بچــه هـای کـوره پـزخــونــه
Islamic Republic of child abuse
نيم نگاهی به بيگاری و بی آيندگی بچــه های کوره پزخانه های حاشيه جنوب تهران و شهرستان های ايران اسلامزده
مريم و عباس، 8 و 9 ساله، دانش آموز در مقطع سوم دبستان در مدارس خودگردان، خشت زن کوره پزخانه.
مکان؛ کوره پزخانه «ش»، فرون آباد سوم، پاکدشت، جنوب شهر تهران
زندگی و بيگاری يک خانواده خشت زن کوره پزخانه
پدر؛ عيسی بربری، 42 ساله، مهاجرت به ايران؛ زمان جنگ روس ها، بی شناسنامه، بی سواد، خشت زن کوره پزخانه.
مـادر؛ فاطمه سلطان درفکی، ايرانی، 46 ساله، بدون شناسامه، بی سواد، خشت زن کوره پزخانه.
داوود، 17 ساله، دارای شناسنامه، بی سواد، خشت زن کوره پزخانه.
مهدی، 16 ساله، بدون شناسنامه، بی سواد، خشت زن کوره پزخانه، مفقود شده.
مريم و عباس، 8 و 9 ساله، دانش آموز در مقطع سوم دبستان در مدارس خودگردان، خشت زن کوره پزخانه.
مکان؛ کوره پزخانه «ش»، فرون آباد سوم، پاکدشت، جنوب شهر تهران.
اينها اعضای خانواده ای هستند که از 24 سال پيش تاکنون در کار خشت زنی آجر سنتی در حاشيه پاکدشت هستند؛ بدون بيمه، بدون سرپناه مناسب، بدون حاشيه امنيتی، بدون آب آشاميدنی بهداشتی، بدون پوشش خدمات پزشکی و با دستمزدی معادل 12 هزار و پانصد تومان برای هزار خشت.
[+] ادامــــــــــــه
Labels: 1979 Islamic Republic, Childabuse, Childlabour, Iran
0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
Post a Comment
<< Home