ما تنهائیم، تنهای تنها؛ تنها خودمانیم؛ بی هیچ پشتوانه ای؛ هیچکس پشت ما نیست. هیچ دولتی و هیچ دولتمداری؛ دولتهای «گنده» و کمی «گنده» نگران معاملات و منطقه ی نفوذشان هستند و این که اگر اوضاع خاورمیانه که مرکز ثقلش ما هستیم، به هم بخورد، نه از تاک، نشان ماند و نه از تاک نشان ِ چپاولگری.
شاه رفت، چون نمیخواست پایه های پادشاهی اش بر دریای خون ما شناور باشد. خامنه ای و حکومت کهریزکی اسلامی [در هر دو وجهش] مانده اند؛ چون واهمه ای از حسابرسی تاریخ ندارند؛ چون نگران جان و شخصیت انسانها نیستند؛ همین است که مانده اند و همین است که «ثبات» دارند؛ هرچند که زندانهاشان جای سوزن انداختن نداشته باشد!
ما تنهائیم، چون اگر بتوانیم با انگشتان زخمی خودمان، پشتمان را بخارانیم و حکومت اسلامی را به درک واصل کنیم، مدل و الگوی صدها میلیون انسان اسیر نگه داشته شده در گرداب نفت و دیکتاتوری خلفا و شاهان و ریاست جمهوران مادام العمر فاسد و وابسته-شان خواهیم شد. توان ملت-ها باید دست کم گرفته شود؛ هر تغییری تنها با خواست «از ما بهتران» انجام پذیرفتنی است؛ آنان اینگونه می اندیشند!
سرنگونی-های کمدی در خاورمیانه و تغییر ناپذیری شرایط آنجا، از همین «تئوری» حکایت دارد؛ خاورمیانه-ی عربی را با دین و دیکتاتوری از ریشه سوزانده-اند؛
ما مشروطه را پشت سر داریم و 57 سال شکفتگی زنان و مردان آزادیخواه و مدرنمان را در ایران و هر گوشه ی جهان که بوده اند؛ که ریشه در آزادی و حقوق برابر انسان-ها دارند!
ما هستیم، چون زنانمان را حتی اگر میسوزانیم؛ ولی ختنه نمی کنیم!
رفتن شیخ رفسنجان را به فال نیک بگیریم!
او و طیفش رفتند؛ بقیه-شان هم می روند؛ شک نکنیم!
چهارشنبه سوری شاد و شاداب بر همه-ی ایرانیان تلاشگر در راه رهایی از چنگال هر نوع پلشتی و وابستگی شاد و شادمان باد!
نادره افشاری[+]
11 ماه مارس 2011
20 اسفند ماه 1389
Labels: آنان که رفتند و آنان که میروند" Nadereh Afshari, نادره افشاری
0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
Post a Comment
<< Home