مقاومت ايرانيان در برابر اعراب
از اين دين مردم فريب ريائي
««« ملتي كه تاريخ خود را نشناسد ؛ ناچار است آنرا تكرار كند. »»»
زمينه هاي اقتصادي - اجتماعي پيدايش اسلام
علي ميرفطروس
مقاومت ايرانيان در برابر اعراب
بطوريكه گفتيم : در اكثر شهرها و ولايات ايراني ؛ مقاومت هاي كوتاه يا بلند مدتي در برابر حملهْ اعراب صورت گرفت
و اعراب مسلمان ؛ به آساني كه تصور ميرود به فتح همهْ ايران موفق نشدند.
همچنين ؛ تسلط اعراب بر ايران ؛ به منزلهْ پايان مقاومت ها و مخالفت هاي مردم ايران در برابر تحميل دين و دولت اسلامي نبود ؛
بلكه در طول سالهاي اشغال ايران توسط اعراب ؛ مردم همچنان بر عليه حكومت هاي دست نشاندهْ اسلامي ( كه مظهر دين تحميلي بودند ) بمبارزه پرداختند ؛
مثلا” : پس از فتح « استخر » ( در سالهاي 30 - 28 هجري ) مردم آنجا سر به شورش برداشتند و حاكم عرب آنجا را ’گشتند...
اعراب مجبور شدند تا براي بار دوٌم ؛ « استخر » را محاصره و تصرف كنند ؛ مقاومت و پايداري ايرانيان آنچنان بود كه فاتح استخر ( عبدالله بن عامر )
را سخت نگران و خشمگين كرد ؛ بطوريكه : « سوگند خورد كه چندان بكشد كه از مردم استخر كه خون براند...
به اصطخر آمد و ( آنجا را ) بجنگ بستد’ .. و خون همگان مباح گردانيد و چندانكه كشتند خون نمي رفت ؛ تا آب گرم به خون ريختند ؛ پس برفت ...
و عده كشتگان كه نام بردار بودند ؛ چهل هزار ( 000/40 ) كشته بود ؛ بيرون از مجهولان ... »--» ( فارسنامه - ابن بلخي - ص 135 + الكامل - ج 3 - ص 163 )
در زمان خلافت « حضرت علي » مردم « استخر » بار ديگر سر به شورش برداشتند
و اين بار « عبداله بن عباس » بفرمان « حضرت علي » شورش توده ها را در سيل خون قرونشاند. ---» ( فارسنامه - ص 136 )
در همين هنگام مردم كرمان و فارس نيز قيام كردند و ’عمال خليفه ( حضرت علي ) را از شهر بيرون راندند.
« حضرت علي » براي خاموش كردن طغيان توده ها « زيلد بن ابيه » را بسوي فارس و كرمان فرستاد
و او در فرونشاندن شورش از هيچ جنايتي فرو گذار نكرد ؛ بطوريكه او را « انوشيروان دوٌم » ناميدند.
« زيادبن ابيه » يكي از خونخوارترين حكمرانان زمانش بود بطوريكه همهْ مورخين اسلامي از نظر قساوت و جنايت نام او را در كنار :
« حجاج بن يوسف » و « عبيدالله بن زياد » ( پسرش ) ذكر كرده اند. --»(×)
----------
--»(×) - براي آگاهي بيشتر از جنايات او نگاه كنيد به : مروج الذهب - ج 2 - ص 29 + آفرينش و تاريخ ج 6 - ص 4 + انقلاب هاي اسلامي - خربوطلي - ص59
----------
« ري » نيز از پايگاه هاي مهم مقاومت مردم در برابر حملهْ اعراب بود بطوريكه اعراب در حملهْ به اين شهر ؛
با پايداري و مقاومت فراوان مردم روبرو گرديدند.
« ’مغيره » ( سردار عرب ) در جنگ « ري » چشمش را از دست داد. --» ( البلدان - احمد بن ابي يعقوب - ص 59 )
در اخبار « آل محمد » آمده است كه : «« ” ري ” نفرين شده است (؟) زيرا كه اهل ري از پذيرش حق ( دين اسلام؟ ) سر ؛ باز زنند »» --»( البلدان - ابن فقيه - ص111 )
_____________________
« بابك دوستدار »
ادامهْ مباحث كتاب « اسلام شناسي » و زمينه هاي اقتصادي - اجتماعي پيدايش اسلام را فردا دنبال خواهيم كرد . با ما باشيد
بخش هاي قبلي را حتما” بخوانيد. تا فردا ؛ ”مزدك ”
ما - اينك - بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي ) مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.
...حلاج ديگري را بر « دار » مي برند !
((( هميشك )))
0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
Post a Comment
<< Home