داشت ، چه بسا که "واقعهً کربلا" اتفاق نمی افتاد.

4 – متون معتبر تاريخی تاکيد می کنند که: "يزيد" نيز رضايت و علاقهً چندانی به کشتن يا شهادت "امام حسين" نداشت. معاويه نيز در وصيت خود به "يزيد" تاکيد کرده بود که: "حسين بن علی (امام حسين) مردی است کم خطر ... اگر بر او دست يافتی ، گذشت کن ! "

هم از اين رو بود که پس از شهادت "امام حسين"، "يزيد بن معاويه"، خواهران، زنان و فرزندان امام حسين را به حضور پذيرفت و از "واقعهً کربلا" اظهار تاسف و تاًلم کرد. او دستور داد تا به هر يک از افراد خانواده حسين، پيشکش ها و هدايای بسيار دادند و سپس فرمان داد تا آنها را با عزت و احترام به محل اقامت شان بازگردانند. در برابر اين عزت و احترام – و هدايا و عطايای " يزيد " بود که "سکينه" (دختر امام حسين) می گفت: "هيچ کس را که منکر خدا باشد از يزيد بن معاويه، بهتر نديدم ".
گزيده ای از کتاب پندار يک «نقد» و نقد يک «پندار» در بارهً اسلام و اسلام شناسی
علی ميرفطروس



~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~


از حسین بن علی:
ما از تبار قریش هستیم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما ایرانی ها هستند. روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و بالاتر و هر ایرانی از دشمنان ما هم بدتراست.
ایرانیهارا باید دستگیر کرد و به مدینه آورد، زنانشانرا بفروش رسانید و مردانشانرا به بردگی و غلامی اعراب گماشت.
حسین بن علی، امام سوم شیعیان، سفینه البحار و مدینه الاحکام و الاثار،
نوشته حاج شیخ عباس قمی، صفحه ۱۶۴.


~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~



هـمـوطـن! مـا مـی تـوانيـم
چهارشنبه سـوری، اين جشن باستانی را بـه قيام ملی عليـه رژيـم اهـريمنی جـمهوری اسـلامی تبـديـل کنيــم.



~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~


بی‌خــدا و کـافـرم؛ از اهـل ايـمان نـيـسـتـم
زادهً ايـران‌زمـينـم؛ نــه! مـسـلـمـان نيـسـتـم

~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~

1 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

At Saturday, 31 March, 2007, Anonymous Anonymous نـوشتـه...

read this:

http://rahrah.mihanblog.com/Post-54.aspx

 

Post a Comment

<< Home