هوشنگ معین زاده، درچنین گسترۀ فکری با ایمان و اعتقاد به افکار واندیشه هایی که درسر دارد، راهی را میرود و دنبال میکند که خودش میگوید: «می دانم که احتمالا بسیاری چنین تصوری را به دور از واقعیت می دانند. بخصوص اینکه بسیاری ازمن با هوشتر و کنجکاوتر و فضولتر بودند وبارها این راه را رفته و ناموفق و دستخالی برگشته بودند.» ولی با این همه نمیتواند حریف وسواس های کنجکاوانۀ خود شود و از دنبال کردن مسئله دست بردارد. با شک و تردید اما بیشتر امیدوار، به آینده ای ناشناخته راه را ادامه میدهد. درحالیکه چهرۀ پرستاری با «سیمای زیبا ودلنشین» در دلش نقش بسته دنبال روزنه ای ست برای گشودن رازهای هستی ونیستی و جهان خیال انگیز بهشت و جهنم وباقی قضایا که برای تداوم جهل و سرگرمی عوام غنوده در فرهنگ ماتم و عزا، لازم و ضرورت اجتماعی ست. ادامــــه[+]
1 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
پروردگار همه چيز ماست ، و پيمودن راهي غير اين راه نيست بيراهه است .
فقط آنهايي خداوند را از خداوندي پايين تر ميدانند كه يا خوابند يا خود را به خواب زده اند .
بيدار شو دوست عزيز
Post a Comment
<< Home