مقاومت ايرانيان در برابر اعراب
از اين دين مردم فريب ريائي
««« ملتي كه تاريخ خود را نشناسد ؛ ناچار است آنرا تكرار كند. »»»
زمينه هاي اقتصادي - اجتماعي پيدايش اسلام
علي ميرفطروس
مقاومت ايرانيان در برابر اعراب
پس از فتح « ري » ؛ مردم آنجا - بارها - عليه واليان عرب شورش كردند ؛ ’عمر و ’عثمان مجبور شدند چندين بار به ري لشكركشي كرده
و شورش مردم را سركوب نمايند. --» ( فتوح البلدان - ص 149 )
در زمان « حضرت علي » نيز مردم ري سر به اعتراض و طغيان برداشتند و از پرداخت خراج خوداري كردند بطوريكه :
« در خراج آن ديار ؛ كسري پديد آمد » حضرت علي ؛ « ابوموسي’ » را با لشكري فراوان به سركوب شورش مردم فرستاد.
« ابوموسي’ » پيش از اين نيز بدستور « علي » بجنگ مردم « ري » شتافته بود و امور آنجا را بحال نخستين بازآورده بود. --» ( فتوح البلدان - ص 150 )
در زمان « ’عمر » مردم آذربايجان چندين بار سر به شورش برداشتند و با سپاهيان عرب بسختي جنگيدن.
در زمان « ’عثمان » نيز شورش هاي متعددي در آذربايجان روي داد. --» ( فتوح البلدان - ص 326 و 165 و 166 )
مردم خراسان نيز ؛ كه قبول اسلام ! كرده بودند ؛ پس از چندي « مرتد » گرديده و در زمان « ’عثمان » سر بشورش برداشتند و خليفهْ مسلمين ؛
فرمان داد تا آنان را سركوب نمايند... « عبدالله بن عامر » و « سعيد بن عاص » بسوي خراسان تاختند تا بار دوم گرگان و طبرستان و تميشه را فتح نمايند. --»(×)
-----------
---» (×) - مجمل التواريخ و القصص - به تصحيح ملك الشعراء بهار - ص 283
----------
در همين ايام ؛ مردم « سيستان » نيز قيام كرده و حاكم عرب آنجا را از شهر بيرون كردند. --» ( كامل - ج 3 - ص 126 + فتوح البلدان - ص 272 )
همچنين در سال 28 هجري مردم فارس بر عليه « ’عبيدالله بن معمر » ( حاكم دست نشاندهْ عرب ) شورش كردند و او را كشتند
و سپاهيان مسلمان را شكست دادند ... مردم « دارابجرد » نيز علم طغيان برداشتند. --»( كامل - ج 3 - ص 163 )
مردم « طبرستان » نيز سالهاي طولاني در برابر فتح هجوم اعراب مبارزه و مقاومت كردند. در زمان « ’عثمان » اعراب براي فتح « طبرستان » كوشيدند
و « سعيد بن عاص » ( والي كوفه ) بجنگ مردم طبرستان رفت ؛ ميگويند كه { امام حسن و امام حسين } ( فرزندان حضرت علي )
نيز در اين جنگ همراه « سعيد بن عاص » بودند. --» ( فتوح البلدان - ص 183 )
اما اعراب نتوانستند حاكميت و سلطهْ دائمي خود را بر نواحي طبرستان برقرار نمايند از اينرو : طبرستان همواره عرصهْ مبارزات مردم عليه حكومت اعراب بود.
در زمان « معاويه » نيز مردم طبرستان - بار ديگر - شورش كردند و معاويه كه از دليري و جنگاوري مردم طبرستان هراسان شده بود ؛
« مصقله » ( سردار معروف خود ) را براي سركوب شورشيان به آنجا فرستاد و 10 هزار يا 20 هزار سرباز نيز به سپاهيان او افزود :
« دشمنان ( مردم طبرستان ) با وي حيله كردند و چنان وانمودند كه هيبت وي بر دلهايشان نشسته است تا « مصقله » سپاه را به درون آن ديار آورد
و چون نزديك گذرگاههاي كوهستان رسيد ؛ دشمن ( مردم طبرستان ) در آنجاي كمين كرده بود ؛ سپس سنگ هاي كوهستان را بر سر ايشان
( سپاهيان خليفه ) افكندند چنان كه لشكريان ( عرب ) همه هلاك گرديدند و « مصقله » ( سردار عرب ) نيز كشته شد ؛
از آن جاي اين مثل را آورده اند كه : « تا مصقله از طبرستان باز گردد » ... پس از آن ؛
مسلمين در اطراف آن نواحي مي جنگيدند و از پيشروي در سرزمين دشمن ( طبرستان ) پرهيز ميكردند » --» ( فتوح البلدان - ص 183 - د184 و 186 و 188 )
_____________________
« بابك دوستدار »
ادامهْ مباحث كتاب « اسلام شناسي » و زمينه هاي اقتصادي - اجتماعي پيدايش اسلام را فردا دنبال خواهيم كرد . با ما باشيد
بخش هاي قبلي را حتما” بخوانيد. تا فردا ؛ ”مزدك ”
ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.
...حلاج ديگري را بر « دار » مي برند !
((( هميشك )))
0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
Post a Comment
<< Home