Thursday, March 17, 2005

نوروز، در خاکستر و خون

تاريخ رشـد و گـسترش اســلام را نمی توان فـهـمـيـد مگـر اينکـه ابتـداء
خصلـت خـشـن، تــنـد، مــهــاجــم و مــتــجــاوز آنـرا بشنـاسيـم.

مـيـرفـطـروس
~!~***~!~***~!~***~!~***~!~***~!~
نوروز، در خاکستر و خون
... ملّيت اساساً در برابر « ديگران » خود را بروز می دهد. تاريخ ايران، تاريخ هجوم های اقوام مختلف و لذا؛ تاريخ حضور اين « ديگران » است. منظورم از هويت ملی مجموعة درک و دريافت من (بعنوان يک ايرانی) از جهان و جامعه است. مجموعة کردارها، منش ها، احساس ها و آئين هائی است که « شخصيّت » مرا (به عنوان يک ايرانی) از ساير ملت ها، مشخص می کند.

وقتی که سپاهيان « قُتيبه»، سيستان را به خاک و خون کشيدند، مردی چنگ نواز، در کوی و برزنِ شهر که غرق خون و آتش بود، از کشتارها و جنايات « قُتيبه» قصه ها می گفت و اشکِ خونين از ديدگان آنانی که بازمانده بودند، جاری می ساخت و خود نيز، خون می گريست ... و آنگاه بر چنگ می نواخت و می خواند:

- « با اين همه غم در خانه دل

اندکی شادی بايد که گـاهِ نوروز است ».

متن کامل به نقل از "ايران پرس نيوز[+]
~!~***~!~***~!~***~!~***~!~***~!~
جشـن تـحـــريـم + پيش بسوی رفـــرانـــــدوم
.::[+]اســـلايــد شــــو::.
~!~***~!~***~!~***~!~***~!~***~!~


~!~***~!~***~!~***~!~***~!~***~!~

تـحـــريـم انتـخــابـات [+]
بـهـتــرين انتـخــاب

~!~***~!~***~!~***~!~***~!~***~!~

1 شـمـا چــه می گوئيـد؟:

At Friday, 18 March, 2005, Blogger Majid Zohari نـوشتـه...

مزدک دوست من!
نوروزت پيروز!
قربانت مجيد

 

Post a Comment

<< Home