خــودآزاری مُـقــدس!؟
" اسلام راستين " و " تشيع انقلابی " !؟ - مـا بايد نشان دهيم که اسلام با چه سرکوب و خشونتی وارد ايران شد و –اساساً– "اسلاميت" جامعهً ايرانی (که امروزه – ناگهان – تنی از محققان، آنرا کشف کرده اند!) چقدر واقعيت دارد و اين "اسلاميت" با چه بهاء خونين و گزافی "نصيب" جامعهً ايرانی گرديده است؟. ::. مـيـرفـطـروس .:: |
خودآزاری عاشوريان به روايت تصــويــر[+]
تا زمانى كه جامعه ايران از اين سيكل خون و عزا و شهادت، و از اين همه خرافات سياسى ـ مذهبى رها نشود، مسئلهء تجدد و استقرار آزادي و دمكراسي در ايران ـ همچنان ـ لاينحل باقي خواهد ماند. جامعه اي كه از ٣٦٥ روز سال، بيش از ٣٠٠ روز آن را روزهاى عزا و شهادت و روزه و روضه خوانى تشكيل مى دهد چگونه مى تواند همراه و همگام جهان شتابان و پيشرفتهء امروز باشد؟...
اين فرهنگ كربلا و تعزيه، اين فرهنگ قربانى و شهادت (كه ُمّرَوج خشونت و خون است) اين فرهنگ عزا و مصيبت و زارى، و اين موسيقى غم و ناله و اندوه، قرن هاست كه توان تحرك و تجدد را در جامعه ما (و ديگر كشورهاى اسلامي) خشكانده اند.[+]
..:: واقعهً کربلا ::.. بررسی دقيق "واقعه کربلا" ، بروشنی نشان می دهد که " در قيام(؟) امام حسين " نيز انگيزه های مردمی و مترقی ، بسيار اندک بوده اند. قابل ذکر است که در تمامت دوران سياه حکومت ظالمانه "معاويه" (پدر يزيد) - حدود بيست سال امام حسين روابط دوستانه و "محترمانه"ای با وی داشت. نظريه پردازان "تشيع سرخ علوی" (از جمله دکتر شريعتی و ...) که معاويه را " نماينده اشرافيت تاريخی " و " مرکز و مظهر ارتجاع سياسی " دانسته اند – عمداً – در اين باره سکوت می کنند که در سفرهای معاويه به مکه و مدينه ، امام حسين اولين کسی بود که همواره به " پيشواز " معاويه می شتافت و " نمايندهً اشرافيت تاريخی " و " مرکز مظهر ارتجاع سياسی " را درآغوش می گرفت. با چنين مناسبات و روابط " دوستانه "ای بود که عليرغم خواست توده ها – در خلع معاويه و سرنگونی حکومت بنی اُميه – امام حسين می گفت: " ميان من و معاويه عهدی است که آنرا نقض نمی کنم. بنابراين تا معاويه زنده است من ( امام حسين ) عليه او مبارزه و طغيان نمی کنم. امام حسين در نامه ای به معاويه تاکيد کرد که: " من خواهان نبرد يا مخالفت با تو نيستم " و از اين رو به ياران خويش گفت: " تا معاويـه زنده هست بايد هر يک از شما " خانه نشينی " را پيشه خود سازد " در برابر اين " آرامش " و " حُسن تفاهم " بود که امام حسين – همواره – از کمک های مالی فراوان و از " رشوه " های هنگفت معاويه برخوردار می شد. جستاری از کتاب پندار يک «نقد» و نقد يک «پندار» در بارهً اسلام و اسلام شناسی– علی ميرفطروس |
حضرت محمد به روايت کاريکاتـور[+]
هـمـوطـن! مـا مـی تـوانيـم چهارشنبه سـوری، اين جشن باستانی را بـه قيام ملی عليـه رژيـم اهـريمنی جـمهوری اسـلامی تبـديـل کنيــم. |
بیخــدا و کـافـرم؛ از اهـل ايـمان نـيـسـتـم
زادهً ايـرانزمـينـم؛ نــه! مـسـلـمـان نيـسـتـم
0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
Post a Comment
<< Home