بيداری جويبار را باور کن
تاريخ رشـد و گـسترش اســلام را نمی توان فـهـمـيـد مگـر اينکـه ابتـداء
خصلـت خـشـن، تــنـد، مــهــاجــم و مــتــجــاوز آنـرا بشنـاسيـم.
مـيـرفـطـروس
~!~***~!~***~!~***~!~***~!~***~!~
بر خيز و بيفشان و بباران، ما را
هفت رباعی از رضا مقصدی
از پونه پيامِ آ شنا می آيد
عطر علف از عاطفه ها می آيد
خيزيد و به روی عاشقان ُگل ريزيد
ای منتظران! بهار ما می آيد
اين بار، چو اين بهار می بايد زيست
سرشار و شکوفه بار، می بايد زيست
امروز که رنگ شاديت ُسرخ تر است
شاداب تر از انار، می بايد زيست
بر خيز و بيفشان و بباران، ما را
سبز است ترانه بهاران، ما را
ای شعله هرشکفته، ای آتش عشق
برخيز و برانگيز و بسوزان، ما را
من چون چمنم تو بادِ فرورديني
من، داغ هزار لاله، تو نسريني
آزاده تر از سرودِ سروستانم
گر با من و آرزوی من، بنشيني
گندم گندم ، بتاب بر خرمنِ من
ای شاد تر از نسيم پيراهن من
آن واژه نا ُسروده ی بی تابم
بنويس مرا، کاغذ شعرت تنِ من
باز آمدن تو، باز ديدن دارد
سرسبزي لبريز تو، چيدن دارد
با اين همه دردِ کهنه، نوروز! هنوز
آواز تو از دلم، شنيدن دارد
ديدار بنفشه زار را باور کن
بيداری جويبار را باور کن
بر شانه شادمانِ گلبرگ و درخت
گستردگی بهار را باور کن
دوشنبه ٨ فروردين ١٣٨۴ – ٢٨ مارس ٢٠٠۵
~!~***~!~***~!~***~!~***~!~***~!~
تـحـــريـم انتـخــابـات [+]
بـهـتــرين انتـخــاب
~!~***~!~***~!~***~!~***~!~***~!~
0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
Post a Comment
<< Home